ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

به نام خدای علی و فاطمه

به قول شاعر که میگه:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست...

حقیر میون دریای خادمان حضرت اباعبدالله مثل قطره هم نیستم که به چشم بیام ولی دلم می خواد هر جور که می تونم ارادت خودم رو به عاشقان ارباب بی کفن و رهروان ولایت نشون بدم آرزو دارم حتی به اندازه یک سطر هم که شده مطلبی جهت استفاده ستایشگران امام حسین قرار بدم شاید بتونم از این راه کمی کسب ثواب کنم

آرزو دارم اینجا پاتوق حزب اللهی ها و عاشقان سیدعلی خامنه ای بشه

جهت سلامتی و فرج حضرت صاحب الزمان و طول عمر امام خامنه ای صلوات


طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

۱۱۸ مطلب با موضوع «**********متفرقه********** :: روضه و گریز های روضه مکتوب» ثبت شده است

 

 

جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب نهم محرم و حضرت ابالفضل العباس

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 



عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

 

 

جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب هشتم محرم و حضرت علی اکبر

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 

 


عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

 

 

جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب هشتم محرم و حضرت علی اکبر

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 

 


عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

 

 

جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب هفتم محرم و حضرت علی اصغر

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 

 


عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

 

 

جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب ششم محرم و روضه حضرت قاسم بن حسن

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 




عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

 

 

جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب پنجم محرم و روضه عبدالله بن حسن

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 




عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

 

جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب چهارم محرم و طفلان حضرت زینب

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 

 


عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

 

جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب سوم محرم و حضرت رقیه

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 

 


عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

 

جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب سوم محرم و حضرت رقیه

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 

 



عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

 

جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب سوم محرم و حضرت رقیه

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 

 



عاشق جوادالائمه عاشق ولایت




جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب دوم محرم و ورودیه کربلا

به ادامه مطلب مراجعه نمایید




عاشق جوادالائمه عاشق ولایت



جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب اول محرم و عزای حضرت مسلم(ع)

به ادامه مطلب مراجعه نمایید




عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

امیرالمؤمنین (ع) زخمی و مجروح در بستر افتاده بود . رنگ صورتش به قدری زرد شده

که دیگر با رنگ زرد دستمالی که به سر بسته است ، قابل تشخیص نیست . بچه های امیرالمؤمنین (ع)

دورش نشسته اند ، امیرالمؤمنین (ع) وصیت ها و سفارش ها را کرد .

حضرت عباس (ع) دو زانو نشسته بود . هی این فرق شکافته ی بابا را نگاه می کرد

و اشک می ریخت ، این صحنه را به ذهن بسپار ، کمی بیا جلوتر ، یک وقتی دیدند

حضرت عباس (ع) سوار بر اسب ، تیر در چشم ، دستان بریده، خم شده است ،

می خواهد تیر را با کمک زانوانش از چشم بیرون بیاورد . نامردی با شدت ،

عمود آهنین را به فرق حضرت عباس (ع) فرود آورد . فرق او را مثل فرق پدرش علی (ع) شکافت ،

شبیه پدرش امیرالمؤمنین (ع) شد

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

محمد بن حنفیه ، فرزند گرامی امیرالمومنین علیه السلام می گوید : به خدا سوگند !

می دیدم که تابوت آن حضرت ، از کنار هر دیوار ، عمارت و درختی که می گذشت ،

آنها خم می شدند و در مقابل جنازه ایشان خشوع می کردند ؛ و تابوت آن حضرت ،

از کوفه خارج می شد و مستقیم به سوی نجف و محل قبر ایشان می رفت .

کوفه ، از شدت گریه ، یک پارچه ، ضجه و فریاد شده بود و مردم به دنبال جنازه امیرالمومنین علیه السلام

بودند ، تا آنجا که زنهای کوفه نیز سر برهنه و در حالیکه بر سر و صورت خود می زدند ،

آن حضرت را تشییع می کردند .

امام حسن علیه السلام ، مردم را از گریه ، ناله و فریاد بازمی داشتند و دستور میدادند

آنها مراجعت کرده و همه به منازل خود بازگردند .

امام حسین علیه السلام می فرمودند :

(( لا حول و لاو قوه الا بالله العلی العظیم ، انا لله و انا الیه راجعون . ))

و می فرمودند : (( ای پدر ! پشت ما را شکستی . گویا گریه را برای تو آموخته ام .

در مصیبت تو به خدا شکایت می کنم . ))

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

امام حسن عسگری علیه السلام در ذیل آیه ی ( وبالوالدین احساناً )

می فرماید: بهتر از والدین نسبی شما و سزاوار تر ایشان به شکر و تشکر شما،

محمد (ص) و علی (ع) هستند.

پیامبر (ص) فرمود: « انا و علی ابوا هذه الأمه »

شما را به خدا ببینید در کربلا با پدر حقیقی خود چه کردند؟ نه تنها احترام نگذاشتند،

بلکه او را از آب ممنوع کردند و لب تشنه شهید کردند و بر بدن قطعه قطعه اش اسب دواندند.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ام کلثوم رفتار پدر را که می دید خیلی مضطرب شده بود. خدایا! این چه حالتی است

که امشب امیر المؤمنین (ع)دارد؟ از رفتار و گفتار امیرالمؤمنین (ع) یک چیزهایی فهمیده بود،

ولی مطمئن نبود، باور نمی کرد. اما جانم به قربان عمه سادات حضرت زینب (س).

وقتی با اباعبدالله (ع) خداحافظی کرد دیگر از برادر قطع امید کرده بود.

دیگر امید برگشت برادر را نداشت. خودش پیراهن کهنه را که به جای کفن بود

برای امام حسین (ع) آورد. این طور با برادر وداع کرد.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

در شهادت امیرالمؤمنین (ع) قاتل فقط یک ضربه زد و فرار کرد. به علاوه از پشت و مخفیانه بود.

ولی شهادت امام حسین (ع) در ملأعام بود. لشکریان و تماشاچیان همگی

از مسلمین و نمازگزاران بودند و همه ریختن خون پسر رسول الله (ص) را افتخار می دانستند.

می زدند و می کشتند و قطعه قطعه می کردند. و خود را پیروز می دانستند. ابن ملجم فرار کرد،

ولی آنان همانند قهرمانان که برای معرفی و شناخته شدن بالای سکوی قهرمانی می روند،

سر بریده امام حسین (ع) را بر بالای نیزه کردند و آنرا نشان جمعیت دادند.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

حضرت علی (ع) شب تا سحر کوچه پس کوچه های شهر کوفه را قدم می زد و کیسه ی نان و خرما

و خوردنی را به دوش حمل می کرد، و سفره های خالی یتیمان را پر می کرد.

این طور امیرالؤمنین (ع) لطف و محبت به این مردمان کوفه می کرد.

اما این مردم با یتیمان اباعبدالله چه کردند؟ کاروان اسرای اهل بیت (ع) شب هنگام

پشت دروازه ی کوفه رسیدند. دستور رسید کاروان اهل بیت و لشکریان عمر سعد، شب را

بیرون کوفه بمانند، تا فردا، روز وارد شهر شوند و همه ی مردم اسرار را بتوانند ببینند.

در آن شب انواع غذاهای گوناگون را از درون شهر برای لشکریان عمر سعد آوردند

اما بچه های امیر المؤمنین (ع) همه با شکم گرسنه، سر بر سنگ های بیابان گذاشتند.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 

جهت مشاهده دیگر روضه ها و گریزهای

شهادت مولا امیرالمومنین علی (ع)

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 


عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

در آن شب ، اثر زهر و گردش آن در بدن مبارک آن حضرت ، بسیار آشکار بود ؛

وقتی به قدم های آن حضرت نگاه کردیم ، دیدیم کاملا قرمز شده اند ؛ و این برای ما بسیار سخت بود

و دیگر از آن حضرت ناامید شدیم و بدن آن حضرت سنگین شده بود .

مردم ، نزد آن حضرت آمدند و امام علیه السلام آنها را امر به معروف و نهی از منکر کردند

و وصیت نمودند .

هر قدر ، برای آن حضرت خوردنی و آشامیدنی آوردیم ، تناول ننمودند و لب های مبارکشان

، به ذکر خدا در حرکت بود ؛ و مانند مروارید ، از پیشانی نازنینشان عرق می ریخت و آن را با

دست مبارک خود پاک می کردند

عرض کردم : ای پدر ! می بینم دست به پیشانی خود می کشید .

فرمودند : فرزندم ! از رسول خدا شنیدم که می فرمودند : (( وقتی مرگ مومن نزدیک می شود ،

پیشانی او مانند مروارید تر عرق می کند و ناله او از بین می رود . ))

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

نقل کرده اند : وقتی گفته شد ، شیر برای امام علی علیه السلام خوب است ،

بینوایان که همواره مورد لطف او بودند ، ظرف ها را پر از شیر کردند و برای ایشان آوردند .

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ام کلثوم ، دختر علی علیه السلام می گوید : به دنبال جنازه پدرم بیرون رفتم

و ایشان را مشایعت کردم تا آنکه به سرزمین غره رسیدیم ؛ در این هنگام جلوی تابوت ایستاد

و به زمین آمد ، ما نیز عقب آن را به زمین نهادیم ؛ آنگاه امام حسن علیه السلام

در حالیکه خود را با بردی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و فاطمه و امیرالمومنین علیه السلام

با آن خشک شده بودند پوشانده بودند ، جلو آمدند و کلنگ را به دست گرفتند و

با آن ضربتی بر روی زمین زدند که ناگاه قبری شکافته شد و در آن آرامگاهی نمایان گشت

و لوحی پدیدار شد که در آن ، با خط سریانی نوشته شده بود:

(( بسم الله الرحمن الرحیم –

هذا قبر قبره نوح النبی لعلی وصی محمد ، قبل الطوفان بسبع مائه عام . ))

(( به نام خداوند بخشاینده مهربان – این قبری است که نوح در هفتصد سال قبل از طوفان

، برای علی جانشین محمد ، آماده کرده است . ))

پس وقتی قبر گشوده شد ، دیگر چیزی نفهمیدیم .

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

وقتی تابوت امام علیه السلام ، به غری و نزدیک قبر او رسید ، جلوی تابوت به زمین آمد

و حسن و حسین علیها السلام نیز عقب آن را به زمین نهادند ؛ و امام حسن علیه السلام

جلو ایستادند و با جماعت ، بر آن حضرت نماز خواندند و هفت تکبیر گفتند و سپس فرمودند :

(( اما انه لا یکبر علی احد بعده . ))

(( بدانید که پس از او ، بر جنازه هیچکس هفت تکبیر گفته نخواهد شد . ))

آنگاه امام حسین علیه السلام نیز به عنوان امام ، بر آن حضرت نماز خواندند ؛ همان گونه

که امیرالمومنین علیه السلام وصیت کرده بودند .

محمد بن حنفیه رضی الله عنه می گوید : آنگاه تابوت را برداشتیم و خاک را درو کردیم ؛

ناگهان ، قبری ساخته شد و لحدی محیا ( و خشتهایی آماده ) و لوحی کنده کاری شده پدیدار شد

که بر روی آن ، به خط سریانی نوشته شده بود :

(( هذا ما ادخره له جده نوح النبی ، للعبد الصالح الطاهر المطهر . ))

(( این قبر را ، جد او ، نوح پیامبر ، برای بنده شایسته طاهر مطهر فراهم و ذخیره نموده است . ))

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

در این هنگام ، از درون خانه صدایی شنیدند که می گفت : (( اگر جلوی تابوت را می گیرید ،

از گرفتن عقب آن کفایت خواهید شد ؛ و اگر عقب آن را می گیرید ،

از گرفتن جلوی آن بی نیاز خواهید شد . ))

پس ، جلوی تابوت را جبرئیل و میکائیل گرفته و عقب آنرا امام حسن و امام حسین علیها السلام

گرفتند ؛ ناگهان جلوی تابوت بلند شد ، در حالی که کسی دیده نمی شد ؛

و حسن و حسین علیها السلام ، در حالی که عقب تابوت را گرفته بودند ،

به دنبال جلوی تابوت به راه افتادند و در طول مسیر از کنار چیزی نمی گذشتند

مگر آنکه به احترام آن حضرت خم می شد .

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

وقتی آن دو بزرگوار ، به مسجد رسیدند ، دیدند مردم نوحه و فریاد می کنند و می گویند :

(( وا اماما ! وا امیرالمومنیناه ! به خدا سوگند ! کشته شد آن امام عابد و

مجاهدی که هرگز بر بت سجده نکرد و شبیه ترین مردم به رسول خدا بود . ))

امام حسن و امام حسین علیها السلام ، وقتی ضجه مردم و فریادهای آنان را شنیدند ،

فریاد زدند :

(( وا ابتاه ! وا علیاه ! ای کاش مرده بودیم و این روز را نمی دیدیم . ))

وقتی آن دو امام مبین ، داخل مسجد شدند و به نزدیک محراب آمدند ، دیدند پدر بزرگوارشان

در محراب افتاده است و ابو جعده به همراه جماعتی می خواهند آن حضرت را بلند کنند تا با مردم

، نماز را اقامه نماید ؛ اما حضرت توانایی آنرا ندارند .

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

از احکام جبهه و جهاد این است که اگر کافر از بزرگان قبیله خود باشد و دارای احترام بین قوم

و قبیله اش، نباید هتک حرمت او را انجام داد، چنانچه حضرت امیر (ع) وقتی عمر و بن عبدود را

به درک واصل کرد، متعرض زره او که بسیار قیمتی و ألا بود نشد.

شخصی پرسید: چرا زره او را نبردید؟ فرمود: او بزرگ قوم است. نخواستم هتک حرمتش کنم.

عرض می کنیم یا امیرالمؤمنین(ع)! نبودید کربلا، امام حسین (ع) پسر رسول خداست.

امام امت است، اما حتی پیراهن کهنه ی او را هم به تن مبارکش نگذاشتند.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 

جهت مشاهده دیگر روضه ها و گریزهای

شهادت مولا امیرالمومنین علی (ع)

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 


عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

یا حضرت زهرا (س) !بی بی جان ! یادتان می آید ،آن لحظه ای را که

امیرالمومنین (ع) فرمود : بچه ها بیایید با مادرتان خداحافظی کنید ؟حسنین (ع) خودشان

را در آغوش شما جا دادند و زار زار گریستند . طاقت نیاوردید و دستان پر مهرتان را از کفن بیرون آوردید

و حسنین (ع) را در آغوش گرفتید . آنجا اگر امیرالمومنین (ع) بچه ها را از شما جدا نمی کرد ،

همان جا جان می دادند ......

عرض من این است بی بی جان !امشب نوبت شما است .

بیایید قبل از اینکه امیرالمومنین (ع) دستان را از کفن بیرون بیاورد و به حسنین (ع) و زینبین (س)

دلداری بدهد ؛ آنها را از روی بدن بابایشان بلند کن !

دیگر امیرالمومنین (ع) طاقت دیدن این صحنه ها را ندارد . کمکش کن. این حرفها مال من نیست .

زبان حال حضرت زینب (س) است .

زینب به گریه گفتا مادر به خانه برگرد                   خاموش گشته شمع و پروانه پر ندارد

مادر بیا حسن را از روی نعش بابا                                 بردار چون که بابا تابی دگر ندارد

از دیده ی حسینت سیلاب خون روان است      چون آسمان عمرش شمس و قمر ندارد

بر نسخه ی طبیبان دیگر چه احتیاجی                            بر زخم فرق مولا دارو اثر ندارد

گویید پیرزن را بهر تهیه ی نان                                     بهر علی تنوری دیگر شرر ندارد

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

علی (ع) مرتب می فرمود: آیا به او آب دادید؟ غذا دادید؟ مدام سفارش او را می کرد.

می فرمود: حسن جان! با او مدارا کن. یا علی جان! شما به قاتل خودتان این همه

مهر و محبت نشان دادید، به او آب و غذا رساندید. اما نبودید کربلا ببینید،

با شش ماهه ی امام حسین (ع) چه کردند حتی به او هم رحم نکردند،

به جای آب با تیر سه شعبه او را سیراب کردند.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

امشب درودیوار کوفه داد می زد                       محراب و منبر از جگر فریاد می زد

امشب علی با فرق تا ابرو شکسته                 می کرد یاد همسر پهلو شکسته

امشب حکایت از یزید و ملک ری بود              صحبت ز قرآن خواندن بالای نی بود

امشب سخن از هر دری می گفت مولا              از پاره پاره پیکری می گفت مولا

امشب اجل در کوفه فتح باب می کرد           بر باب شهر علم دقّ الباب می کرد

امشب علی بوسید چشم مست عباس

دست حسینش را سپردی دست عباس

با سوز دل فرمود ای نور دو عینم                         تا زنده ای جان تو و جان حسینم

لحظات آخر عمر مبارک امیرالمؤمنین بود همه بچه های فاطمه دور بسترش جمع بودند گاهی

مولا از حال می رفت ، گاهی به هوش می آمد .

فرمود : عباسم را بگویید بیاید کنار بسترم ، اباالفضل آمد ، عباس را بغل کرد ،

چشم های عباس بوسید سفارش حسین را به عباس کرد

دستهای حسین در دستهای عباس گذاشت ، عباسم مبادا حسین را تنها بگذاری ،

پسرم هنگامی که روز عاشورا شد وارد شریعه شدی مبادا آب بیاشامی و برادرت تشنه باشد .

آری اینجا علی سفارش حسین را به عباس کرد ، آن شبی که فاطمه از دنیا می رفت

سفارش حسین را به علی کرد .

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

بعد ضربت خوردن، امیر المؤمنین (ع) درون بستر گاهی از حال می رفت

و گاهی به هوش می آمد.مردم! اگر می خواهید امشب قرآن به سر بگیرید 

و این ذکر «بفاطمهٍ» را بگویید، موقعی بگویید که علی (ع) بی هوش باشد.

امشب مراعات حال امیرالمؤمنین (ع) را بکنید

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

شب قدر است مولا جان کجایی؟!                    چرا از جمع عشاقت جدایی؟!

سر از بالین عشقت بر ندارم                                     به دیدارم بیایی یا نیایی

آقا جان خیلی دلم برای شما تنگ شده است؛ اما این بار معاصب من باعث جدایی من از شما شده.

آقا بیا و به این جدایی پایان بده.

چون روح مطهر امیرالمؤمنین از بدنش مفارقت نمود، از خانه ی حضرت صدای شیون و ناله بلند شد

مانند آن روزی که حضرت رسول از دنیا رفته بودند چون شب تاریک شد و آفاق آسمان متغیر شد

و زمین لرزید و صداهای تسبیح و تقدیس از میان هوا به گوش مردم می رسید.

می دانستند که صداهای ملائکه است. صدای گریه و نوحه و مرثیه ی جنیان را می شنیدند.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 

جهت مشاهده دیگر روضه ها و گریزهای

شهادت مولا امیرالمومنین علی (ع)

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 

عاشق جوادالائمه عاشق ولایت