ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

به نام خدای علی و فاطمه

به قول شاعر که میگه:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست...

حقیر میون دریای خادمان حضرت اباعبدالله مثل قطره هم نیستم که به چشم بیام ولی دلم می خواد هر جور که می تونم ارادت خودم رو به عاشقان ارباب بی کفن و رهروان ولایت نشون بدم آرزو دارم حتی به اندازه یک سطر هم که شده مطلبی جهت استفاده ستایشگران امام حسین قرار بدم شاید بتونم از این راه کمی کسب ثواب کنم

آرزو دارم اینجا پاتوق حزب اللهی ها و عاشقان سیدعلی خامنه ای بشه

جهت سلامتی و فرج حضرت صاحب الزمان و طول عمر امام خامنه ای صلوات


طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است




شب شهادت فاطمیه اول سال92


سلام به صاحب عالم

مناجات با امام زمان و مقدمه روضه حضرت زهرا

روضه حضرت زهرا بابا ببین که چشم ترم درد می کند

گریز روضه حضرت زهرا به کربلا

زمینه اشکای من می باره

واحد سوره قدر قرآن دلها

واحد بر مشامم می رسد بوی عزای فاطمه

نغمه و ذکر اباعبدالله



گلچین مراسم عزاداری روز شهادت حضرت زهرا فاطمیه دوم سال92

در آستان شریف علی بن مهزیار اهوازی


روضه ای حضرت حوریه ای روح معانی

نوحه حجت الله القائم انتقم یا منتقم

واحد تو نباشی پیش من انها زمینم می زنند

واحد می رسد نان شب ما از نوای فاطمه

دودمه و شور این تو و این کودکان خسته حالم یا علی

مدح امیرالمومنین حیدر و امام خامنه ای



گلچین مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا فاطمیه دوم سال92

در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز


شب اول

 

روضه حضرت زهرا حالا نمی شد باز پیش من بمانی

روضه اباعبدالله باید نخ و سوزن بگیری

مدح حضرت زهرا و مناجات با امام زمان آخر جلسه

 

شب دوم

 

روضه بستر باز هم ای دختر پیغمبر اکرم بمان

روضه کوچه و امام حسن دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد

روضه حضرت زینب و حضرت رقیه آخر جلسه



گلچین مراسم عزاداری شب شهادت حضرت زهرا

فاطمیه دوم سال92


روضه شب شهادت کاش میشد باز پیش من بمانی

زمینه یه مادر میون شعله ها گرفتار

واحد سنگین مادرا آی مادرا

واحد در این مسیر هر که هوادار می شود

واحد شلاقی اشک من و تو موج به دریا می آورد

روضه و دودمه کن حلالم یا علی

شور بی قرارم

شور شکر خدا که سال نو با مادرت شروع شده



شب اول


واحد روضه استخوان بشکسته را

واحد مصحفی اعجاز دارد که کلامش فاطمه است

واحد شلاقی شاه کربلا

شور جنت الاعلی روضه های توست

شور شهدایی ولایی سیدعلی تویی علمدار نظام

روضه حضرت زهرا آخر جلسه

 

شب دوم


روضه این خانه را بجز ملکان در نمی زنند

زمینه اونقدر چشات سرخ شده

واحد روضه باز هم ای دختر پیغمبر

واحد در راه دوست گر چه کمی لنگ می زنیم

واحد شلاقی حک شده با خط حیدر

مناجات با امام زمان آخر جلسه

 



شب سوم

روضه حضرت زهرا ای حضرت حوریه

روضه اباعبدالله

زمینه تو گوش دلم صدای زهرا

نوحه ما زائر حرم زهراییم

واحد در راه دوست

واحد شلاقی میرسد نان شب ما

 

شب چهارم

روضه رفته رفته کار من دارد به خواهش می کشد

روضه نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد

واحد مادرا آی مادرا آی مادرا

واحد فردا حواله اش به علمدار می شود

واحد شلاقی نام حسین حال مرا جا می آورد

واحد شلاقی رفته عقلم از دست

نغه و ذکر مجنون شده طره جانانه ام امشب

 

شب پنجم

روضه بریز آب روان اسما

روضه کم ببوس این دست هایم خجالت می کشم

زمینه پر از غم و غصه زندگیمه

واحد شکسته بال و پری ز آشیانه می بردند

واحد از شیعیان حیدر کرار می شود

واحد ما مومنین مجلس ذکر مصیبتیم

شور توی سرم توی دلم

مدح سیدعلی فرمان دهد جان می سپاریم

 





عاشق جوادالائمه عاشق ولایت



سفره ای انداختند امشب بنام فاطمه

پخش شد در بین این سفره طعام فاطمه

باز هم صاحب عزا گرم خوش آمد گویی است

می رساند بر عزادارن سلام فاطمه

فاطمیون ؛ فاطمیه آمده بر تَن کنید

رختی از جنس بهشتیِ خیام فاطمه

سال نو امسال هم با فاطمیه توأم است

واجب است بر یک یک ما احترام فاطمه

بین فردوس برین هم سایه ی پیغمبر ست

مسندی ناگفتنی دارد غلام فاطمه

از گناهکارن اُمت دستگیری می کند

آری آری این چنین باشد مرام فاطمه

مدح زهرا کار ما نَه ... کار رَبُّ الفاطمه ست

بین ذهن ما نمی گُنجد مقام فاطمه

جز خدا و مصطفی و مرتضی دیگر کسی

هست آیا در دو عالم هم کلام فاطمه ؟

یک تنه مانند حیدر خیبری ایجاد کرد

رنگ و بوی مرتضی دارد قیام فاطمه

فاطمه با محسنش خرج ولایت شد فقط

حامی رهبر شدن بوده پیام فاطمه

فاطمه با پهلوی زخمی خود اثبات کرد

جانشین مصطفی باشد امام فاطمه

ذوالفقار مرتضی دارد دو دَم که یک دَمَش

روز وا نفسا بگیرد انتقام فاطمه

یک دَم دیگر برای قاتلین کربلاست

روز رجعت میشود دنیا به کام فاطمه

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

گردش چرخ و فلک گِرد مدار فاطمه ست

زندگی تا مرگ ما در اختیار فاطمه ست

منصب حجت برای سیزده معصوم حق

افتخاری هست که در اعصار فاطمه ست

ظاهراً در کثرتند و باطناً در وحدت اند

من که می گویم نجف اصلا مزار فاطمه ست

در همان وادی که زهرا ذوالفقار حیدرست

مرتضی هم مطمئنن ذوالفقار فاطمه ست

از تمامی دلاورهای خود مستغنی ست

تا علی بن ابی طالب کنار فاطمه ست

آسمان هم مملو از سادات زهرایی بود

آخر این خورشید از ایل و تبار فاطمه ست

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@



جهت مشاهده دیگر اشعار

مناجات و شهادت حضرت زهرا(س) و ایام فاطمیه

به ادامه مطلب مراجعه نمایید


عاشق جوادالائمه عاشق ولایت


زهرا به ما قدم به قدم لطف کرده است         نه هر قدم که دم همه دم لطف کرده است

هو هوی ذوالفقار هم از هوی فاطمه است      یعنی که دم به تیغ دو دم لطف کرده است

ما بچه های ناخلفی بوده ایم که                             مادر به ما هزار رقم لطف کرده است

سوگند می خوریم به پهلوی فاطمه                     زهرا به ما بدون قسم لطف کرده است

با سفره داری پسر ارشدش به ما                         نه اشتباه شد به کرم لطف کرده است

شب های جمعه ناله ی شش گوشه می رسد   بانوی بی حرم به حرم لطف کرده است

عباس اگر به عرصه ی محشر گره گشاست   زهرا به آن دو دست قلم لطف کرده است

ضرب غلاف و ضربه ی در، ضرب دست کفر

دنیا مگر به فاطمه کم لطف کرده است

 @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

مادر برای عمر کمت گریه می کنیم                     هر شب برای قد خمت گریه می کنیم

هر روزِ ما برای شما فاطمیه است               پس لحظه لحظه پای غمت گریه می کنیم

(ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم)                         از رفتن قدم قدمت گریه می کنیم

هر جا که دود و آتش و مسمار دیده ایم             از غصه های دم به دمت گریه می کنیم

(ما بی خیال سیلی مادر نمی شویم)                      پس تا ظهور منتقمت گریه می کنیم

چادر نماز فاطمه حصن حصین ماست                      ما زیر سایه ی علمت گریه می کنیم

توفیق گریه را تو خودت می دهی به ما            پس پای سفره ی کرمت گریه می کنیم

ایوان طلا و گنبد و گلدسته ات کجاست؟

حالا که گم شده حرمت گریه می کنیم

 @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 

 

 

جهت مشاهده دیگر اشعار

مناجات و شهادت حضرت زهرا(س) و ایام فاطمیه

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 

 

عاشق جوادالائمه عاشق ولایت


زهرای مرضیه سلام الله علیها، نزدیک مرگش شد، امیرالمومنین علیه السلام حسنین،

را از خانه بیرون آورد و زینب هم در منزل با اسماء و فضه و ام ایمن است،

فرمود: اسماء من قدری می خوابم ،صبر کن، بعد صدا کن مرا، اگه جواب دادم و گر نه رفته ام،

بی بی پارچه را روی صورت کشید، صبر کرد ،گفت: دختر پیغمبر ،جواب نیامد،

زهرا جان ،جواب نیامد،

پارچه را زد عقب، دید از دنیا رفته، اسماء صورت روی سینه زهرا سلام الله علیها گذاشت،

گفت: به حضور پیغمبر رسیدی، سلام مرا بر سان، متوجه شد اگه بچه ها بیان سخت می شه،

پارچه را روی فاطمه کشید، آمد روی حیاط ،بچه ها آمدن، اسماء گفت: بیایید غذا بخورید،

گفتند ما کی بی مادر غذا خوردیم، می دانیم مادرمان از دنیا رفته،

امام  مجتبی بالای سر مادر نشسته، می گه من حسنم، با من حرف بزن،

گفت: دیدم حسین طرف پای مادر خم شد، صورت به کف پای مادر گذا شته ،

می گه من حسینم با من حرف بزن.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

همه می دونستند علی دو تا رکن داره، همه می دونستند علی یه رکنش پیغمبره،

یه رکنش فاطمه است،دیشب به زهراش گفت:زهرا جان بابات که رفت دلم خوش بود هستی،

دیگه تو رو ندارم،بگو چه جوری سرم و بلند کنم،حالا من روضه می خوام برات بخونم،

امروز عمار تو کوچه های مدینه،آماده ای،تک روضه ما تو فاطمیه  است،

عمار می گه داشتم رد می شدم امروز،اولی و دومی لعنت الله علیهما جلوم و گرفتند،

گفتند: عمار کجا داری میری،ما تازه داریم می ریم خونه ی علی،گفتم،کجا می خواید برید،واسه چی؟

گفتند می خوایم بریم زهرارو تشییع کنیم،بدن دختر پیغمبر، رو زمین نمونه،روزگارو ببین،

می گه با طعنه گفتم کجا می خواید برید،علی خودش دیروز زهراشو دفن کرد،

بیخود به خودتون زحمت ندید. چی می گی؟با عناد و لجاجت و غیض،پرخاش گری،

هرچی دلشون خواست،هرچی از دهن نعسشون در اُمد به عمار گفتند،عمارم ایستاد

جوابشونو داد،گفت:من دیگه علی نیستم،هیچی نگم،اگه علی ساکت بود،مأمور به سکوت بود،

شما خودتون کشتید،خودتونم می خواید خاک کنید،شما دیگه کی هستید،جدال شد،

بحث بالا گرفت،بگم چه کار کرد،اون نامرد دومی، روایت می گه،چنان سیلی تو صورت عمار زد،

عمار محکم به دیوار خورد،کنایه فهما، می گن تا سیلی خورد گفت:آخ زهرا،....

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

در آن مرضی که پیامبر اکرم از دار دنیا رحلت کرد حضرت فاطمه به حضور پیامبر آمد

و پیامبر مطلبی در گوش او فرمود که خندان شد عایشه می گوید من از علت تبسم فاطمه سوال کردم

آن حضرت فرمود الان صلاح نیست وقتی که پیامبر خدا از دنیا رحلت کرد من راجع به تبسم از او پرسیدم

حضرت فاطمه فرمود وقتی پیامبر خدا خبر وفاتش را به من داد من گریان شدم

چون فرمود تو اولین کسی هستی از اهل بیتم که به من ملحق میشود خندان شدم

و از این عباس روایت شده است که پیامبر اکرم (ص)زمان مرگ صدیقه طاهره را هم تعین کرده و

به دخترش فاطمه زهرا فرمود فاطمه گریه نکن بعد از من هفتاد و دو روز بیشتر عمر نمیکنی

تا به من ملحق شوی و از این خبر زهرا متبسم شد

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

آقا جان ممنونم که باز امشب من روسیاه رو به مجلس روضه ی مادرت راه دادی، ممنونم

با این بار گناه که هیچ کجا راهم نمیدن شما منو به مجلس عزای مادرت،

برای اینکه پاکم کنی راهم دادی ،آقا جان تو این ایام فاطمیه شما کجا برای

برای مادر پهلو شکسته ات مجلس عزا بر پا کردی ؟اقا جان امشب بیا با  هم سری بزنیم به مدینه ،

مدینه بعد از رحلت یه خبرایی هست !

توی ایامی که امیر المومنین در پی مراسم کفن و دفن بدن رسول اکرم است یه عده نامرد

توی سقیفه جمع شدن و برای غضب خلافت برنامه ریزی کردن،

آقا جان سرت سلامت یا صاحب الزمان !آجرک الله فی مصیبت امک

فاطمه الزهرا سیده نساءالعالمین...

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

از همه بچه سیدا معذرت می خوام،اما چه کار کنم،باید بگم تا بدونی

این حرومزاده تو کوچه چیکار کرد،این فاطمه همون فاطمه ای است، که از مرد نابینا رو میگیره،

هر کی نمی تونه بشنوه گوشاشو بگیره،من کار ندارم، چهل تا نامرد تو کوچه ایستادند،

در بر دیده ی یک شهر زمین می خوردم 

هیچ گه فاطمه اینگونه به انظار  نشد 

من نمی گم یکی بیاد، دست بابام و وا کنه 

یکی بیاد مغیره رو از مادرم جدا کنه 

آی همسایه ها مادرم حامله است،مغیره با لگداش داره مادرمو می کُشه.

هنوز موندم بگم یا نه،یا حضرت زهرا سلام الله علیها،بعضی ها فکر می کنند،

با یک لگد در باز شد،نه این جوری فکر نکنی ها،بی بی همسر علی است،علی واره،

وقتی بی بی اُمد دم در،با خودش گفت:اگه اینا بفهمند من دختر پیغمبرم، می رند،

کاری به کار علیم ندارن،بار شیشه داره،امشب وقتی آقا داره بدن و غسل می ده،

دید کف دست زهرا سلام الله علیها رد بریدگیه،مونده این رد خنجر چیه،ام الکلثوم اُمد،

بابا من می دونم،آخه اون روز قبل از فضه اُم الکلثوم رسید دم در،

گفت:بابا وقتی نامرد در و هل می داد،مادر دو تا دستاش و به در گرفته بود،

این  در به محسن نخوره،وقتی دید زورش نمی رسه،

یه وقت دیدم از لای در خنجر فرستاد،مادر خنجرو گرفته، در باز شد

یه وقت صدای مادر بلند شد،فضه به دادم برس،محسنم و کشتند

،هر جا نشستی ناله بزن یا زهرا.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@




جهت مشاهده دیگر روضه ها و گریزهای

شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها ) و مناجات های فاطمی

به ادامه مطلب مراجعه نمایید




عاشق جوادالائمه عاشق ولایت


خلق عالم سائل و روزی خورت                   لیف خرما وصله های چادرت 

ای سه شب بی قُوت و از قوت تو سیر           هم فقیر وهم یتیم وهم اسیر 

یک روزی صدا زد زینبم ، بنشین کنار بسترم ، وصیتم هایم رابه بابات علی گفتم ،

دخترم یک وصیت هم به تو دارم . من از شما عاشقان فاطمه سئوال می کنم آیا تا حال دیدید

یک مادر به دختر چهار ساله وصیت بکند ! 

قربانت بروم فاطمه جان ، آمد کنار بستر مادر نشست زینب ، صدا زد زینبم روز عاشورا میاد ،

من که کربلا نیستم به جای من زیر گلوی حسینم را ببوس ،

یا فاطمه زینب وصیت شما را در روز عاشورا انجام داد زیر گلویش را بوسید

( اینجا را مادر وصیت کرده بود ) امّا زینب یک کار دیگر هم کرد

وقتی آمد گودال قتلگاه لبهایش را گذاشت بر رگهای بریده حسین .

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

مادر امشب زینبت را ناز کن      چشمهای بسته ات را باز من 

یا مکن مادر از این خانه سفر       یا که زینب را به همراهت ببر

زینب چهار ساله دوید دامن بابا را گرفت صدا زد : بابا مادرمان را کجا می بری  ؟

خدا نکند یک مادر جوانی درخانه جان بدهد بیش از همه بچه های خانه می سوزند ،

گریه می کنند، مادر مادر می گویند .

شب بود گل خانه ی ما را بردند                بی جان تن جانانه ی مارا بردند 

آهسته در سوخته را وا کردند                      خاکستر پروانه ی ما را بردند 

قربان آن بدنی که علی شبانه غسل و کفن کرد . من از شما می پرسم که آیا دیده اید

مردی خودش خانمش را دفن کند . بدن زن را که می خواهند دفن کنند دو محرم باید باشد

که یکی بالای قبر و یکی داخل قبر ، امیر المؤمنین یک محرم فاطمه بود .

فرمود : وقتی که بدن را سرازیر قبر کردم دیدم دو دست  مثل دستهای پیامبر نمایان شد

همه بگوئید یا زهرا .

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

افسوس پس از وفات احمد                                   از جور و جفا و ظلم بی حد 

پهلوش ز ضرب بر شکستند                                      بازوش ز تازیانه خستند 

برروی چو ماه انوار او                                                برگ گل و روی اطهر او 

از کینه عدو نواخت سیلی                                 وز سیلی کین بگشت نیلی 

چه کردند با فاطمه زهرا ، که تا زنده بود گریه می کرد ؛ زنهای مدینه دیدند چند روز است

زهرا بیرون نمی آید ، صدای گریه اش را نمی شنوند دیگر بقیع نمی آید ،چرا فاطمه نمی آید ،

زنهای مهاجر و انصار آمدند خانه ی  بی بی برای دیدن زهرا ، امّا چه زهرایی

( ذابَ لَحمَها وَجٍَثَّ جَلدَها عَلی عَظمَها ) ، گوشت بدن آب شده ، پوست روی استخوان چسبیده

،گفتند : ( یا بنت رسول الله ، کیف اصبحت ؟) فرمود : ( اصبحت والله آئسته لدنیاک ) .

صبح کردم در حالی که از دنیای شما سیر و از مردان شما بیزار ، آن وقتی مه بین در و دیوار ناله کردم

بدادم نرسیدید ،پهلوی مرا شکستند ، بچه ام را کشتند ،حالا وقت مرگم آمدید

احوالپرسی می کنید ،زنها گریان شدند و رفتند به شوهرانشان گفتند : این فاطمه ای که ما دیدیم ،

می میرد .عصری مردم با خبر شدند که زهرا از دنیا رفته است ، درب خانه جمع شدند

، ابوذر آمد ، فرمود بروید ما فعلاً جنازه را بر نمی داریم .

( فلما نامت العیون ) وقتی که چشمها بخواب رفت علی می خواهد بوصیت زهرا عمل کند ،

بدن او را غسل داد . کفن کرد .1همه بگوئیم یا زهرا ...

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

نال ای دل که اینجا ناله دارد                  درون سینه داغ لاله دارد

به ماه آسمان برگو متابد                    که اینجا ماه هجده ساله دارد 

امشب شب شهادت بی بی دو عالم زهراست ، بمیرم برای بچه ها ی بی مادر زهرا ،

امشب غریبانه غسل مادر را نظاره می کنند ، اشک می ریزند . اگر با چشم دل نظاره کنی

می بینی امام حسن یک طرف ، امام حسین یک طرف ، زینب و ام کلثوم یک طرف دیگر نشسته اند

گریه می کنند . یک وقت علی کنار بدن فاطمه فرمود : عزیزانم بیائید یک بار دیگر مادرتان راببینید

یک وقت بچه ها روی بدن مادر افتادند ، یک دسته به گردن حسین ، یک وقت منادی ندا کرد

یا علی بردار بچه ها را از روی سینه زهرا ، ملائکه ها ی آسمان بی طاقن شدند .

علی جان کاش کربلا بودی ، آن وقتی که ناز دانه ی حسین خود ش را روی بدن بی سر بابا انداخت

یک جمله ا ی کنار بدن بی سربابا کفت دل شیعه را می سوزاند . نگفت بابا آب می خواهم ،

نگفت بابا بغلم کن ، گفت بابا نگاه کن عمه ام را با تازانه می زنند .

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ای اول مظلوم عالم این شبها در خانه علی گریه بود، گریه تعطیل نمشه،

وقتی امیر المومنین علیه السلام رفت بدن ،  صدیقه کبری را دفن کند فرمود بعد از این کارم

روزها گریه و شبها خواب ندارم یک جای دیگر وقتی که سید السا جدین بدن ابی عبد الله را دفن کرد

فرمود دیگه بعد از این من گریه و غصه ام دائمی است.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

بمیرم برای جنازه آن دختری که نصف شب آن را تشییع کردند. یا رسول الله! جایت خالی بود

که ببینی جنازه فاطمه (س) را فقط هفت نفر برداشتند. جنازه را دارند می برند.

همه دارند آرام گریه می کنند تا کسی متوجه تشییع جنازه نشود، تا مردم نفهمند

که جنازه مظلوم و غریب فاطمه (س) را دارند می برند. جنازه را به قبرستان بقیع آوردند.

یک  قبری برای فاطمه عزیز کندند. علی (ع)  را تسلیت دادند و به خانه آوردند.

اما من بمیرم برای آن آقایی که کنار بدن هیجده ساله نشسته بود، اما هر چه نگاه کرد دید

یک نفر نیست کمکش کند.

بریم کربلا یک وقت رو کرد طرف خیمه ها و فرمود: جوانها بیایید جنازه پسرم را بردارید.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

از شما یک سوال دارم، همه نوشته اند، که عمر لعنت الله علیه در را یک جوری فشار داد

که استخوانهای پهلوی بی بی شکست. لااله الاالله. تورا به خدا گوش کن! همه این را نوشته اند.

اما آیا شنیده اید که شکسته بندی بیاورند؟ هیچ جا این را ننوشته اند. من خیال می کنم

این چند روز که بی بی زنده بود هر وقت می خواست بلند شود دستش را به دیوار می گرفت.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@




جهت مشاهده دیگر روضه ها و گریزهای

شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها ) و مناجات های فاطمی

به ادامه مطلب مراجعه نمایید




عاشق جوادالائمه عاشق ولایت
عاشق جوادالائمه عاشق ولایت


روی قبرم بنویسید که خواهر بودم                              سالها منتظر روی برادر بودم

روی قبرم بنویسید جدایی سخت است           اینهمه راه بیایم ،تو نیایی سخت است

یوسفم رفته واز آمدنش بی خبرم                       سالها میشود واز پیرهنش بی خبرم

روی قبرم بنویسید ندیده رفتم                                   با تن خسته وبا قد خمیده رفتم

بنویسید همه دور ربرم ریخته اند                    چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند

چقدر مردم این شهر ولایی خوبند                        که سرم را نشکستند خدایی خوبند

بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد             به خداوند قسم بال وپرم سنگ نخورد

چادرم دور وبرم بود وبه پایی نگرفت                معجرم روی سرم بود وبه جایی نگرفت

...من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟

من کجا بام کجا کوچه وبازار کجا؟

بنویسید که عشاق همه مال هم اند                 هر کجا نیز که باشند به دنبال هم اند

گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید         من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید...

روی قبرش بنویسید برادر بوده                                   سالها منتظر دیدن خواهر بوده

روی قبرش بنویسید که عطشان نشده                بدنش پیش نگاه همه عریان نشده

بنویسید کفن بود،خدایا شکرت                            هرچه هم بود بدن بود خدایا شکرت

یار هم آنقدری داشت که غارت نشود            در کنارش پسری داشت که غارت نشود

اوکجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟

اوکجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

بنویسید سری بر سر نی جا میکرد

خواهری از جلوی خیمه تماشا میکرد

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@





عاشق جوادالائمه عاشق ولایت