ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

به نام خدای علی و فاطمه

به قول شاعر که میگه:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست...

حقیر میون دریای خادمان حضرت اباعبدالله مثل قطره هم نیستم که به چشم بیام ولی دلم می خواد هر جور که می تونم ارادت خودم رو به عاشقان ارباب بی کفن و رهروان ولایت نشون بدم آرزو دارم حتی به اندازه یک سطر هم که شده مطلبی جهت استفاده ستایشگران امام حسین قرار بدم شاید بتونم از این راه کمی کسب ثواب کنم

آرزو دارم اینجا پاتوق حزب اللهی ها و عاشقان سیدعلی خامنه ای بشه

جهت سلامتی و فرج حضرت صاحب الزمان و طول عمر امام خامنه ای صلوات


طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

۱۰ مطلب با موضوع «*******محرم و صفر******* :: روضه و سینه زنی شهادت حضرت رقیه» ثبت شده است


به جهت بالا بردن میزان توانایی و تسلط عزیزان بر روضه ها

و تلفیق بهتر اشعار و متن روضه ها و گریزها

امسال غالبا روضه های مکتوب بدون شعر قرار خواهد گرفت

تا دوستان فقط با داشتن خمیر مایه ی روضه ها

خودشون شعر مناسب یا دلخواه خودشون رو جداگانه انتخاب کنند


جهت مطالعه متن روضه های مکتوب ویژه شب سوم محرم95

به ادامه مطلب مراجعه نمایید



عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

 

جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب سوم محرم و حضرت رقیه

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 

 


عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

 

جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب سوم محرم و حضرت رقیه

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 

 



عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

 

جهت مشاهده متن روضه ها و گریزهای

شب سوم محرم و حضرت رقیه

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 

 



عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

 


چه بارانی دو چشم آسمان است          چه طوفانی دل این کاروان است

کنار قبر سالار شهیدان                همه جمعند و زینب روضه ‌خوان است

@@@

نگاه ابری اش دارد زمینه                    شده دلتنگ مهتاب مدینه

پس از یک اربعین، سر باز کرده          کنار عقلمه بغض سکینه

@@@

نوای ناله و غم ها رقیه           گرفته کاروان دم: یا رقیه

رسیده اربعین بی قراری            همه برگشته اند اما رقیه ...

@@@

اربعین کربلا چه حالی بود             عطر ِ زهرا در آن حوالی بود

همه بودند دور ِ قبر ِ حسین             حیف جایِ رقیه خالی بود

@@@

رویِ خود را به لطمه آزردم                 بر سر ِ هر مزار پژمُردم

بعد از آن بانوان اهلِ حرم                عمه را سویِ علقمه بردم

@@@



جهت مشاهده ادامه اشعار دوبیتی و رباعی

اربعین شهادت امام حسین و یاران با وفای ایشان

به ادامه مطلب مراجعه نمایید



عاشق جوادالائمه عاشق ولایت


بسوز ای دل که امروز اربعین است                           عزای پور ختم المرسلین است 

قیام کربلایش تا قیامت                                       سراسر درسْ بهر مسلمین است 

دلا کوی حسین عرش زمین است                           مطاف و کعبه دل‏ها همین است 

اگر خیل شهیدان حلقه باشند                             حسین بن علی، آن را نگین است 

دل ما در پی آن کاروان است                                  که از کرب و بلا، با غم روان است 

چه زنجیری به دست و بازوان است                           که گریان دیده روح الامین است 

به یاد کربلا دل‏ها غمین است                             دلا خون گریه کن چون اربعین است

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

اربعین آمد دلا امروز زینب خسته است                          آمده بر کربلا امروز زینب خسته است 

در کنار مرقد شش گوشه بنت المرتضی                   گویی افتاده ز پا امروز زینب خسته است 

این همان بنیان کنِ کاخ ستم باشد ولی                     دارد آهنگ عزا امروز زینب خسته است 

ای شهیدان بهر استقبال او کاری کنید                     بوده حامیِ شما امروز زینب خسته است 

ای برادر حال خواهر را نمی پرسی چرا                   هم چو نی دارد نوا امروز زینب خسته است 

خیز ای عباس پرچم را از او تحویل گیر                   قامتش گشته دو تا امروز زینب خسته است 

ای علی اکبر قطار عمه ات برگشته است          گوید ای مشکل گشا امروز زینب خسته است

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

از سرِ ناقه ی غم شیشه ی صبر افتاده                             همه دیدند که زینب سر قبر افتاده 

چشم او در اثر حادثه کم سو شده است                کمرش خم شده و دست به زانو شده است 

بیت بیتِ دل او از هم پاشیده شده                                   صورتش در اثر لطمه خراشیده شده 

گفت برخیز که من زینب مجروح توام                             چند روزی ست که محو لب مجروح توام 

این چهل روز به من مثل چهل سال گذشت                    پیر شد زینب تو تا که ز گودال گذشت 

این رباب است که این گونه دلش ویران است                در پی قبر علی اصغر خود حیران است 

گر چه من در اثر حادثه کم می بینم                                  ولی انگار درین دشت علم می بینم 

دارد انگار علمدار تو بر می گردد                                   مشک بر دوش ببین یار تو برمی گردد 

خوب می شد اگر او چند قدم می آمد                             خوب می شد اگر او تا به حرم می آمد 

تا علی اصغر تو تشنه نمی مرد حسین                     تا رقیه کمی افسوس نمی خورد حسین 

راستی دختر تو... دختر تو... شرمنده                      زجر... سیلی... رخ نیلی... سر تو شرمنده 

وای از دختر و از یوسف بازار شدن                                      وای از مردم نا اهل و خریدار شدن 

سنگ هایی که پریده است به سوی سر تو                        چه بلایی که نیاورده سر خواهر تو

سرخی چشم خبر می دهد از دل خونی               وای از آن لحظه که شد چوبه ی محمل خون 

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


جهت مشاهده ادامه اشعار

اربعین شهادت امام حسین و یاران با وفای ایشان

به ادامه مطلب مراجعه نمایید




عاشق جوادالائمه عاشق ولایت
عاشق جوادالائمه عاشق ولایت


اونایی که امشب مریض آوردید،واسه این دختر مریض آوردید؟خودش تو گوشه ی خرابه افتاده،می خوای

واست چیکار کنه؟بلند شه دست بکشه رو زخمات؟راه نمی تونه بره،دستاش دیگه رمق نداره،

یکی از بچه های تفحص می گه اصفهان بهمون گفتند: برید در یه خونه،خوب گوش بده،دخترای شهید منو

ببخشند،دخترایی که داغ دیدند منو ببخشند،اونایی که پارسال پدر داشتند،الان داغ دیده اند،هنوز سال

باباشون نشده،امشب اومدن برا اون دختر گریه کنند ببخشند،می گفت: رفتیم در خونه ی این شهید خبر

بدیم،که بییاید که استخونهای شهیدتون معراج شهداست،بیایید تحویل بگیرید،می گه رفتیم درو باز

کرد،دختری اومد،گفتم تو با این شخص چه نسبتی داری؟گفت:بابامه،گفتم این شهیده

باباته؟گفت:آره،چی شده؟گفتم:جنازه شو پیدا کردن،می خوان پنجشنبه ظهر بیارن،دیدم دختره گریه

کرد،گفت:یه خواهش دارم،رد نکنید،گفتم چی می گی؟گفت:حالا که بعد این همه سال اومده ظهر نیاریدش

شب جنازه رو بیارید،گفتم:نمی شه ما معذوریت داریم،باید ظهر برسونیم،گفت:خواهش می کنم به عنوان

یه فرزند شهید ،قبول کردیم گفتیم حتماً سرّی داره،می گه شب شد،همون روز مد نظر تابوت رو با استخون

ها برداشتیم ببریم به همون آدرس،تا رسیدیم دیدیم کوچه رو چراغ زدن،ریسه کشیدن،شلوغه،میان، می

رن،گفتیم چه خبره؟اون روز که اومدیم خبری نبود،رفتیم جلو گفتیم اینجا چه خبره؟گفتند:عروسی دختر این

خونه است،می گه تا اومدیم برگردیم،دیدیم دختره با چادر دوید تو کوچه،گفت:بابامو نبرید،من آرزو داشتم

بابام سر سفره ی عقد بیاد،من مهمونی گرفتم،هرکی از در میآد می گه بابات کجاست؟ بابامو بیارید،می

گه باباشو بردیم،چهار تا استخون گذاشت کنار سفره ی عقد ، قربون این دختر سه ساله برم،تو خرابه یه

مهمونی گرفت،دید جای باباش خالیه،گفت:الان بابامو صدا می کنم،هی گریه کرد.. حسین

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

رقیه اثبات کرد می شه کسی برای حسین دق کنه (زبانحال) 

گفت: باباجان دو تا سؤال ذهنم را به خود مشغول کرده: 

اول اینکه بابا ! آخر هیچ موقع تا حالا نشده بود عمه از تو جدا باشه، این چه سفری است که تو رفتی ولی

عمه نرفته؟یک سؤال دیگه هم دارم، بابا این چه سفریه که مادر نرفته اما شیرخواره رفته؟

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

هر کی اومد این بچه را آرام کند، خودش آتیش گرفت، رباب اومد صدای ناله ی خودش بلند شد، دیدی مادر

نتونه بچه را آرام کنه، خودش می شینه گریه می کنه، می گه یکی به دادم برسه، اونوقت یکی می تونه

آروم کنه، که خودش دلتنگ نباشه، اما همه دلتنگ حسینند، سکینه (سلام الله علیها) میگه خواهر آرام

باش، الان می آن، دوباره همه را می زنند، گفت: دیگه خواهر طاقت ندارم، یادته تو رفتی تو گودال منم می

خواستم بیام، لااقل تو رفتی رگهای بریده را بوسیدی، من دلم برای بوسه ی بابا تنگ شده، آروم نمی گیرم

من بابام را می خوام …

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

دختر بچه خدا نکند پدرش زمین بخوره، اول دستمال می آورد خون سر بابا را پاک می کند، دائماً چند روز دور

بابا می گردد و می گوید: بابا خوب شدی؟

دائم می گفت: عمه ازت یک سؤال دارم، بالاخره به بابام آب دادند یا نه؟

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@



جهت مشاهده دیگر روضه ها و گریزهای

شب سوم محرم و روضه حضرت رقیه

به ادامه مطلب مراجعه نمایید




عاشق جوادالائمه عاشق ولایت
عاشق جوادالائمه عاشق ولایت
عاشق جوادالائمه عاشق ولایت