ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

به نام خدای علی و فاطمه

به قول شاعر که میگه:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست...

حقیر میون دریای خادمان حضرت اباعبدالله مثل قطره هم نیستم که به چشم بیام ولی دلم می خواد هر جور که می تونم ارادت خودم رو به عاشقان ارباب بی کفن و رهروان ولایت نشون بدم آرزو دارم حتی به اندازه یک سطر هم که شده مطلبی جهت استفاده ستایشگران امام حسین قرار بدم شاید بتونم از این راه کمی کسب ثواب کنم

آرزو دارم اینجا پاتوق حزب اللهی ها و عاشقان سیدعلی خامنه ای بشه

جهت سلامتی و فرج حضرت صاحب الزمان و طول عمر امام خامنه ای صلوات


طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

۳۴ مطلب با موضوع «**********متفرقه********** :: ماه رمضان و شب های قدر» ثبت شده است


ای کردگار سبحان لطفت به ما رسیده                        ای بندگان بیایید ماه خدا رسیده

حتی نفس کشیدن در ماه تو ثواب است             ماه نفس کشیدن در این سرا رسیده

این چشم من ندارد اشکی برای بارش               اشکی بده به چشمم ماه بُکا رسیده

پر می زنم و لیکن روی زمین مقیمم             این عبد روسیاه و، بی دست و پا رسیده

جز معصیت در عمرم چیزی ندیدی اما                 با معرفت همیشه از تو به ما رسیده

مست می علی ام، آشفته گشته ام من      این باده های مستی از مرتضی رسیده

کاری ندارد اینکه لطفی کنی ببینی

این عبد بی قرارت کرببلا رسیده



عاشق جوادالائمه عاشق ولایت


تو که در فضل و رحمت بی کرانی               عطا کن روزگاری آسمانی

مقدّر کن چنان امسال من را                 که باشم تا ابد صاحب زمانی

***

عنایت کن دلی بیدار یا رب                       که باشد محرم اسرار یا رب

مدد کن تا که باشم در همه عمر                   برای مهدی تو یار یا رب

***

جهان را پر کن از آیات نورش                 پر از آیات چشمان غیورش

چه تقدیری از این بهتر که امسال          خداوندا شود سال ظهورش

***

سید بن طاووس می گوید: سحرگاهی در سرداب مقدّس سامرا بودم، ناگاه صدای مولایم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را شنیدم که برای شیعیان خود دعا می کردند و به درگاه الهی عرضه می داشتند:

اللَّهُمَّ  إِنَّ شِیعَتَنَا خُلِقَتْ مِنْ شُعَاعِ أَنوَارِنَا وَ بَقِیَّةِ طِینَتِنَا وَ قَدْ فَعَلُوا ذُنُوباً کَثِیرَةً  اتِّکَالًا عَلَى حُبِّنَا وَ وَلَایَتنَا فَإنْ کَانَتْ ذُنُوبُهُمْ بَینَکَ وَ بَینَهُمْ  فَاصْفَحْ  عَنْهُمْ  فَقَدْ رَضِینَا وَ مَا کَانَ مِنْهَا فِیمَا بَینَهُمْ  فَأصْلِحْ  بَیْنَهُمْ  وَ قَاصَّ بِهَا عَنْ خُمُسِنَا وَ أَدْخِلْهُمُ الْجَنَّةَ وَ زَحْزِحْهُمْ عَنِ النَّارِ وَ لَا تَجْمَعْ بَینَهُمْ وَ بَینَ أَعْدَائِنَا فِی سَخَطِک‏.

خدایا شیعیان ما را از شعاع نور ما و بقیهٔ طینت ما خلق کرده ای، آنان گناهان زیادی با اتکاء بر محبت به ما و ولایت ما انجام داده‌اند. اگر گناهان آنها گناهی ست که در ارتباط با توست، از آنها بگذر که ما راضی هستیم؛ و آنچه از گناهان آنها در ارتباط با خودشان است، خودت بین آنها را اصلاح کن و از خمسی که حق ماست به آنها بده تا راضی شوند و آنها را از آتش جهنم نجات بده و در خشم و عقوبتت، با دشمنان ما جمعشان مفرما.

عاشق جوادالائمه عاشق ولایت


چشم مرا پیاله ی خون جگر کنید                           هر وقت تر نبود به اجبار تر کنید 

 من کمتر از گدای شب جمعه نیستم            خانه به خانه دست مرا در به در کنید

 بدکاره ها به نیمه نگاهی عوض شدند              ما را فُضیل فرض کنید و نظر کنید

 این تحبس الدّعا شدن از مرگ بدتر است          فکری برای این نفس بی اثر کنید

 باید برای سوختنم چاره ای کنم                   این روزه روزه نیست برایم سپر کنید

 العفو گفتنم که به جایی نمی رسد                ذکر حسین حسین مرا بیشتر کنید

 در می زنیم و هیچ کسی وا نمی کند                 پس زودتر امام رضا را خبر کنید



عاشق جوادالائمه عاشق ولایت


با شیون و شین یا قدیم الاحسان             با این همه دِیْن یا قدیم الاحسان

ما آمده ایم تا ببخشی ما را                    امشب به حسین یا قدیم الاحسان

***

این دل شده هیأت اباعبدالله                              سینه زن غربت اباعبدالله

یارب مچشان حرارت آتش را                                    بر زائر تربت اباعبدالله

***

با دست تهی و کوله باری از آه                      این بار هم آمده گدایت از راه

از کار دلم گره گشایی فرما                          با دست سه سالهٔ اباعبدالله

***

من آمده ام توشه ای از آهم ده            سوز نفس و اشک سحرگاهم ده

هرچند تمام کرده ای نعمت را                      یک بار دگر به کربلا راهم ده

***

آیت الله شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی رحمه الله از علمای ربّانی و صاحب کراماتی بود که ارادت ویژه ای به خاندان رسالت و حضرت سیدالشهدا علیه السلام داشت. این عارف وارسته هر سال دهه محرم در منزل خود مجلس روضه برپا می داشت و بسیار گریه می کرد و یاد مصائب امام حسین علیه السلام برایش جگرسوز بود.

نقل کرده اند وقتی ایشان از دنیا رفت، یکی از بزرگان او را در عالم خواب دید و احوالش را جویا شد. پاسخ داد: وقتی مرا در قبر نهادند دو فرشته نکیر و منکر برای سوال و جواب آمدند. از توحید و نبوت سوال کردند، جواب دادم تا این که از امامان پرسیدند: نام امیر مومنان علیه السلام را به زبان آوردم که امام اول من است، سپس از امام حسن علیه السلام نام بردم؛ ولی وقتی که نام امام حسین علیه السلام را به عنوان امام سومم به زبان آوردم بی اختیار گریه کردم، آن دو فرشته نیز منقلب شده و گریستند.

سپس به یکدیگر گفتند: آزادش کنیم کار این آقا با امام حسین علیه السلام است. دیگر نیازی به سوال نیست. مرا آزاد نمودند و رفتند و اینک می بینی که شاد و خرسندم و در جایگاه خوبی هستم.


عاشق جوادالائمه عاشق ولایت