ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

به نام خدای علی و فاطمه

به قول شاعر که میگه:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست...

حقیر میون دریای خادمان حضرت اباعبدالله مثل قطره هم نیستم که به چشم بیام ولی دلم می خواد هر جور که می تونم ارادت خودم رو به عاشقان ارباب بی کفن و رهروان ولایت نشون بدم آرزو دارم حتی به اندازه یک سطر هم که شده مطلبی جهت استفاده ستایشگران امام حسین قرار بدم شاید بتونم از این راه کمی کسب ثواب کنم

آرزو دارم اینجا پاتوق حزب اللهی ها و عاشقان سیدعلی خامنه ای بشه

جهت سلامتی و فرج حضرت صاحب الزمان و طول عمر امام خامنه ای صلوات


طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

 

 

سلام خدمت همه عاشقان اباعبدالله و خادمین و مداحان

و همه عزیزانی که به نوعی درمجالس روضه امام شهید خدمت و نوکری می کنند

 

در این مجال با توجه به نیازی که برای مراسمات بعد از دهه اول محرم و عموما

پراکندگی روضه ها و قانونمند نبودن و عدم نامگذاری شب ها در ارائه روضه ای خاص

لذا غالبا دوستان مداح مجموعه ای از اشعار مختلف رو با موضوعات مختلف همراه خود میبرند

که در صورت نیاز از هر کدام به فراخور حال مجلس و روضه ای که

واعظ و سخنران قبل از تحویل مجلس به مداح خوانده است مورد استفاده قرار دهند

 

در این پست گلچینی از اشعاری که برای یک مداحی لازم است

جمع آوری شده که اشعار مختلف دارای قابلیت گریز به مصائب و روضه های مختلف رو دارند

که مداح عزیز با توجه به تجربه و مهارتی که داره و همچنین ذخائر روضه ای

که در حافظه خودش داره میتونه مجالس مختلف رو اداره کنه

 

 موضوعاتی که معمولا در شب های محرم و صفر

در مراسمات بعد از دهه اول استفاده میشود غالبا شامل

 

*امام حسین*حضرت زینب*حضرت عباس*امام حسن مجتبی*حضرت زهرا*امام رضا

 *امام سجاد*حضرت رقیه*حضرت علی اصغر*حضرت علی اکبر*حضرت قاسم

 

می باشد که در این پست اشعاری با موضوعات فوق گردآوری شده است

 ضمنا اگر نظر و پیشنهادی دارید در بخش نظرات بفرمایید در خدمتم


برای مشاهده اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 

 







@@@@@@@@@امام حسین@@@@@@@

 

 

تا میان روضه ات ما را مکان دادی حسین

دست ما گریه کنان برگ امان دادی حسین

تو نوشتی خواهرت هم پای آن را مُهر کرد

اشک دادی و به ما سود کلان دادی حسین

این دهه با سیل اشک ما مشخّص می شود

برکتی را که به شیر مادران دادی حسین

رقّت قلبم زیاد و جسم و روحم شُسته شد

تا ز چای روضه ات یک استکان دادی حسین

من نمک گیر تو و اجداد و اولاد توام

چون به دست خالی من آب و نان دادی حسین

دوست و دشمن ندارد ، بخشش تو حیدری ست

خاتمت را هم به دست ساربان دادی حسین

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

خدا را شکر می گویم گرفتار حسینم من

جگر آتش گرفته از ازل یار حسینم من
دعای کیست یا رب که به هیئت راه دارم

در این ایّام وانفسا پی کار حسینم من
اگر هیئت نباشد راه ما بیراهه می گردد

که در هیئت یقین دارم ز انصار حسینم من
خودش کوته نموده راه ما تا کربلایش را

به یک عرض سلامی جزو زوّار  حسینم من
بدهکاری من شد بیشتر از بعد هر هیئت

در این دنیا و آن دنیا بدهکار حسینم من
حسینٌ حُبُّه جُنَّه وَ اِنّ بابُها عبّاس

حسینی مذهب از لطف علمدار حسینم من
الهی با حسین بن علی رجعت نمایم تا

ببینم کمترین یار سپهدار حسینم من

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

شکر خدا به بزم عزای تو آمدیم

یا ایها الغریب برای تو آمدیم

تا می رسیم فاطمه خوشحال می شود

یا فاطمه برای رضای تو آمدیم

با ذکر یا حسین به معراج می رویم

پیغمبرانه سوی حرای تو آمدیم

میخانه بهشت همین هیئت شماست

باده به دوش و مست ولای تو آمدیم

همیشه بر لبم لبیک یا حسین

ما در جواب آه و نوای تو آمدیم

فردای حشر نزد تو جایی نمی رویم

امروز اگر به صحن و سرای تو آمدیم

سینه سپر کنیم که اربابمان شدی

ما مفتخر از اینکه گدای تو آمدیم

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

من ریزه خور سفره ی احسان حسینم

عمری بود ای دوست که مهمان حسینم

بر کشور قلبم بود او حاکم مطلق

سر تا به قدم بنده فرمان حسینم

روزی که کسی را نبود پشت و پناهی

من گرد صفت دست به دامان حسینم

فردا به لبم خنده بود از کرم او

امروز رهین غم و گریان حسینم

فخرم به جهان بس که ز الطاف الهی

من نوکر درگاه و ثنا خوان حسینم

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

میثم هستیم که رفتیم سر دارِ حسین

ما که باشیم؟خداهست خریدارِ حسین
بین این شهر فقط صحبتِ از نوکری است

چقدر گرم شده مجلس و بازار حسین
هر کسی نوکر این قوم نشد عاقل نیست

عاقل آن است که افتاد پی کار حسین
به امیدی پدرم نان حلالم داده

پسر او بشود نوکرِ دربار حسین
به همه ایل تبارش برسد خیرِ کثیر

هر که نامش برود در صف زوار حسین
هر کسی هست مسلمان علی و زهرا

از ازل تا به ابد هست بدهکار حسین
بنویسید مرا؛؛؛حر؛؛؛وهب؛؛؛یا که زهیر

چه که کسی هست خریدار گنه کار؟؟حسین

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

دل از جهان بریدم و گفتم حسین حسین

عشقش به جان خریدم و گفتم حسین حسین

چون مرغ پر شکسته ی از آشیان جدا

تا کوی او پریدم و گفتم حسین حسین

می گفت یا حسین، شب و روز مادرم

من هم از او شنیدم و گفتم حسین حسین

در نیمه های شب به امید حریم او

آه از جگر کشیدم و گفتم حسین حسین

گاهی زدم به سینه و گاهی به سر زدم

گه پیرهن دریدم و گفتم حسین حسین

دنبال دسته های حسینی برهنه پا

در کوچه ها دویدم و گفتم حسین حسین

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

من گدایی درت را دوست می دارم حسین

سائلان محضرت را دوست می دارم حسین

دست بوس نوکرت بودن برای من بس است

نوکری نوکرت را دوست می دارم حسین

"بارالها، گریه کن های حسینم را ببخش!"

این دعای مادرت را دوست می دارم حسین

در میان آن شهیدانی که دورت خفته اند

زیر پایت ... اکبرت را دوست می دارم حسین

در کنار علقمه، با دیدن آب فرات

هیبت آب آورت را دوست می دارم حسین

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ما را تمام خلق شناسند با حسین

ما نوکریم و حضرت فرمانروا حسین

ناز طبیب و منت مرهم کجا کشی؟

وقتی که هست تربت پاکش دوا حسین

با هر طپش ز سینه ما می رسد به گوش

ای پادشاه تشنه لب کربلا حسین

منت خدای عزّوجل را که لحظه ای

ما را به حال خویش نکرده رها حسین

در روز حشر سینه زنان ناله می کنیم

شور و نشور می کند آنجا به پا حسین

آری وصیّت همه ما همین بُوَد

بر روی قبر ما بنویسید یا حسین

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

شب جمعه است...هوایت نکنم می میرم

یادی از صحن و سرایت نکنم می میرم

به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم

هر سحر، شکرِ دعایت نکنم می میرم

"وضع من را به خــــدا روضـه ی تــــو سامان داد

من اگــــر گـــــریه برایـــت نکنــــم می میرم"

جان ناقابل من کاش فدای تو شود

اگر این جان به فدایت نکنم... می میرم!

دوریت درد من و نام تو درمان من است

صحبت از کرب و بلایت نکنم می میرم

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

دوستان در کربلا خوش انجمن دارد حسین

با کفن پوشان عاشورا سخن دارد حسین

از مدینه آمد و بستند راه کوفه را

کی رود بر کوفه در دل ها وطن دارد حسین

شهرت یوسف اگر پیچیده در کنعان و مصر

در همه آفاق بوی پیرهن دارد حسین

مادرش پیراهنی بر قامت آن یار بافت

تا نبیند خواهرش عریان بدن دارد حسین

این سیه پوشان همه دنبال یک پیراهنند

چون به روی خاک جسمی بی کفن دارد حسین

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

گشته ام عمری ببینم از کجا عاشق شدم

دیدم از روز ازل در کربلا عاشق شدم
عشق بین ما دو تا هرگز ندارد انتها

تو مرا عاشق شدی  من تو را عاشق شدم
قصه ی عشق تو را با خواهرت تا خوانده ام

دیگران بردم ز یاد و بر شما عاشق شدم
من نبودم مرد راهت تو مرا برداشتی

در چنین وضع بدی شکر خدا عاشق شدم
عاشقی ما دو تا با واسطه بوده حسین

من به لطف پادشاهی چون رضا عاشق شدم

 

 

@@@@@@@@@@ حضرت زینب@@@@@@@@@@

 

 

 

این هم از لطف و عنایات خدای زینب است

چشم ما آماده گریه برای زینب است

این که می سوزی،هر نوکری که می گوید حسین

بر خود آقا قسم،سوز صذای زینب است

گر چه می دانیم ما صاحب عزا زهرا بود

مزد ما سینه زنان تنها بپای زینب است
هر که می گوید حسین،زینب دعایش می کند

خیر دنیا و قیامت در دعای زینب است
گر خدا شد خونبهای حضرت ذبح عظیم

حضرت ارباب ما خود خونبهای زینب است
هر که گردد زینبی،اول حسینی می شود

هر کسی باشد حسینی مبتلای زینب است
هر که در عمرش فقط یک بار گوید یا حسین

مورد لطف و عنایات خدای زینب است

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

بگذارید کنار بدنش گریه کنم

بر تن زخمیِ بی پیرهنش گریه کنم

تا که سر داشت نشد خون سرش پاک کنم

بگذارید به زخم بدنش گریه کنم

چه غریبانه فغان کرد مرا آب دهید

بگذارید به سوز سخنش گریه کنم

ساربانان مزنیدم به خدا خواهم رفت

اندکی صبر کنار بدنش گریه کنم

 

 

@@@@@@@@@امام حسن مجتبی@@@@@@@@@@@

 

 

 

مثل موجی که به روی آب بازی می کند

نام نیکت در دل من سرفرازی می کند

ذکر اسمت می شود مشکل گشای دردها

گفتن یک یا حسن، صد چاره سازی می کند.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

لبم بوی پدر دارد عمو جان

سرم شوق سفر دارد عمو جان

تمام سنگها بر صورتم خورد

یتیمی دردسر دارد عمو جان

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

حس این جمله چه زیباست: حسن را عشق است

نقش بر عرش معلاست حسن را عشق است

مادرش فاطمه بی تاب حسین است ولی

ذکر روی لب زهراست حسن را عشق است

نه فقط عالم شیعه به حسن می‌نازد

شور در عالم بالاست حسن را عشق است

یل صفین و جمل یکه سوار عرب است

رجز حضرت سقاست حسن را عشق است

به خداوند قسم عشق جگر میخواهد

جگرسوخته زیباست حسن را عشق است

مانده در خانه غریب و بین یک شهر غریب

چقدر بی کس و تنهاست حسن را عشق است

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

افتخارم همه این است گدای حسنم

شکرُلِلَّه که من زیر لوای حسنم

آنچه دارم همه از یاریِ زهرا و علی است

آبرویی است که دارای ولای حسنم

بانیِ نهضت والای حسین است حسن

من هم از لطف حسین است که پای حسنم

بی سپاه است ولی لشگر او هست حسین

پدرش گفت که عباس فدای حسنم

عهد او گرچه شکستند ، خدا فرموده:

من خودم ضامن هر عهد و وفای حسنم

مادرش فاطمه فرمود غریب است حسن

پس بگریید و بگیرید عزای حسنم

به غریبیِ حسن هرکه بگرید ، به یقین

به شفاعت برسد روز جزای حسنم

این همه خیمه و تکیه که حسینم دارد

یک حسینیه بسازید برای حسنم

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن

سینه و دست و سر و چشم ترم گفت حسن

گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد

مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن

نامتان را به کنار پدرم گفتم و گفت

ای خدا شکر که پیشم پسرم گفت حسن

بعد از این خوب تر است جای صفاتی مثل

سفره دار و پدر جود و کرم گفت حسن

زائری در وسط صحن غریب الغربا

دید تا گنبد زیبای حرم, گفت حسن...

تا که جارو زدن صحن رضا را دیدم

چشم خیس و مژه ی رفتگرم گفت حسن

قاسمت راهی میدان شد و دیدند همه

خواهری موی پریشان ز حرم گفت حسن

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

دو جهان مفتخر از عزت نام حسنیم

متحیر ز کمالات مقام حسنیم
با عنایات خدا محضر زهرا رفتیم

با ید حیدر کرار به نام حسنیم
جبرئیل از ره ما بال و پرت را جمع کن

ساکن عرش خداییم غلام حسنیم
نسل سلمان رجزش در صف محشر این است

ما مسلمان شده ی دست امام حسنیم
نا سزا گفته به او یک شبه مستغنی شد

مست و آواره این مشی و مرام حسنیم
خون دل خوردن از اول شده سهم شیعه

غرق دردیم ولی تشنه جام حسنیم

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

گل پرپر، بیا مادر ، سرم و بذار رو زانوت

بیا اما ، جون بابا ، دستت و نگیر به پهلوت

این برام شد یه معما ، که چرا تو اوج غمها

تو همش به من میگفتی : نگی از کوچه به بابا

اگه اون روز، روز پر سوز، یکمی بودم بزرگتر

توی کوچه ،  میشدم من ،  سپر تن تو مادر

میمیرم روزی هزار بار،  وقتی یادم میاد ای یار

بی هوا زد تو رو دشمن ، با صورت ......

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

بخشش و جود و کرم در انحصار مجتبی ست

گردش مهر و ملک دور مدار مجتبی ست

خانه اش مهمان سرای مردم بیچاره بود

نان گرم و روی خوش اینها شعار مجتبی ست

در ملائک هیبتی مافوق اسرافیل نیست

او ولی خود بی گمان محو وقار مجتبی ست

هر شب از عرش خدا او میهمان دارد ولی

با جذامی ها نشستن افتخار مجتبی ست

مرد میدان جمل پی کرد چشم فتنه را

این فقط یک گوشه ای از اقتدار مجتبی ست

 

 

@@@@@@@@@@@@@@@@ امام سجاد @@@@@@@@@@@@@

 

 

داغی نشانده بر جگرت، یاد کربلا

خون می رود ز چشم ترت، یاد کربلا

زینب، سکینه، گریه و طفل رباب و آب

می آورند در نظرت، یاد کربلا

با زخمی از تسلَیِ زنجیرِ سلسله

مانده به روی بال و پرت، یاد کربلا

با خطبه های بی بدلت زنده کرده ای

در لحظه لحظـۀ  سفرت، یاد کربلا

از قتل صبر روضه بخوان ای امام صبر

با سوزِ آه شعله ورت، یاد کربلا

از سجده های لشکر شمشیر و نیزه ها

از خنجر و سر پدرت، یاد کربلا

از لحظه ای که غارت خیمه شروع شد

آتش گرفت دور و برت، یاد کربلا

تا صبح حشر ضامن این دین و پرچم است

یاد محرم و صفرت، یاد کربلا

این جلوه های اشکِ عزا در صحیفه است

یاد خدا، شب و سحرت، یاد کربلا

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

یعقوب کربلا چه قدر گریه می کنی

از صبح زود تا به سحر گریه می کنی

یعقوب را که غصه ی یوسف شکسته کرد

داری برای چند نفر گریه می کنی؟

وقتی که چشم هات می افتد به معجری

حق داری ای عزیز اگر گریه می کنی

این طفل را به جان خودت آب داده اند

دیگر چرا میان گذر گریه می کنی

از صبح تا غروب فقط نیزه می زدند

داری به قتل صبر پدر گریه میکنی

چشمت چرا ضعیف شده بی رمق شده

یعقوب کربلا چقدر گریه می کنی!

با دیدن اسیر کجا می رود دلت

با دیدن فقیر کجا می رود دلت

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

باید از کرب و بلا باز روایت بشود

روز و شب در غم ارباب ارادت بشود

راوی کرب و بلا،سیّد سجّادم من

بلکه از کوفه و تا شام، حکایت بشود

خاطراتی که پر از تلخی ایّامم بود

مجلسی باز به پا، ذکر مصیبت بشود

منزلی نیست که داغ دل ما تازه نشد

باید انگار که قسمت به اسارت بشود

غل و زنجیر زده ضجّه بر احوال دلم

بی هوا چوب زدن، عادت و عادت بشود

هر نظر بر سرِ سرنیزه کنم، خون گریم

باید انگار سری مهد جسارت بشود

وقت بی حرمتی قوم یهودی مسلک

سوره ای لیک، نوک نیزه تلاوت بشود

من چه گویم ز غم معجر طفلان ای وای

وَ همه منتظر هستند که غارت بشود

مجلسی نیست که یادم برود طفل و عطش

باز هم تا به ابد ذکر مصیبت بشود

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

دریا به دیده ی تر من گریه می کند

آتش ز سوز حنجر من گریه می کند

سنگی که می زنند به فرقم ز روی بام

بر زخم تازه ی سر من گریه می کند

از حلقه های سلسله خون می چکد چو اشک

زنجیر هم به پیکر من گریه می کند

ریزد سرشک دیده ی اکبر به نوک نی

اینجا به من برادر من گریه می گند

وقتی زدند خنده به اشکم زنان شام

دیدم سه ساله خواهر من گریه می کند

رأس حسین بر همه سر می زند ولی

چون می رسد برابر من گریه می کند

ای اهل شام پای نکوبید بر زمین

کاینجا ستاده مادر من گریه می کند

زنهای شام هلهله و خنده می کند

جایی که جد اطهر من گریه می کند

 

 

@@@@@@@@@@@@@حضرت عباس@@@@@@@@@@@@@@

 

 

عالم امکان همه گدای ابوالفضل

ریزه خور سفره عطای ابوالفضل

مهر علمدار رزق خاص الهی است

کرده نهان در دلم خدای ابوالفضل

علقمه ، ای قبله تمام ملائک

من به فدای تو ، کربلای ابوالفضل

تا صف محشر شده است آب دخیلش

بس که خجل مانده از وفای ابوالفضل

زندگی او فدای حسین است

زندگی ما همه فدای ابوالفضل

روی زمین هر چه رد پای حسین است

پشت سرش هست رد پای ابوالفضل

روز دهم بوده است حضرت ارباب

در حرم امن دستهای ابوالفضل

امنیت خیمه ها به برق نگاهش

راحت اهل حرم صدای ابوالفضل

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

چه زیادند کسانی که به کم محتاجند

دسته ی خلق همیشه به کرم محتاجند

گر چه معشوق محیط است و محاطش عاشق

لیک هر عاشق و معشوق به هم محتاجند

غم اگر هست غم هجر رخ دلداران

شاد شادند کسانی که به غم محتاجند

راکعونند که قائم به قیامت هستند

عبدهایت به قد و قامت خم محتاجند

پیش سلطان کرم، شاه و گدا یکسانند

همه ذرات جهان زیر علم محتاجند

سوختن در پی پروانه شدن می ارزد

بنده های تو به آن شمع حرم محتاجند

دائما خلق گدای کرم عباسند

دست های همه به دست قلم محتاجند

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

دستم عُمریست دخیل عَلَم عبّـــــاس است

دلم عُمریست مقیم حرم عبّـــــاس است

همه ی حاجتم این است که صیدش بشوم

دام اگر حلقه ی گیسوی خَم عبّـــــاس است

کیمیایی که کند خاک سیه را زر سُرخ

گرد و خاکی ست که زیر قدم عبّـــــاس است

نام او لفظ جلاله ست چو قرآن خداست

قسم حَقّه به مولا قسم عبّـــــاس است

به نفس های مسیحاییِ ساقی سوگند

دم احیاگر ما بازدم عبّـــــاس است

چه حسابی ست که جمع رقم “باب حسین”

عدد ابجد آن هم رقم “عبّـــــاس” است

اوّلین بابِ تقرّب به حـــــســــــــــین بن عـــــلـــــے

سوختن در غم دست قلمِ عبّـــــاس است

پای آن بحر طویلی که سروده “وصّاف”

می نویسم اثر محتشم عبّـــــاس است

طیب الله به آن شاعر خوش ذوق که گفت:

“هرچه داریم همه از کرم عــــــبّـــــاس است”

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

گرفتارم گرفتارم ابالفضل

گره افتاده در کارم ابالفضل
دعایی کن ، دوباره چند وقتی ست

هوای کربلا دارم ابالفضل

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

دل بر خم گیسوی تو بستم عباس

گر روسیهم گدایت هستم عباس
بر جرم و خطا وگنهم خرده مگیر

از روی کرم بگیر دستم عباس

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

مزارت عشق را بی تاب کرده

فلک را بنده ی سرداب کرده

گواهی میدهد این قبر کوچک

که مردی را خجالت آب کرده

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

شنیدم دستهایت را بریدند

شنیدم چشم نازت را دریدند

چوطفلان این سخنهارا شنیدند

همه از هم خجالت می کشیدند

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ای مشک! چرا ساقی دربار نیامد؟

ما تشنه ی عشقیم...چرا یار نیامد؟

ای کاش که می آمدی و عمه نمیگفت ؛

ای اهل حرم ! میر و علمدار نیامد

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ابالفضلم چرا اینگونه هستی

علمدارم چرا از پا نشستی

شکایت دارم از تو ای برادر

چرا پشت برادر را شکستی

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

دستان تو دارد به وفای تو دلالت

صد یوسف مصری شده مبهوت جمالت

جانم بفدای همه‌ی اهل و عَیالت

شیری که به تو اُم‌بنین داد٬ حلالت
سردار سپاهی و سپهدار حسینی

یا حضرت عباس٬ علمدار حسینی
در بین خلائق لقبت حضرت سقاست

هرکس که شده نوکر دربار تو آقاست

ذکر روی سربند تو یا حضرت زهراست

اِکران نبرد تو خودش محشر کبراست
هنگام خطر، دست به شمشیرترینی

در معرکه ها مثل علی شیر ترینی
از روضه‌ی مشک تو پریشانم ابوالفضل

بی‌دستی و من دست به دامانم ابوالفضل

تو جان بطلب٬ گوش به فرمانم ابوالفضل

ذکر لب زهراست چنین: جانم ابوالفضل
توصیف تو والاتر از ابراز زبان است

چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
در علقمه رفتی و غمی بر جگرت بود

گویا عطش اهل حرم در نظرت بود

یک دشت کماندار فقط دور و برت بود

خولی پیِ شمشیر و سنان فکر سرت بود
با یاد خدا دست به آن مشک گرفتی

در روضه ات از ما چقدَر اشک گرفتی
آن لحظه تلخی که دو دست تو جدا شد

یک تیر سه شعبه وسط چشم تو جا شد

فرق سرت از شدت آن ضربه دوتا شد

رفتی و اهانت به حریم تو روا شد
با گریه حسین گفت که سردار نیامد

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

در محضر خورشید،قمر جلوه ندارد

حتی دل شب تا به سحر جلوه ندارد

زیرا که ادب دارد اگر جلوه ندارد

نور تو اگرچه به نظر جلوه ندارد

اما بخدا شعله ی طور است نگاهت

سجاده ی خود پهن نمودم سر راهت

دیدیم تورا بین گذر پشت سر شاه

تنها نه فقط شاه که پشت پسر شاه

آنقدر مطیعی که تو با یک نظر شاه

پروانه شدی دور زدی دور و بر شاه

معصوم زده بوسه به دستان تو عباس

فرزند و عیالم همه قربان تو عباس

دستان تو افتاد و حسین از کمر افتاد

در معرکه تنها شد و در دردسر افتاد

افتادی و بر خیمه ی زنها نظر افتاد

در محضر خورشید همینکه قمر افتاد

در علقمه با ناله صدا کرد ابالفضل

دستان تورا تیر جدا کرد ابالفضل

بعد از علی اکبر جگرم را چه کنم من

تو رفتی و زخم کمرم را چه کنم من

آشفتگیه دور و برم را چه کنم من

برخیز ابالفضل حرم را چه کنم من

برخیز که رفتند همه سوی عقیله

با رفتن تو رفت النگوی عقیله

برخیز ابالفضل حرم تشنه ی آب است

سقا بخدا مشک تو امید رباب است

بعد از تو حرم در غل و زنجیر و طناب است

سهم من و زینب بخدا بزم شراب است

برخیز که تا خواهرمان درد نبیند

در کوفه نگاه بد نامرد نبیند....

 

 

@@@@@@@@@@@@@@حضرت رقیه@@@@@@@@@@@

 

 

وقتش شده فردای مرا پس بدهید

شیرینی رویای مرا پس بدهید

انگشتر و گوشواره ام مال شما

انگشتر بابای مرا پس بدهید

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

مرا با غصه ها دمساز کردند

به رویم راه غم را باز کردند

چون فهمیدند من بابا ندارم

مرا با تازیانه ناز کردند

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

به زحمت تکیه بر دیوار می‌کرد

گهی این جمله را تکرار می‌کرد

الاهی صورتش آتش بگیرد !

که با سیلی مرا بیدار می‌کرد

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

من دختری یــتیمــم ، اگر مــیشود نزن

گر مــــیزنی بزن ، ولی حـــرف بد نزن
سیلی مگر چه داشت که دیگر نمیزنی؟

سیلی بزن!به پهلوی من با لگد....نزن

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

دست از سرم بردار من بابا ندارم

زخمی شدم بهر دویدن پا ندارم

گیسو سپیدم احترامم را نگهدار

سیلی نزن من با کسی دعوا ندارم

باشد بزن، چشم عمو را دور دیدی

من هیچ کس را بین این صحرا ندارم

زیبایی دختر به گیسوی بلند است

مثل گذشته گیسوی زیبا ندارم

گفتم به عمه از خدا مرگم بخواهد

خسته شدم میلی به این دنیا ندارم

گیرم که پس دادند هر دو گوشوارم

گوشی برای گوشواره ها ندارم

شیرین زبان بودم صدایم را بریدند

کی گفته من ارثیه از زهرا ندارم

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

پای دختر بچه وقتی غرق تاول میشود

پابه پایش کاروانی هم معطل میشود

دست بسته خواب هم باشد بیوفتد از شتر

پهلوان باشد دچار درد مفصل میشود

غیر موهای سرم در این سفر از دست شمر

خواب هم آشفته با کابوس مقتل میشود

حق بده با دست اگر دنبال لبهای توأم

بعد چندی تار دیدن چشم تنبل میشود

پاره های چادرم را بسکه بستم روی زخم

چادرم دارد به یک معجر مبدل میشود

استخوانهایم ترک دارند فکرش را نکن

تو در آغوشم بیایی مشکلم حل میشود

زجر من را میکشد اینجا مرا با خود ببر

ماندنم دارد برای شام معضل میشود

 

 

@@@@@@@@@@@حضرت علی اصغر@@@@@@@@@@@

 

 

با دیدن رباب دلم شور میزند

چون هاجر از سراب دلم شور میزند
با صد امید شیر به شش ماهه می دهد

با دیدن رباب...دلم شور میزند

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

چشمم بجز ز خون جگر تر نمی شود

داغت هنوز باور مادر نمی شود

ای دل به مرگ بسته ، زبان بسته ی رباب

دامان خاک،دامن مادر نمی شود

یک تن نگفت ای ز خدا بی خبر نزن

تیر سه پر که سینه ی مادر نمی شود

آری به باد رفته همه آرزوی من

این گریه ها برای من اصغر نمی شود

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

علی جون گریه رو بس کن، مادرت طاقت نداره

همه میگن توی خیمه، عمو رفته آب بیاره
ماهی کوچیک تشنه، که لبات مثل کویره

من دیگه شیری ندارم، الهی رباب بمیره
یه دفه تو دل میدون، محشر کبرا به پا شد

صوت "هل من ناصر" اومد، تو حرم غوغا به پا شد
وقتی اومد توی میدون، همه جا ولوله افتاد

چشم ابن سعد نامرد، تو چش حرمله افتاد
امون از تیر سه شعبه، گل و از ساقه جدا کرد

انگاری یه سیب سرخ و، از رو قنداقه جدا کرد.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

پسرم از نفس افتاد... به دادم برسید

داد از این همه بی داد به دادم برسید

تشنه ام ؛شیر ندارم ؛چه کنم ؛حیرانم

باید آخر چه به او داد به دادم برسید

دیگر از شدت گرما و عطش همچو کویر

چاک خورده لب نوزاد به دادم برسید

بوی آب و دل بی تاب و سپاهی بی رحم

طفلی و این همه جلاد به دادم برسید

با پدر رفت و ندانم چه شده کز میدان...

شاه پیغام فرستاد : به دادم برسید

بارالها چه بلایی سرش آمد که حسین

میزند این همه فریاد به دادم برسید

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

بس کن رباب نیمه ای از شب گذشته است

دیگر بخواب نیمه ای از شب گذشته است

پیراهنی که تازه خریدی نشان مده

گهواره نیست دست خودت را تکان مده

گرچه امید چشم ترت نا امید شد

بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد

با خنده خواب رفته تماشا نمی کند

مادر نگفته است و زبان وا نمی کند

بس کن رباب زخم گلو را نشان مده

قنداقه نیست  دست خودت را تکان مده

بس کن ز گریه حال تو بهتر نمی شود

این گریه ها برای تو اصغر نمی شود

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

از شیرخواره ای به همه شیرخوارگان

آغوش گرم مادرتان نوش جانتان

لبخند طفلتان که به او شیر میدهید

ای مادران کوفه گوارای جانتان

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

چه جوری پاییزم و بهار کنم

روی ناقه بذارید هوار کنم

حالا که سینه من پر از شیره

اگه گریه نکنم چیکار کنم

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ز فرط گریه نایم زخمه مادر

دلم، چشمم، صدایم زخمه مادر

برای کندن قبرت در این خاک

تمام پنجه هایم زخمه مادر

 

 

@@@@@@@@@@ حضرت علی اکبر@@@@@@@@@@@@@

 

 

ای پسر من پدر پیر توام

پدر پیر زمین گیر توام

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

برسان زود جوانان حرم را عباس

که بیارند به خیمه پسرم را عباس

دسترنجِ همه ی عمر مرا باد تکاند

جمع کن روی عبایم ثمرم را عباس

به زمین میزندم...،داغ جوان سنگین است

پس بگیر از دو طرف زیر پرم را عباس

زخم تیری که قرار است نصیب تو شود

کاش میدوخت به هم چشم ترم را عباس

....تا نمیدیدم از این سوی به آن سوی زمین

پخش کردند تمام جگرم را عباس

زانویم تا شده اما به تو پشتم گرم است

نشکند کاش بلایی کمرم را عباس

اکبرم رفت تو هم گر بروی از دستم

پس به کی بسپرم این اهل حرم را عباس

بعد آن دیر نباشد که ببیند زینب

پنجه ای چنگ زده موی سرم را عباس

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

می روی و می بری همراه خود جان مرا

صبـــر کن بابا ببیـن حــال پریشــان مرا

در پی ات اهل حرم آئینه و قرآن به دست

می بری بـا خود دل خیمـه نشـینان مرا

ای عصای پیری ام، داری هلالم می کنی

بعد تو دشـمن ببینـد حــال حیــران مرا

قبل رفتن اندکی پیش دو چشمم راه رو

پر کن از قد رســایت قاب چشــمان مرا

از فرس افتاده، سوی تو خودم را می کشم

آه بـابـا جــان ، ببیـن زانـوی لـرزان مرا

عده ای کل می کشند وعده ای کف می زنند

تــا شنیـده دشمنت آوای افغـــان مرا

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

گرچه هر لحظه تماشای تو شادم کرده است

دیدنت این‌بار دل را خانه‌ی غم کرده است

ای جوان! گفتم عصای دست پیری‌ام شوی

داغ تو پشت مرا مثل عصا خم کرده است

 

 

@@@@@@@@@@@حضرت زهرا@@@@@@@@@@

 

 

مـتاب ای مـاه بر سیـمـای مــادر

کـه بـابا جان دهد در پـای مــــادر

الـهـی  کــاش  بـابـایــم  نـبـیـنــد

کـه خـون می ریزد از لبـهای مادر

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

بـه  آه رفــتــه  در لاهــوت مـــادر

به آن چشمی که شد مبهوت مادر

الـهـی  کـاش امـشـب زینبــش را

بـخـوابـاننــد  در  تـابـوت  مـــادر

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

می رسد نان شب ما از نوای فاطمه

آمدیم اصلاً در این دنیا برای فاطمه

مدح او را باید از پیغمبر و حیدر شنید

ما کجا و گفتن از حال و هوای فاطمه

حک شده با خط حیدر روی درهای بهشت

اولویت هست این جا با گدای فاطمه

اشهد انَّ علی ... را هر که گوید در اذان

می شود وارد به جمع بچه های فاطمه

هر چه نعمت می رسد بر ما یکی از این دوتاست:

یا دعای فاطمه یا که وفای فاطمه

قبل ابراز نیازم حاجتم را می دهد

تا که می خوانم خدایم را: خدای فاطمه!

می زنم بوسه به دست آن که در روز الست

زلف من را زد گره با سرْجدای فاطمه

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

اهل مدینه فاطمه ام را نظر زدند

با برق چشم خرمن جان را شرر زدند

از چوب، خون تازه روان شد به روی خاک

از بس که با غلاف به پهلوی در زدند

هر قدر گفت دختر پیغمبرم مزن

اهل مدینه فاطمه را بیشتر زدند

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

مصحفی اعجاز دارد که کلامش فاطمه است

آن نمازی قرب دارد که قیامش فاطمه است

آن که من هستم فقیر ابن الفقیر خانه اش

آن که من هستم غلام ابن الغامش، ...فاطمه است

دست بوس فاطمه بودن کمال مصطفاست

در مقامات نبی این بس مقامش فاطمه است

حکم زهرا بر تمام انبیا هم واجب است

شرع ما پیغمبری دارد که نامش فاطمه است

فاطمه امر خداوند است و مأمورش علی ست

پس امام اول عالم امامش فاطمه است

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

عمریست رهین منت زهرائیم

مشهور شده به عزت زهرائیم

مُردیم اگر به قبر ما بنویسید

ما پیر غلام حضرت زهرائیم

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

من بودم و باب هل اتی را بستند

امکان رسیدن به خدا را بستند

ای کاش بمیرم که خجالت زده ام

من بودم و دست مرتضی را بستند

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد

شاید دعای مادرت زهرا بگیرد

آقا خلاصه یک نفر باید بیاید

تا انتقام دست زهرا را بگیرد

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

گردش چرخ و فلک گِرد مدار فاطمه ست

زندگی تا مرگ ما در اختیار فاطمه ست
منصب حجت برای سیزده معصوم حق

افتخاری هست که در اعصار فاطمه ست
ظاهراً در کثرتند و باطناً در وحدت اند

من که می گویم نجف اصلا مزار فاطمه ست
در همان وادی که زهرا ذوالفقار حیدرست

مرتضی هم مطمئنن ذوالفقار فاطمه ست
از تمامی دلاورهای خود مستغنی ست

تا علی بن ابی طالب کنار فاطمه ست
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ای شیعه غم ودرد چرا ، فاطمه داریم

در مهلکه و موج بلا فاطمه داریم

آن روز که پرونده ی اعمال بخوانند

ما چشم به در یای سخا فاطمه داریم

از عم هراسی به دل خسته ما نیست

امّید به امّ الشهدا فاطمه داریم

تاآمدن منتقم سیلی مادر

ما سینه زنان ناله ی یا فاطمه داریم

 

 

@@@@@@@@@@@@امام رضا@@@@@@@@@@@

 

 

مهرت نشسته بر دل من ایهالرئوف

هستی تمام حاصل من ایهالرئوف
عشق تو گشته قاتل من ایهالرئوف

نامت علاج مشکل من ایهالرئوف
امشب دوباره سائل تو یاابالحسن

می گوید از فضائل تو یا ابالحسن
در امتداد نسل طهورای کوثری

محبوب قلب حضرت زهرای اطهری
آقا تویی که عالم آل پیمبری

اصلا تمام هستی موسی بن جعفری
برکت رسیده سمت زمین با ظهور تو

بال ملائکه شده فرش عبور تو
از من مرا بگیر و مرا تا خدا ببر

با خود مرا به جاده ی بی انتها ببر
هم مکه و مدینه و هم سامرا ببر

هم کاظمین و هم نجف و کربلا ببر
" مانند طفل دربه دری گریه میکنم "

آقا مرا حرم نبری گریه میکنم
ای روضه خوان تو  روضه بخوان گریه ای کنیم

نوحه بخوان که  لطمه زنان گریه ای کنیم

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

نیمه شبها تا سحر ذکر رضا باید گرفت

اینچنین حـاجات خود را از خدا باید گرفت

در میان روضه اش هرگز به کم قـانع مشو

چونکه از مشهد برات کربلا باید گرفت

دست خالی آمدم امشب به درگاه شما

هرچه میخواهد دل از راه دعا باید گرفت

می شود حالا دل مـن عازم باب الجواد

اجر و مزد نوکری را پس کجا باید گرفت؟

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

مستحقم بده در راه خدا آقاجان

آمدم باز به امید شما آقاجان

دست تنگم به امید کرمت آمده ام

رحم کن بر منِ افتاده ز پا آقاجان

اهل ایرانم و همسایه چشمان شما

حقِ آب و گل ما هست به جا آقاجان ؟

فقط این جاست که رویم به گدایی باز است

داده ای بس که خودت رو به گدا آقاجان

گره آخرتم دست تو را می بوسد

مکن آن روز فراموش مرا آقاجان

من به این آب و هوا انس گرفتم اما

چه کنم با هوس کرببلا آقاجان

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

بی تو نفس به سینه ما جان نمی شود

بی تو بهشت روضه رضوان نمی شود

اصلا تمام وسعت این گنبد کبود

گنبد طلای شاه خراسان نمی شود

ناکام آن دلی است که در طول عمر خود

یکبار در حریم تو مهمان نمی شود

تو دست من بگیر و بده روزی مرا

گندم بدون لطف شما نان نمی شود

گشتم میان این همه اذکار غرق نور

ذکری به دلبری رضاجان نمی شود

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

شب شده بود و دلم دوباره غم گرفته بود

به یاد کرب و بلا ، برا حرم گرفته بود

داشتم از غصه می مردم به یادِ کرب و بلا

گفتم امشب و میرم زیارت امام رضا

رفتم و رو به ضریح با صفاش زانو زدم

حرفای دلم رو پیش ضامن آهو زدم

گفتم آی امام رضا تو رو به حق مادرت

یه نگاه کن به دل سیاه این کبوترت

من غلامتم تو باید به دلم شاهی کنی

برای زیارت حسین منو راهی کنی

میون درد و دلام توی همین حال و هوا

دیدم انگاری نشسته روبروم ، امام رضا(ع)

دیدم آقای غریبم داره گریه می کنه

سرتکون میده ازم داره گلایه می کنه

می گه آی اونی که حال خودتو خوب می دونی

توکه صبح تا شب داری دل منو می سوزونی

با چه رویی اومدی پیش منِ امام رضا (ع)

با چه رویی اومدی می خوای بری کرب و بلا

به حریم ما ، تا مَحرم نشی فایده نداره

کربلا بری و آدم نشی فایده نداره

به آقا گفتم : امام رضا به حق مادرت

یه نگاه کن به دل سیاه این کبوترت

تا که از صدق و صفا ، عاشق و مبتلات بشم

اونجوری که تو می خوای زائر کربلا بشم

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 












عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.