ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

به نام خدای علی و فاطمه

به قول شاعر که میگه:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست...

حقیر میون دریای خادمان حضرت اباعبدالله مثل قطره هم نیستم که به چشم بیام ولی دلم می خواد هر جور که می تونم ارادت خودم رو به عاشقان ارباب بی کفن و رهروان ولایت نشون بدم آرزو دارم حتی به اندازه یک سطر هم که شده مطلبی جهت استفاده ستایشگران امام حسین قرار بدم شاید بتونم از این راه کمی کسب ثواب کنم

آرزو دارم اینجا پاتوق حزب اللهی ها و عاشقان سیدعلی خامنه ای بشه

جهت سلامتی و فرج حضرت صاحب الزمان و طول عمر امام خامنه ای صلوات


طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

 

برجلوه و اجلال محّمد صلوات              بر چهره و تمثال محّمد صلوات


دیدند چو رخسار علی اکبر را                گفتند که بر آل محّمد صلوات


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

آسمان دل ارباب قمر می خواهد                                  شجر طیّبه ی عشق ثمر می خواهد


هر چه نیرو به دو بازوی حسین بن علی ست      هر چه بوده ست دو بازوی پسر می خواهد


وقت بر لشکر دشمن زدنش فهمیدند                              جگر شیر دو تا بال سفر می خواهد


بچه شیری ست که شیران همگی مبهوت اند       پسر این است، پس ای وای، پدر می خواهد...


الفرار از دم شمشیر بنی هاشمیان                         الفرار از دم این صید که سر می خواهد


هیبت تیر نگاهش به عمویش رفته                               دیدنش در صف پیکار جگر می خواهد


کار از نیزه و شمشیر و سنان بگذشته                      که عدو رو به رویش چند تبر می خواهد


هر که آماده ی جنگ است ز پا افتاده                                  رزم با دلبر ارباب کمر می خواهد


هر که دلتنگ پیمبر شده این جا باشد                                 هر کسی حیدر کرّار اگر می خواهد...


شاهزاده ست ولی جلوه ای از شاه شده


اشهد ان علیاً ولی الله شده


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

هنگام رو به رو شدنِ کارزار شد                                   کار تمام لشگریان با تو زار شد


وقتی رکاب رزم تو آماده می شود                               باید برای مقدم تو خاکسار شد


نامت علی ست، شان تو شمشیر ساده نیست         باید برای هیبت تو ذوالفقار شد


حیدر شدی و ضجّه لشگر بلند شد               این چه مصیبتی ست که کوفه دچار شد


از میمنه گرفتی و تا پشت میسره                   یک لشگری قدم به قدم تار و مار شد


فرزند لافتی که به جز این نمی شود


شاگرد مجتبی که به جز این نمی شود


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

پیش دست علی را گل فشانی کنید           خلق و خوی نبی را نشانی کنید

شبه نبی اکبر لیلا رسید                         روزِ جوان شده !برایش جوانی کنید

پدر از ستون چه آورد پدید                         در مسجدِ شهر انگور رسانی کنید

فتبارک الله از این شکوه اکبر                    یوسف را به کنعان باز زندانی کنید

با ذکر علی علی امشب                                بر قلمرو زمین حکمرانی کنید

از عیدی خود اگر گرفتید                       از دست حسین خوب پاسبانی کنید

این افتخار هر جوان شیعه است

با نام علی دل همیشه بیمه است


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


از عربده ام پر شده میخانه ام امشب       بد مستم و بر گردن پیمانه ام امشب

سودا زده ی طره ی جانانه ام امشب               زنجیر بیارید که دیوانه ام امشب

امشب همه دیوانه ی دیدار حسینیم

همسایه ی دیوار به دیوار حسینیم

از بس که گدا آمده جا قیمت زر شد             آییینه گذارید که هنگام نظر شد

حق داشته جبریل که پروانه اگر شد        فطرس خبر آورده که ارباب پدر شد

رو کرده علی جلوه آییینه ی خود را

جا دارد اگر کعبه درد سینه خود را

ای عشق طپش های دل شعله ور از تو            ای شوق که آتش زدن این جگر از تو

ای اوج پریدن ز تو  و بال و پر از تو                         سر پای تو انداختن از من خبر از تو

در خانه ی عشقیم توکلت علی الله

دیوانه ی عشقیم توکلت علی الله

ای نور ازل خَلقاً و خُلقاً به که رفتی              ای قبله ی هر کوچه و برزن به که رفتی

ای سبزترین وقت شکفتن به که رفتی     ای مدح تو با دوست و دشمن به که رفتی

تا دید تو را گفت علی سر تر از این نیست

آنوقت نوشتند که پیغمبرتر از این نیست

لیلا شده مجنون شده ی نام و نشانش            لیلا شدی و خواند تو را با دل و جانش

خون می دود امشب به تمام شریانش               بند آمده هر کس که تو را دید زبانش

خورشید همین جذبه ی مهتاب ندارد

مانند تو در خانه اش ارباب ندارد


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 

جهت مشاهده دیگر اشعار

ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان

به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 





برجلوه و اجلال محّمد صلوات
بر چهره و تمثال محّمد صلوات
دیدند چو رخسار علی اکبر را
گفتند که بر آل محّمد صلوات
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
آسمان دل ارباب قمر می خواهد
شجر طیّبه ی عشق ثمر می خواهد
هر چه نیرو به دو بازوی حسین بن علی ست
هر چه بوده ست دو بازوی پسر می خواهد
وقت بر لشکر دشمن زدنش فهمیدند
جگر شیر دو تا بال سفر می خواهد
بچه شیری ست که شیران همگی مبهوت اند
پسر این است، پس ای وای، پدر می خواهد...
الفرار از دم شمشیر بنی هاشمیان
الفرار از دم این صید که سر می خواهد
هیبت تیر نگاهش به عمویش رفته
دیدنش در صف پیکار جگر می خواهد
کار از نیزه و شمشیر و سنان بگذشته
که عدو رو به رویش چند تبر می خواهد
هر که آماده ی جنگ است ز پا افتاده
رزم با دلبر ارباب کمر می خواهد
هر که دلتنگ پیمبر شده این جا باشد
هر کسی حیدر کرّار اگر می خواهد...
شاهزاده ست ولی جلوه ای از شاه شده
اشهد ان علیاً ولی الله شده
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
هنگام رو به رو شدنِ کارزار شد
کار تمام لشگریان با تو زار شد
وقتی رکاب رزم تو آماده می شود
باید برای مقدم تو خاکسار شد
نامت علی ست، شان تو شمشیر ساده نیست
باید برای هیبت تو ذوالفقار شد
حیدر شدی و ضجّه لشگر بلند شد
این چه مصیبتی ست که کوفه دچار شد
از میمنه گرفتی و تا پشت میسره
یک لشگری قدم به قدم تار و مار شد
فرزند لافتی که به جز این نمی شود
شاگرد مجتبی که به جز این نمی شود
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
دیشب از عشق چشم من تر بود
عاشقی حرف ما و دلبر بود
دلِ گم گشته ام مرا می برد
دلم از کودکی کبوتر بود
تا سر کوچه ی خدا رفتم
که پُر از چشمه های کوثر بود
چشم من بود و دامن ساقی
دست من بود و لطف ساغر بود
من ز هوش و دلم ز دستم رفت
کار پیمانه های آخر بود
کار دل، کار عشق دست تواند
هم خدا، هم حسین مست تواند
جلوه ای کن به رسم دلبریت
تا بریزیم سر به سروریت
درِ بازارِ بردگان وا شد
یوسف آمد برای نوکریت
کعبه افتاده است دنبالت
با خیالِ رخِ پیمبریت
تو علی هستی و علی مانده
ماتِ اعجاز تیغ حیدریت
چقدر مثل فاطمه هستی
به فدای شکوه کوثریت
آمدی عشق در به در شده است
امشب ارباب ما پدر شده است
باز کن چشم عالم آرا را
خیره کن چشم های دنیا را
نخوری چشم ای تو چشم حسین
بس که چشمت ربوده دل ها را
نوه ی ارشد امیر عرب
می دهی عطر نام زهرا را
ای علمدار دوم این قوم
می بری رونق مسیحا را
آرزوی حرا دو رکعت توست
تا ببیند دوباره طاها را
صخره ای موج را به هم کوبید
روی دوشش گرفت دریا را
پَرِ سجاده های مادر تو
می برد دودمان لیلا را
سیب سرخی و زاده ی ارباب
یوسف خانواده ی ارباب
شاه زاده امیر میدان ها
مثل عباس مرد طوفان ها
نفس دشت ها بریده ز تو
تند باد شگفت جولان ها
کوه ها خاک پای تن تنه ات
شاه بیتِ لبِ رجز خوان ها
به علی رفته ای در اوج نبرد
می زنی خنده بر پریشان ها
زَهره ها را دریده ای یعنی
هیچ کس نیست بین میدان ها
از امیران کربلا هستی
چقدر شکل مرتضی هستی
گره ای تا زدی دو ابرو را
به هم آمیختی تو شش سو را
همگی قبر خویش را کندند
تا که دیدند تیغ و بازو را
تیغ رقصید و آسمان بشنید
ضربه ات را صدای هوهو را
طپش قلب خیمه ها آمد
تا گشودی سپاه گیسو را
آمدی تا پس از عمو گیری
پای محمل رکاب بانو را
از مِیِ عشق باده ای داریم
وه چه ارباب زاده ای داریم!
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
هر جا تب عشق است، دل در به دری هست
دیروز گدایان همه دنبال تو بودند
هر جا که شلوغ است یقیناً خبری هست
اجداد من از دیر زمان عاشق عشقند
دیدید که در طینت ما هم هنری هست
بازار مرا با قدمت گرم نکردی
یک چند غلامی که بیایی ببری هست
در غیبت شه روی به شهزاده می آرند
صد شکر که در خانه ی آقا، پسری هست
هر جا قد و بالای رشیدی ست، یقیناً
دنبال سرش نیم نگاه پدری هست
یا حضرت ارباب، دمت گرم و دلت شاد
یا حضرت ارباب کرم، خانه ات آباد
داریم همه محضر تو عرض سلامی
تو شاهی و ما نیز هر آن چه تو بنامی
تا خانه ی آباد شما بنده پذیر است
ویرانه ترینم نکنم میل غلامی
ای قامت قد قامت تو عین قیامت
قربان قدت صد قد و بالای گرامی
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
هر کس که هوای پدری داشته باشد
با عشق تو باید پسری داشته باشد
انگار رسول است، نمایی که تو داری
انگار بتول است، صدایی که تو داری
بد نیست که هر روز عقیقه بنمایی
با این قد انگشت نمایی که تو داری
باید که برای تو کرم خانه بسازند
از بس که زیاد است گدایی که تو داری
از شش جهت کعبه دل لطف تو جاری است
از سفره ی پر جود و سخایی که تو داری
تو آن قدر از خویشتن خویش گذشتی
که منتظر توست، خدایی که تو داری
فردای قیامت به خدا خوب ترینند
در بین شهیدان، شهدایی که تو داری
کاری نکن ای دوست مرا از تو بگیرند
بگذار که عشاق به پای تو بمیرند
ای سیر کمالات همه تا سر کویت
ای آب حیاتم، نمی از آب وضویت
ابن الحسنت گفته حسین بس که کریمی
مانند حسن جود بود عادت و خویت
عالم همه حیران ابوالفضل و حسینند
ماتند ابوالفضل و حسین از گل رویت
پایین قدم های حسین جای کمی نیست
جا دارد اگر غبطه خورد بر تو عمویت
این قدر مزن آب به سرخی لب خود
حیف است که پیچیده شود این همه بویت
حیف از تو مرا عبد و غلام تو بدانند
باید که مرا عبد غلامان تو خوانند
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ساقی بیا که مشکلم آسان نمی شود
جامی بریز باده که پنهان نمی شود
طوفانیم، رسیده ام از خم سبو کشم
با این یکی دو جام که طوفان نمی شود
ما را خدا برای حسین آفریده است
این بندگی حواله ی سلطان نمی شود
ما از ازل خراب سبوییم و غیر ما
مستی حریف این مِیِ جوشان نمی شود
ما عاشقیم، عاشق ارباب زاده ایم
این عاشقی نصیب سلیمان نمی شود
ساقی بیا و این دل دلداده را ببین
جامی بریز و حضرت شه زاده را ببین
بالا بلند! سایۀ طوبی کجا و تو!
ای آبشار! پهنۀ دریا کجا و تو!
با یک نگاه زنده کنی کائنات را
تا سر دهند شور مسیحا کجا و تو‍!
وقتی قدم به خاک نهادی بهشت گفت:
ای قبلۀ عیان شده! دنیا کجا و تو!
سیلاب می کند نظرت رشته کوه را
ثابت کند که معجز موسی کجا و تو!
چون تو به اوج، جاذبه پیدا نمی شود
هر یوسفی که یوسف لیلا نمی شود
از راه آمدی که ز دل دلبری کنی
ما سر فدا کنیم و تو هم سروری کنی
نامت بلند باد! که این جا دلی نماند
زلفت دراز باد! که غارت گری کنی
ای از همه شبیه ترین بر رسول عشق!
باید به آل فاطمه پیغمبری کنی
ای اولین علی، علی دوم حسین!
باید از این به بعد علی پروری کنی
ای جلوه ات شبیه ابالفضل بی بدیل!
باید میان معرکه ها حیدری کنی
پیغمبر دوباره ایل و تبار عشق!
ای صاحب همیشگی ذوالفقار عشق!
وقتی میان معرکه تکبیر می کِشی
یک دشت را به پنجه ی تسخیر می کشی
چشم تو کافی است برای تمام خلق
وای از دمی که قبضه ی شمشیر می کشی
زَهره که هیچ، هر رجزت سینه می درد
وقتی که نعره های نفس گیر می کشی
عقاب های آسمان همه مبهوت مرکبت
می تازی و زبانه به زنجیر می کشی
ای سبط مرتضی تو علی را به کارزار
با ضربه های خویش به تصویر می کشی
زیبا ترین تجسم خون خدا تویی
سر تا به پا تمامی کرب و بلا تویی
راه خدا به سمت تو و آسمان توست
حتی حسین چشم به راه اذان توست
همسایه ی همیشه ی معراج اهل بیت
جای پیامبران همه در آستان توست
شیواترین مکبّر محراب مرتضی
نهج البلاغه تا به ابد خطبه خوان توست
ابرو کمان حضرت ارباب تا ابد
خورشید کوچه گرد به طاق کمان توست
باب الحوائجیِ تو مثل عموی توست
عباس مست جاذبه ی بی امان توست
بند دل حسینی و آرام زینبی
تو روضه ی نگفته ی هر شام زینبی
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
دیشب از عشق چشم من تر بود
عاشقی حرف ما و دلبر بود
دلِ گم گشته ام مرا می برد
دلم از کودکی کبوتر بود
تا سر کوچه ی خدا رفتم
که پُر از چشمه های کوثر بود
چشم من بود و دامن ساقی
دست من بود و لطف ساغر بود
من ز هوش و دلم ز دستم رفت
کار پیمانه های آخر بود
کار دل، کار عشق دست تواند
هم خدا، هم حسین مست تواند
جلوه ای کن به رسم دلبریت
تا بریزیم سر به سروریت
درِ بازارِ بردگان وا شد
یوسف آمد برای نوکریت
کعبه افتاده است دنبالت
با خیالِ رخِ پیمبریت
تو علی هستی و علی مانده
ماتِ اعجاز تیغ حیدریت
چقدر مثل فاطمه هستی
به فدای شکوه کوثریت
آمدی عشق در به در شده است
امشب ارباب ما پدر شده است
باز کن چشم عالم آرا را
خیره کن چشم های دنیا را
نخوری چشم ای تو چشم حسین
بس که چشمت ربوده دل ها را
نوه ی ارشد امیر عرب
می دهی عطر نام زهرا را
ای علمدار دوم این قوم
می بری رونق مسیحا را
آرزوی حرا دو رکعت توست
تا ببیند دوباره طاها را
صخره ای موج را به هم کوبید
روی دوشش گرفت دریا را
پَرِ سجاده های مادر تو
می برد دودمان لیلا را
سیب سرخی و زاده ی ارباب
یوسف خانواده ی ارباب
شاه زاده امیر میدان ها
مثل عباس مرد طوفان ها
نفس دشت ها بریده ز تو
تند باد شگفت جولان ها
کوه ها خاک پای تن تنه ات
شاه بیتِ لبِ رجز خوان ها
به علی رفته ای در اوج نبرد
می زنی خنده بر پریشان ها
زَهره ها را دریده ای یعنی
هیچ کس نیست بین میدان ها
از امیران کربلا هستی
چقدر شکل مرتضی هستی
گره ای تا زدی دو ابرو را
به هم آمیختی تو شش سو را
همگی قبر خویش را کندند
تا که دیدند تیغ و بازو را
تیغ رقصید و آسمان بشنید
ضربه ات را صدای هوهو را
طپش قلب خیمه ها آمد
تا گشودی سپاه گیسو را
آمدی تا پس از عمو گیری
پای محمل رکاب بانو را
از مِیِ عشق باده ای داریم
وه چه ارباب زاده ای داریم!
روشنی های آسمان حسین
ای نشانیِ بی نشان حسین
روی چشم تو ابروان پدر
روی دوش تو گیسوان حسین
آه! داوود حضرت ارباب
ای اذان گوی کاروان حسین
بعد آوای دلنشین تو بود
نوبت گفتن اذان حسین
قُوَت زانوان بابایی
ای مسیحاترین جوان حسین
مادرت هیچ، بین بهت حرم
رفتنت می برد توان حسین
از نگاهت عزیز زهرا سوخت
رفتی از رفتن تو لیلا سوخت
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
پیش دست علی را گل فشانی کنید

خلق و خوی نبی را نشانی کنید

شبه نبی اکبر لیلا رسید

روزِ جوان شده !برایش جوانی کنید

پدر از ستون چه آورد پدید

در مسجدِ شهر انگور رسانی کنید

فتبارک الله از این شکوه اکبر

یوسف را به کنعان باز زندانی کنید

با ذکر علی علی امشب

بر قلمرو زمین حکمرانی کنید

از عیدی خود اگر گرفتید

از دست حسین خوب پاسبانی کنید

این افتخار هر جوان شیعه است

با نام علی دل همیشه بیمه است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
از عربده ام پر شده میخانه ام امشب

بد مستم و بر گردن پیمانه ام امشب

سودا زده ی طره ی جانانه ام امشب

زنجیر بیارید که دیوانه ام امشب

امشب همه دیوانه ی دیدار حسینیم

همسایه ی دیوار به دیوار حسینیم

از بس که گدا آمده جا قیمت زر شد

آییینه گذارید که هنگام نظر شد

حق داشته جبریل که پروانه اگر شد

فطرس خبر آورده که ارباب پدر شد

رو کرده علی جلوه آییینه ی خود را

جا دارد اگر کعبه درد سینه خود را

ای عشق طپش های دل شعله ور از تو

ای شوق که آتش زدن این جگر از تو

ای اوج پریدن ز تو  و بال و پر از تو

سر پای تو انداختن از من خبر از تو

در خانه ی عشقیم توکلت علی الله

دیوانه ی عشقیم توکلت علی الله

ای نور ازل خَلقاً و خُلقاً به که رفتی

ای قبله ی هر کوچه و برزن به که رفتی

ای سبزترین وقت شکفتن به که رفتی

ای مدح تو با دوست و دشمن به که رفتی

تا دید تو را گفت علی سر تر از این نیست

آنوقت نوشتند که پیغمبرتر از این نیست

لیلا شده مجنون شده ی نام و نشانش

لیلا شدی و خواند تو را با دل و جانش

خون می دود امشب به تمام شریانش

بند آمده هر کس که تو را دید زبانش

خورشید همین جذبه ی مهتاب ندارد

مانند تو در خانه اش ارباب ندارد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
 


عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

نظرات  (۱)

۲۰ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۵۲ کانون فرهنگی هنری قاسم بن الحسن(علیه السلام)
سلام علیکم

با موضوع "چقدر منتظر امام زمانی؟"
به روزیم و منتظر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.