
خبری نیست اگر معجزه ای بر پا شد خبری نیست اگر سینه ی دریا وا شد
خبری نیست که دریا صدف موسی شد خبر آن است که گفتند علی بابا شد
امشب از جام جنون مِی زده، کم نگذارید
که من عاشق شده ام، سر به سَرم نگذارید
شب چه روشن شده انگار زمین زر شده است ماه در هاله ی خورشید شبش سر شده است
گوش عالم همه از هلهله ای کر شده است آی جبریل بگو فاطمه مادر شده است
گیسویش باز گذارید که دل ها برده
پسرِ ارشد زهرا دلِ زهرا برده
جز لبت هیچ کجا شهد و نمک با هم نیست غیر زهرا به نگاه تو کسی مَحرَم نیست
هر که شد طالب تو در طلبِ دِرهَم نیست هر که خود را سگ کوی تو نخواند، آدم نیست
الحق ای ماه که رخسار خدایی داری
که خدایی رخ انگشت نمایی داری
@@@
سر را بگیر و راه خدا را نشان بده وقت نماز مغرب ما تو اذان بده
هرجا که سفره ی کرمی پهن می شود از آن بساط روزی افطارمان بده
قرآن بخوان تا که مسلمان تو شویم دل را شبیه مردک شامی تکان بده
من گریه می کنم برای تو، پس تو هم از کوری ام به روز قیامت امان بده
حالا که تو کریمی و آقای عالمی ما را به کربلا ببر آنجا مکان بده
هر سفره ایی که سفره آقا نمی شود
هر بچه ایی که بچه ی مولا نمی شود
جهت مشاهده دیگر اشعار
ولادت حضرت امام حسن مجتبی(ع)
به ادامه مطلب مراجعه نمایید