جهت مشاهده مجموعه اشعار قرائت شده توسط
حاج منصور ارضی
در دهه اول ماه مبارک رمضان سال 1392
به ادامه مطلب مراجعه نمایید
مناجات با خدا - شب اول رمضان المبارک 1392
با کوهی از سوز و گداز، آمد گدایت خدا، آمد گدایت
با حالی از راز و نیاز، آمد گدایت خدا، آمد گدایت
من دوره گردم خدا، دورت بگردم، الهی العفو
مهمان سی شب آمده، ادرکنی یا رب خدا،ادرکنی یا رب
بکاء زینب آمده، ادرکنی یارب خدا، ادرکنی یا رب
رب الحسینم ببین، در شور و شینم، الهی العفو
مهمان منم مهمان منم، تو میزبانی خدا، تو میزبانی
محتاج یک احسان منم، بس مهربانی خدا، بس مهربانی
من عبد زهرا خدا، تو رب زهرا، الهی العفو الهی العفو
آمد بهار ناله و آه و مناجات شده وقت ملاقات
با نام صادق آمدم در باب حاجات شده وقت ملاقات
مست بقیعم بده، شأن رفیعم خدا، الهی العفو الهی العفو
یک سال بودم منتظر، ماه خدا را حسین، ماه خدا را
کن قسمتم، شهر اله کربلا را حسین، کرببلا را
ای می فروشم حسین، کن جرعه نوشم حسین، کن جرعه نوشم
یا رب دلم خون کرده با أنّی اُحِبک، أنّی اُحِبک
در هر سحر خواندم تو را، أنّی اُحِبک خدا، أنّی اُحِبک
مهمان حیدر رسید، با دیدهی تر رسید، الهی العفو الهی العفو
گر چه شدم توبه شکن، یا ربی العفو خدا، یا ربی العفو
خوردم زمین من را مزن، یا ربی العفو، یا ربی العفو
یا رب الهی، به من بنما نگاهی، یا رب الهی یا رب الهی
یا غافرالذنب العظیم، یا رب الهی خدا یا رب الهی
دعوت شدم در ماه تو، خواهی نخواهی، خواهی نخواهی، یا رب الهی
یا ربنا یا ربنا، در میزنم من، در میزنم من
با صادق آل عبا، در میزنم من در میزنم من
عمامه افتاد از سرش، در بین کوچه خدا، در بین کوچه
افتاد یاد مادرش، در بین کوچه در بین کوچه
مهمان جام صادق آل عبایم، خدا بنما عطایم
با خرج آقا زائر کرببلایم خدا، کرببلایم
با روضه خوان کربلا، میخوانم امسال حسین، میخوانم امسال
لب تشنه افتاده غریبی بین گودال، گردیده پامال، گردیده پامال
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اشعار روضه امام صادق (ع)
وقتی آن بی صفت از چشم حیا را انداخت
با عزیز دل زهرا سر دعوا انداخت
دید در کوچه به دنبال حرم میگردد
تازیانه زد و از پشت عبا را انداخت
ذکر یا فاطمه روی لبش داشت ولی
ضربه ی سیلی آن مرد صدا را انداخت
سر برهنه وسط جمع حرامی رفت و
مرکب تند رو آن مرد خدا را انداخت
به زمین خورده صدا زد وای از
تیرهایی که شه کرببلا را انداخت
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
مناجات با خدا - شب دوم رمضان المبارک 1392
خراب آمدهام تا کنی تو آبادم
هزار شکر نگفتم، ز چشمت افتادم
خراب بادهی عفوم ببخش رسوا را
مُقرّ و معترفم از هزار بیدادم
مدد نمیشوم آقا به غیر دستانت
بگیر دست مرا با تمام ایرادم
به نور وجه تو سوگند سخت محتاجم
که هر چه آبرویم دادهای ز کف دادم
من از عقاب تو سوی خودت گریزانم
گناه میکنم و باز میکنی یادم
همیشه بندهی در بند خود صدایم کن
خدا نکرده نکن از اطاعت آزادم
اگر چه سوی تو آلوده دامن آمدهام
ولی به اسم تو سوگند پاک بنیادم
میان این همه مهمان بعید میدانم
که مفتضحم بکنی در میان افرادم
نشاندیام به کنار خداییان اما
هزار مزه ندارد سکوت و فریادم
به زیر بار خود افتاده بودم اما زود
رسید دست عطای کسی به فریادم
سحر گشود به رویم تمام درها را
دمی که نالهی ربالحسین سر دادم
چه سود میبری از کیفر محب حسین
من آن بدم که دلم را به کربلا دادم
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
شعر روضه حضرت زهرا (س)
خدا کند خبر شعله ها درست نباشد
هجوم بر در بیت الولا درست نباشد
خدا کند که چهل بی حیای حرام
تو را زدند در آن ماجرا درست نباشد
خدا کند که کبودی زیر چشمانت
که بود قاتل شیر خدا درست نباشد
خدا کند که زمین خوردن تو به کوچه
که کشته شد پسرت مادرا درست نباشد
***
زن را میان خانهی شوهر نمیزنند
پاهای نیل را که به کوثر نمیزنند
در کوچه راه را به کسی سد نمیکنند
با ضربهی لگد همه جا در نمیزنند
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
مناجات با خدا - شب سوم رمضان المبارک 1392
اگر بناست رحمت کسی به ما کمک کند
خدا کند که زودتر خود خدا کمک کند
ضیافت کریم ها که بی گدا نمی شود
کرم کن و بگو کسی به این گدا کمک کند
من اشتباه کرده ام ولی مرا رها نکن
آخه بدان تو کیست که به این بی سر و پا کمک کند
گناه کردنم به آبروی من لگد زده
به این بدون آبرو ، کسی چرا کمک کند
اگر حوار میزنم ، اگر که جار میزنم
میان راه مانده ام ، یکی مرا کمک کند
نگو که تحبس الدعا شدم ، نگو رها شدم
بگو چه حربه ای است به من ، بجز دعا کمک کند
برای من که قبح غفلت و گناه ریخته
حیا بهترین دواست ، به من حیا کمک کند
بیا مرا درست کن ، بیا ضرر نمیکنی
نمیشود خدا همش ، به خوبها کمک کند
به هر کجا که میروم ، ضمانتم نمی کنند
به طوس میروم مگر ، امام رضاکمک کند
اگر که خورده کار من گره ، گره گشا که هست
به عاشقان رقیه ، گره گشا کمک کند
چقدر تا دم سحر ، سر بریده پدر
به دخترسه ساله روی، نیزه ها کمک کند
زناقه زجرلعنتی مرا زمو بلند کرد
به دخترتو بابا ، عمه زیر چکمه ها کمک کند
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
روضه حضرت رقیه ( سلام الله علیها )
دست از سرم بردار من بابا ندارم
زخمی شدم، بهر دویدن پا ندارم
گیسو سپیدم احترامم را نگهدار
سیلی نزن من با کسی دعوا ندارم
باشد بزن! چشم عمو را دور دیدی
من هیچ کس را بین این صحرا ندارم
زیبایی دختر به گیسوی بلند است
مثل گذشته گیسوی زیبا ندارم
این چند وقته از در و دیوار خوردم
دیگر برای ضربههایت جا ندارم
تا گیسوانم را ز دستانت درآرم
غیر از تحمل چارهای اینجا ندارم
گفتم به عمه از خدا مرگم بخواهد
خسته شدم میلی به این دنیا ندارم
گیرم که پس دادند هر دو گوشوارم
گوشی برای گوشواره ها ندارم
شیرین زبان بودم صدایم را بریدند
آهنگ سابق را به آن آوا ندارم
در پیش پایم نان و خرما پرت کردند
کاری دگر با شام و شامیها ندارم
با ضربهی پا دندههایم را شکستند
کی گفته من ارثیه از زهرا ندارم؟
خولی تنورش گوییا آتش داشت آن شب
ترکیب رویت گشته خیلی نامرتب
اگر بریده بریده به لب سخن دارم
هزار لطمهی ناگفته در بدن دارم
قسم به موی سپیدت سیاه شد روزم
چقدر نکته در این واژهی نزن دارم
چهار پاره استخوان سه تار موی بلند
دو نیمه معجر و یک پاره پیرهن دارم
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
مناجات با حضرت حجتروحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا - شب چهارم رمضان المبارک 1392
آه ای خدا دار و نداره ما نیامد
صاحب اختیار ما نیامد
ماه مبارک سفره اش را پهن کرده
خوب است اما سفره دار ما نیامد
شاید نگاه حضرتش برگشته ازما
وقتی گلی بر شاخسار ما نیامد
باید که از اعمال این هفته بپرسیم
آخر چرا این جمعه یار ما نیامد
عادت به تاریکی ما شاید سبب شد
ماه منیر شام تار ما نیامد
درد فراق یا گریه آه افسوس
از چه به پایان انتظار ما نیامد
وقتی که ما سرگرم کار خویش هستیم
حق دارد او در روزگار ما نیاید
این روزی کرببلای ما چه شد پس
آقا بگو وقت قرار ما نیامد
باید به حق عمه اش او را قسم داد
آن عمه ای که در میان مقتل افتاد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اشعار روضه حضرت زینب سلام الله علیها – قسمت اول
شاهان روزگار غلامان زینبند
مانند دشت تشنهی باران زینبند
انگشت حیرت همه بر روی لب نشست
پیغمبران مفسر ایمان زینبند
پرده کنار رفت قلم هم نگاه کرد
افلاکیان اسیر نمکدان زینبند
از رتبهاش چگونه بگویم همین بس است
چندین امامزاده نگهبان زینبند
مضمون شاه بیت خدا دختر علیست
پس عرشیان محقق دیوان زینبند
آنان که مست عشق حسینند، مردهاند
چون معتکف به آیهی قرآن زینبند
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اشعار روضه حضرت زینب سلام الله علیها – قسمت دوم
ای نبوت به شأن زن زینب
اسدالله بت شکن زینب
فاطمه، حیدر و حسن زینب
یک تنه کل پنج تن زینب
حضرت غرق در خدا زینب
وقت اوجت همه حقیر شدند
خطبه خواندی سر به زیر شدند
تو که نه کوفیان اسیر شدند
دختران بر تو مستجیر شدند
زینت نام مرتضی زینب
سه برادر کبوترت بودند
بچههای برادرت بودند
راه بندان معبرت بودند
پاسبانهای معجرت بودند
که مبادا به کوچهها زینب
غصه و درد بی کران هم بود
دور تو خولی و سنان هم بود
ترس از کشتن زنان هم بود
چند صد مرد چشم چران هم بود
چادرت زیر دست و پا زینب
تا ز گودال سر در آوردی
خویش را سمت پیکر آوردی
دست خود را جلوتر آوردی
نیزه را از دهان درآوردی
اشعار مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام
ساقی المومنین بالکاس من حوض روسل المکین الامیر
السلام علی الفارس المومنین و لیس الموحدین وقاتل المشرکین
امشب شراب وصل من اندر سبوی تو
من قانعم به یک ته پیمانه یا علی
مدد نما که به پابوسی شما برسم
دلم هوای نجف کرده یا علی مددی
هزار شکر که نان تنور فاطمه ات
مرا گدای نجف کرده یا علی مددی
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
تاریک شده دلم ز بی تقوایی
نوار دل افروز نجف می خواهد
سنگین شده بار گنهم یازهرا
گرمای گنه سوزه نجف میخواهد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
مناجات با خدا - شب پنجم رمضان المبارک 1392
ناگهان تا که چشم وا کردم، ماه مهمانی خدا آمد
به سر سفرهی کرامت دوست، شاه آمد اگر گدا آمد
دیدم این جا میان مهمانها، آمده هر که آبرو دارد
بین این بندگان خوب خدا، چه کند آنکه خود گنهکار است
پشت مهمانسرای تو ماندم، پشت در جای بی سر و پاهاست
من همان به که پشت در باشم، آگهم جای من نه اینجاهاست
نه که من آمدم به سوی تو باز، مثل هر بار آمدی یا رب
گر چه دیدی تو زشتی من را، فرصت توبه دادیام امشب
اگر این گونه هم دهی راهم، باز هم آبروی من برود
مپسندی که بر زبان همه، ای خدا گفتگوی من برود
نه لباسی برای مهمانی، نه دگر خلق و حسرتی دارم
بعد یک سال تازه آمدهام، من هم آیا رخصتی دارم؟
گیر کردم میان برزخ خود، نه ره چاره دارم و نه کسی
حاصلم را تباه میبینم، چه کنم گر به داد من نرسی؟
من اگر خودم بودم، به دلم باز شور و شین آمد
مانده بودم غریب که ناگه، رحمت واسعه حسین آمد
با حسین آبرو گرفتم من، زشتی دل دوباره زیبا شد
عزتم داد و اعتبارم داد، نوکرش هر که گشت آقا شد
دست من را گرفت و گفت بگو، یاعلی و ز جای خود برخیز
ای ز سنگ گنه زمین خورده، حال بر روی پای خود برخیز
هر که با ذکر یاعلی برخواست، تا قیامت ز پا نمیافتد
هر که با مرتضی علی آمد، پس ز چشم خدا نمیافتد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
مناجات با خدا - قسمت دوم
من بنده ای حقیرم، افتاده بارم اینجا
دیگر شدم زمینگیر، با کوله بارم اینجا
یا رب و یا الهی
بس که گناه کردم، دل را سیاه کردم
نعمت تباه کردم، من شرمسارم اینجا
یا رب و یا الهی
تا شد گناه عادت، از دست رفت عبادت
وقت گناه کردن، بی اختیارم اینجا
یا رب و یا الهی
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اشعار روضه زبان حال امام زین العابدین (ع)
میان مناجاتقسمت اول
من از این مردم بی عار بدم میآید
از مکافات، از آزار بدم میآید
سنگها از در و دیوار به ما بد کردند
تا ابد از در و دیوار بدم میآید
ذبح را آب نداده جلویم سر نبرید
تا قیامت من از این کار بدم میآید
محمل عمهی ما را چقدر هل دادند
به خدا از سر بازار بدم میآید
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
قسمت دوم
از هر طرف رفتم غمی آمد به جانم
از این طرف عمه, از آن سو خواهرانم
در پیچ و تاب چشمهای هرزه باید
جوشن برای معجر زنها بخوانم
عمامهام آتش گرفته چاره ای نیست
جز آنکه خاکستر ز گردن میتکانم
کار دعای عمه جانم بوده تا حال
قسمت شده بعد از چهل منزل بمانم
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
مناجات با خدا - شب پنجم رمضان المبارک 1392
اینجا کریمی هست که بسیار میبخشد
لب وانکردی تا کنی اقرار می بخشد
تقصیر استغفار ، اوج باور عبد است
قبل از گنه کردن تو را غفار می بخشد
وقت گنه پرده بروی ما می اندازد
مشغول عصیانیم که ستار می بخشد
هر قدر هم دوری کنیم او در پی ما هست
گاهی به خلوت ، گاه در ارزان می بخشد
این صبر که دارد خدا ، شرمندگی دارد
هرچه گنه را می کنی تکرار می بخشد
پیچیدگی زندگی تمرین رشد ماست
اینها مقاماتی است که دلدار می بخشد
در میهمانی هوشیاری جزء ارکان است
این صاحب خانه به ما اسرار می بخشد
آب حیاتی که خدا فرموده این اشک است
این هدیه را بر دیده ی بیدار می بخشد
فرموده است شیخ الائمه حق کسی را که
اشکی بریزد در عزای یار می بخشد
ذکر حسین در تشنگی تسبیح ما باشد
جان را صفای این ذکر گوهر بار می بخشد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اشعار روضه حضرت علی اصغر (ع) قسمت اول
سپاه را چقدر سیر کرد آب فرات
چه زود این همه تغییر کرد آب فرات
چه کرد با جگر تشنه ها نمی دانم
رباب را که زمین گیر کرد آب فرات
رباب را چه قدر در حرم خجالت داد
همان دو لحظه که تاخیر کرد آب فرات
همان که آبرویت را زگریه اش داری
سه شعبه در گلویش گیر کرد آب فرات
دوباره آب رسید و به سینه شیر آمد
ولی چه سود کمی دیر کرد آب فرات
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اشعار روضه زبان حال حضرت رباب (س) قسمت دوم
برای آب ، آب ما در این صحرا جوابی نیست
خجالت میکشم وقتی ، میان خیمه آبی نیست
خجالت میکشم مادر ، میان سینه شیری نیست
غروب عمق مجروح تو دیگر آفتابی نیست
از این دریا که حتی قصرهای کوفه سیرابند
برای خشکی لب های تو غیر از سرابی نیست
برای قطره ی آبی به هر کس رو زدم مادر
ولی اینجا کسی مادر پی کسب ثوابی نیست
روی سر نیزه ها ، جای گلوی کوچکت تنگ است
روی نی ها ، جای اینکه تو بخوابی نیست
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
مناجات با خدا - شب هفتم رمضان المبارک 1392
ز سر هم نفسی با دو نفس آلوده
شدم آغشته به عصیان و سپس آلوده
مرغ باغ ملکوتم که به مرداب گناه
پر و بالم شده چون بال مگس آلوده
این گنه چیست که یک قطره ای از آن کافیست
تا شود از اثرش رود ارس آلوده
قالی مسجد اگر فرش فقیهان نشود
شود از پاخور هر ناکس و کس آلوده
روز محشر که فقط گوهر خالص طلبند
ره به جایی نبرد خیر هوس آلوده
مقصدم نور علی نور بود اما حیف
محفل آلوده، دل آلوده، فرس آلوده
گر بنا هست نگاهت سوی پاکان باشد
چه کند بی نظر چشم تو پس آلوده
فقط از کرببلا فیض سلامش مانده
گشته این دیده ی بیمار ز بس آلوده
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اشعار روضه حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
زیر بار خجالت طفلان
قطره قطره اگر چه آب شدی
علقمه شاهدست ای آقا
قبله ی تیر بیحساب شدی
تو به أدرک أخای خود آنجا
به فدای کسی جواب شدی
ای به نیزه محافظ زینب
هدف سنگ ناصواب شدی
چه کسی گفته ناقه عریان بود
تو برای حرم حجاب شدی
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
کربلا فیض عظیمست نظر میخواهد
راهپیمایی این جاده سر میخواهد
کار هر کس نبود بچه به مسلخ بردن
این فقط کار حسین است جگر میخواهد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
مناجات با خدا - شب هشتم رمضان المبارک 1392
دل ما معتکف کوی خدا شد الحمد
درِ این ماه به روی همه وا شد الحمد
رحمت و مغرفت از لطف خدا میبارد
دعوت عام ز هر شاه و گدا شد الحمد
به گنهکار بگو ماه دعا شد برگرد
حاجت عبد خطاکار روا شد الحمد
آری یک عمر اگر توبه شکستی بازآی
توبه اینجاست که پر قدر و بها شد الحمد
دست بردار تهی دستی ما عیبی نیست
که شفیع همه کنزالفقراء شد الحمد
جوشش عفو کریم و نظر لطف رحیم
آنقدر هست که بر ما هم عطا شد الحمد
خفتم و خواب مرا فیض عبادت دادند
لب فرو بستم و تسبیح خدا شد الحمد
از سحر تا دم افطار لبم آب نخورد
پس نصیب عطشم آب بقا شد الحمد
جگرم سوخت کمی یاد حسین افتادم
نفسم هم نفس کرببلا شد الحمد
ساقیام حضرت سقای حرم عباس است
مشک او، اشک شد و گریهی ما شدالحمد
این گنهکار کجا و سحر کوی حسین
مستجاب عاقبت انگار دعا شدالحمد
از شب قدر همان سال گذشته تا حال
بارها قسمت من صحن رضا شد الحمد
عنقریب است که گویند فلانی جا ماند
باز هم قافله رفت و دلمان اینجا ماند
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اشعار روضه امام رضا علیه السلام
عبا به پایم اگر گیر میکند غم نیست
قدم ز قامت مادر که بیشتر خم نیست
میان کوچه سرم گیج میرود مادر
اگر چه ضربهی سیلی و دست محکم نیست
همینکه تکیه به دیوار گاه گاه میدادم
به غیر گوش شکسته غمی به یادم نیست
جواد نیست عصای قد خمم بشود
عصا به جای خودش هیچکس که محرم نیست
میان حجره به یاد حسین میسوزم
ولی دهان من از زخم نیزه درهم نیست
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اشعار روضه امام رضا علیه السلام(حاج حسین سازور)
بالم شکسته بود و هوایی نداشتم
از دست روزگار رهایی نداشتم
بیهوده نیست عاشق گنبد طلا شدم
مشهد اگر نبود که جایی نداشتم
دردم زیاد بود و طبیبی مرا ندید
دردم زیاد بود و دوایی نداشتم
گفتم مگر امام رضا چارهای کند
ای وای اگر امام رضایی نداشتم
گفتم در حرم همه را راه میدهند
اصلا بنای بی سر و پایی نداشتم
میل تو بر دل آمد و میل گناه رفت
ور نه من از گناه ابایی نداشتم
چندین شب است گریه شده کار من ولی
بازهم برات کرببلایی نداشتم
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
مناجات با خدا - شب نهم رمضان المبارک 1392
گر چه به سینه نالهی جانکاه میکشم
خود را کنار سفرهی الله میکشم
من آن کسم که داده ز کف هر چه داشته
دارم به حال و روز خودم آه میکشم
شد ارتفاع کوه گناهان من بلند
بیطاقتم که نالهی کوتاه میکشم
من سخت بین نفس خودم گیر کردهام
بنگر چهها ز دشمن همراه میکشم
این های هایِ خسته به جایی نمیرسد
انگار ناله را ز ته چاه میکشم
از بیکسی به کوی تو آوردهام پناه
بنگر چگونه چهره به درگاه میکشم
اصلاً بعید نیست که من هم عوض شوم
دل را به راه دلبرِ دلخواه میکشم
دارم به شوق آمدنت گریه میکنم
یک سال انتظار بر این ماه میکشم
کار مرا حسین دوباره درست کرد
من نوکرم خجالت از آن شاه میکشم
جای خون در رگم شراب ریختهاند
مهر اولاد بوتراب ریختهاند
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اشعار روضه حضرت علی اکبر علیه السلام – قسمت اول
گویا جزر و مد شمشیر است
هر چه من زود هم رسم دیر است
در قیامند نیزهها به تنت
که چنین قوم غرق تکفیر است
بس که قتل تو شرح میخواهد
لشکری بر تنت به تفسیر است
بر سر پیکر تو جان دادم
بس که این منظره نفسگیر است
نالههای مرا جواب بده
عشوه کم کن که این پدر پیر است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اشعار روضه حضرت علی اکبر علیه السلام – قسمت دوم
از خیمهها درآمده خواهر بلند شو
زینب رسیده است برادر بلند شو
دنبالت آمده همه را زیر و رو کند
پس تا نبرده دست به معجر بلند شو
دشمن به ریش خونی تو خنده میزند
پس پشت کن به خندهی لشگر بلند شو
گفتم عبا بیاورد عباس از خیام
برخیز، اذان بگو، سر منبر، بلند شو
اینجا درست نیست، مکش زانو اینچنین
از روی پیکر علیاکبر بلند شو
حالا که اشک و نالهی زینب قبول نیست
اصلاً بیا به خاطر مادر بلند شو
تو میخوری زمین، جگرم آب میشود
ای وارث دلاور خیبر بلند شو
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
مناجات با خدا - شب دهم رمضان المبارک 1392
یارب به اشک و آه من ، بگذر ز اشتباه من
عشق تو شد گواه من ، تنها تویی پناه من
یاربنا اغفرلنا ، یاربنا اغفرلنا
یاربنا اغفرلنا ، یاربنا اغفرلنا
این منو این حال خراب ، این دیدگان پر زآب
افتاده ام بین سراب ، ما را رهاکن از عذاب
یاربنا اغفرلنا ، یاربنا اغفرلنا
یاربنا اغفرلنا ، یاربنا اغفرلنا
جامانده این جاده ام ، از تو جدا افتاده ام
من که غلام ساده ام ، بر توبه کن آماده ام
یاربنا اغفرلنا ، یاربنا اغفرلنا
یاربنا اغفرلنا ، یاربنا اغفرلنا
گرچه شدم دلریش تر ، من بنده بودم پیش تر
چون باتو گشتم خویش تر ، لطف تو دیدم بیشتر
گرچه منم توبه شکن ، خواهی ببخش خواهی بزن
سخت است این رسوا شدن ، ای که تویی غمخوار من
درگوشه ای تنها منم ، مهمان این شبها منم
آقا تویی رسوا منم ، شرمنده از زهرا منم
یاربنا اغفرلنا ، یاربنا اغفرلنا
یاربنا اغفرلنا ، یاربنا اغفرلنا
از کربلایم بی نصیب ، دورم ز دیدار حبیب
از روضه ی شاه غریب ، یارب به حق عطر سیب
هرشام جمعه از حرم ، آید صدایی پر زغم
که ی نور چشمان ترم ، گفتی عزیز مادرم؟
حسین من ، حسین من
حسین من ، حسین من
چون آب شداز تو دریغ ، ماندی برای تیر و تیغ
شد خیمه ات صید حریق ، شد سهم نامردی عقیق
چون رفتی از حال آمدند ، جمعی به گودال آمدند
با قصد پا مال آمدند ، قومی بد احوال آمدند
چون که ز گودال آمدند دنبال خلخال آمدند
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اشعار روضه ابی عبدالله (علیه السلام)
رفته صبرم از کفم این حال، نمیفهمم چیست
عمق این فاجعه صد سال، نمیفهمم چیست
درکم از اوست همینقدر، که شد ذبح عظیم
باقی روضهی گودال، نمیفهمم چیست
کشتن تشنهی زخمی، عمل سختی نیست
بر سرش این همه جنجال، نمیفهمم چیست
نحر این سر که خودش جایزه دارد دیگر
غارت خیمه و اموال، نمیفهمم چیست
زره و خود و سپر، باز هم ارزش دارد
غارت چادر اطفال، نمیفهمم چیست
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اشعار رحلت حضر ت خدیجه ام المومنین (س)
تو میروی و تازه غمها پا بگیرد
بعد از تو تنهایی من معنا بگیرد
بانو فقط نام تو امالمؤمنین است
آن زن اگر چه نام زیبا را بگیرد
با رفتن تو گوشهای از خانه تنها
زانوی غم را در بغل زهرا بگیرد
از بس که دلتنگ تو میگردد یتیمم
شبها کنار قبر تو احیا بگیرد
بهتر که رفتی و ندیدی بین کوچه
رنگ کبودی زیر چشمش جا بگیرد
هنگام رفتن روضه میخوانی برایم
با روضه خواندنهای تو دلها بگیرد
بانو تو هم گفتی حسین اشکت روان شد
ترسم که چشمان تو را دریا بگیرد
آری در عاشورا میان قتلگاهش
دعوا سر پیراهنش بالا بگیرد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@