جان ما جانانه ما را آبرو بخشیده است این دل دیوانه ما را آبرو بخشیده است
باب شه باز است، مهمان می پذیرد،خوب و زشت لطف صاحب خانه ما را آبرو بخشیده است
دست رد کی می زند بر سینۀ سینه زنان رأفت شاهانه ما را آبرو بخشیده است
دور شمع حُسن مولا، سوختن آداب ماست شیوۀ پروانه ما را آبرو بخشیده است
با امیدی در ردیف تشنگان کوثریم ساقی و پیمانه ما را آبرو بخشیده است
جرعه نانوشیده بانگ عاشقی سر داده ایم نعرۀ مستانه ما را آبرو بخشیده است
یا علی ما را سفارش کن به دلبندت حسین عشق این دردانه ما را آبرو بخشیده
است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
شکر خدا مست می کوثرم شکر خدا فاطمه شد مادرم
شکر خدا اهل تولا شدم عاشق ذریه ی زهرا شدم
شکر خدا بر در این خانه ام شکر خدا نوکر این خانه ام
شکر خدا پیش علی رو زدم دم ز عطا و کرم او زدم
شکر خدا قلب و دلم با علی ست شکر خدا ذکر لبم یا علی ست
نام و نشان گر چه ندارم ولی نوکر و مسکین علی ام علی
گر که بپرسند گدای که ای ریزه خور خوان عطای که ای
نازم و گویم که کنم سروری شکر خدا حیدریم حیدری
خاک سر راه توام یا علی دشمن بدخواه توام یا علی
از قفس غصه رها شد دلم شکر خدا کرب و بلا شد دلم
مهر حسین است چراغ شبم شکر خدا سینه زن زینبم
شکر خدا گر چه که بی مایه ام با پسر فاطمه همسایه ام
شکر خدا مست می او شدم ریزه خور ضامن آهو شدم
شکر خدا نرفته ام راه کج ذکر لبم گشته دعای فرج
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
آن قول و قرار ازلی را عشق است دلدادگی لم یزلی را عشق است
از هر چه خوشی ست در دو عالم تنها مستی ولایت علی را عشق است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
شیعهام، نام و نشانم حیدر دل و جان، روح و روانم حیدر
دائم الخمرتر از انگورم ساقی هر دو جهانم حیدر
رزق از دست علی مرزوق است نمک و گرمی نانم حیدر
چشمه باشم، غلیانم حیدر رود باشم، جَرَیانم حیدر
قلب باشم، ضربانم حیدر جسم باشم، شریانم حیدر
شور باشم، هیجانم حیدر همهی کون و مکانم حیدر
حرف حرفم شده حیدر حیدر که الفبای زبانم حیدر
کفر
با یاد علی ایمان است اشهد
انّ اذانم حیدر
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
وقتی به ماه، روی تو تعبیر می شود واژه برای وصف تو تحقیر می شود
قرآن برای مدح تو گفته ست إنما جز تو، نبأ بگو به که تفسیر می شود؟
آقا بدون تو چه کسی مؤمنون شود؟ والشمس را بگو، به چه تعبیر می شود؟
خوشبخت آنکه شیر محبت چشیده است بیچاره آنکه بی تو زمین گیر می شود
خوش بخت تر کسی، که با ذکر یا علی- دارد میان مجلستان پیر می شود
این نام توست در وسط قلب من علی با هر تپش به عشق تو تکثیر می شود
این ذکر یا علی ست که با خط فاطمه بر بازوی ملائکه تحریر می شود
چون خانوادگی اسد الله غالبید عباس هم شبیه خودتت شیر می شود
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
جهت مشاهده دیگر اشعار
ولادت حضرت امیرالمومنین (ع)
به ادامه مطلب مراجعه نمایید
باب شه باز است، مهمان می پذیرد،خوب و زشت لطف صاحب خانه ما را آبرو بخشیده است
دست رد کی می زند بر سینۀ سینه زنان رأفت شاهانه ما را آبرو بخشیده است
دور شمع حُسن مولا، سوختن آداب ماست شیوۀ پروانه ما را آبرو بخشیده است
با امیدی در ردیف تشنگان کوثریم ساقی و پیمانه ما را آبرو بخشیده است
جرعه نانوشیده بانگ عاشقی سر داده ایم نعرۀ مستانه ما را آبرو بخشیده است
یا علی ما را سفارش کن به دلبندت حسین عشق این دردانه ما را آبرو بخشیده است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
شکر خدا مست می کوثرم شکر خدا فاطمه شد مادرم
شکر خدا اهل تولا شدم عاشق ذریه ی زهرا شدم
شکر خدا بر در این خانه ام شکر خدا نوکر این خانه ام
شکر خدا پیش علی رو زدم دم ز عطا و کرم او زدم
شکر خدا قلب و دلم با علی ست شکر خدا ذکر لبم یا علی ست
نام و نشان گر چه ندارم ولی نوکر و مسکین علی ام علی
گر که بپرسند گدای که ای ریزه خور خوان عطای که ای
نازم و گویم که کنم سروری شکر خدا حیدریم حیدری
خاک سر راه توام یا علی دشمن بدخواه توام یا علی
از قفس غصه رها شد دلم شکر خدا کرب و بلا شد دلم
مهر حسین است چراغ شبم شکر خدا سینه زن زینبم
شکر خدا گر چه که بی مایه ام با پسر فاطمه همسایه ام
شکر خدا مست می او شدم ریزه خور ضامن آهو شدم
شکر خدا نرفته ام راه کج ذکر لبم گشته دعای فرج
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
آن قول و قرار ازلی را عشق است دلدادگی لم یزلی را عشق است
از هر چه خوشی ست در دو عالم تنها مستی ولایت علی را عشق است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
شیعهام، نام و نشانم حیدر دل و جان، روح و روانم حیدر
دائم الخمرتر از انگورم ساقی هر دو جهانم حیدر
رزق از دست علی مرزوق است نمک و گرمی نانم حیدر
چشمه باشم، غلیانم حیدر رود باشم، جَرَیانم حیدر
قلب باشم، ضربانم حیدر جسم باشم، شریانم حیدر
شور باشم، هیجانم حیدر همهی کون و مکانم حیدر
حرف حرفم شده حیدر حیدر که الفبای زبانم حیدر
کفر با یاد علی ایمان است اشهد انّ اذانم حیدر
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
وقتی به ماه، روی تو تعبیر می شود واژه برای وصف تو تحقیر می شود
قرآن برای مدح تو گفته ست إنما جز تو، نبأ بگو به که تفسیر می شود؟
آقا بدون تو چه کسی مؤمنون شود؟ والشمس را بگو، به چه تعبیر می شود؟
خوشبخت آنکه شیر محبت چشیده است بیچاره آنکه بی تو زمین گیر می شود
خوش بخت تر کسی، که با ذکر یا علی- دارد میان مجلستان پیر می شود
این نام توست در وسط قلب من علی با هر تپش به عشق تو تکثیر می شود
این ذکر یا علی ست که با خط فاطمه بر بازوی ملائکه تحریر می شود
چون خانوادگی اسد الله غالبید عباس هم شبیه خودتت شیر می شود
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
به طوف کعبه زنی پاک و محترم آمد
میان سینه ی او شعله های غم آمد
دخیل بست به دامان صاحب خانه
به سوی رکن یمانی دو سه قدم آمد
صدا زد ای که مرا میهمان خود کردی
بگیر روی مرا، لحظه کرم آمد
همین که دل نگران شد خدا اجابت کرد
صدای اُدخُلی از داخل حرم آمد
قدم نهاد به عرشی ترین مکان و سپس
شکاف سینه ی بیت العتیق هم آمد
میان خانه چه ها شد کسی نمی داند
فقط سلام ملک بود دم به دم آمد
سکوت خلق شکست و پس از گذشت سه روز
زمان جلوه نمایی دلبرم آمد
میان صورت او هر چه نور منجلی است
همین بس است ز مدحش که نام او علی است
ز داغی لب ساقی خرابمان کردند
میان کوزه چهل شب شرابمان کردند
محک زدند به ناز نگار این دل را
برای ناز کشی انتخابمان کردند
قرار شد که دم مرگ روی او بینیم
به شوق وصل، همۀ عمر عذابمان کردند
دعا شدیم و سحرها میان نخلستان
به سجده های علی مستجابمان کردند
ابوتراب کرم کرد و بین این همه خلق
مقابل قدم او ترابمان کردند
چو ذره ایم در این وادی و به نام علی
بلند مرتبه چون آفتابمان کردند
همیشه بیشتر از احتیاجمان دادند
همیشه با کرم خویش آبمان کردند
بداند عالم امکان که ما علی داریم
چه غم ز فتنۀ ایام تا علی داریم
میان بزم خراباتیان قراری نیست
به باده نوش که برهان عقل کاری نیست
تمام دلخوشی ما محبت علی است
ز هیچکس به جز آقا امید یاری نیست
کلیمِ طور نشین شاهد کلام من است
به پیشگاه علی سجده اختیاری نیست
قبولی همه اعمال با ولای علیست
به هر چه طاعت بی حـُبش اعتباری نیست
حرام باشد اگر رو به غیر او بزنیم
کریم تر ز علی هیچ سفره داری نیست
تمام نسل علی یذهبٌ مِن الـرَّجسند
به شأن و عزت این خاندان تباری نیست
مقابل حرمش آسمان کُند تعظیم
به جز مقابل او جای خاکساری نیست
علی تجلی سبحان ربی الاعلاست
ثواب بردن نامش تبسم زهراست
ببین که هر چه پس پرده بود افشا شد
دلیل خلقت کون و مکان هویدا شد
برای اینکه کسی شک نیاورد بعداً
شکاف کعبه نیامد به هم معما شد
دعا کنید که امشب خدا خریدار است
دعا کنید که درهای آسمان وا شد
علیست آنکه جهان تحت اختیارش بود
ولی به زُهد و وَرَع بی نیاز دنیا شد
علیست آنکه زمان عروج هر سحرش
تمام عرض و سماوات پیش او پا شد
علیست آنکه به معراج پشت پرده نشست
انیس و هم نفس مصطفی در آنجا شد
علیست آنکه نشان تَـعبُّد محض است
فقط مقابل معبود قامتش تا شد
علیست آنکه به هر رقص ذوالفقار او
گره ز ابروی احمد به حمله ای وا شد
نرفته از درِ این خانه نا امید کسی
امور خانۀ این مرد دست زهرا شد
ز راه آمده حیدر، همه قیام کنید
نهاده دست به سینه به او سلام کنید
دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف
که قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف
تمام صحن علی بوی فاطمه دارد
شمیم سیب بیاید میان راه نجف
صفای هر سحرش، گریه بر غم زهراست
به گوش می رسد آرام سوز و آه نجف
قدم زده دل شب در میان نخلستان
امان ز کوفه و خون آبه های چاه نجف
قرار ما همه باب الرضا همان جایی
که سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف
قسم به نم نم اشکم پس از اذان صبح
چقدر بوی حسین می دهد پگاه نجف
شب زیارتی شاه کربلا باشد
دلم هوائی آن صحن با صفا باشد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
کار غزل امشب فقط شور آفرینی ست
شعر مسیحایی همیشه این چنینی ست
امشب زمین هم به حساب آمده یعنی
حال و هوای آسمانی ها زمینی ست
رفتم نجف تا الغدیرم را بگیرم
مستی ام امشب دست علامه امینی ست
در مستی نام علی شکی ندارم
با بردن نام علی مستی یقینی ست
باور بفرمائید اصلاً عشق تنها
مخصوص دل های امیر المومنینی ست
هر کس همای رحمتی دارد برایش
معلوم شد این شعر گفتن عِرق دینی ست
حیدر نخوانیدش بگوئید حضرت عشق
مائیم و ابراز ارادت ساحت عشق
دارد اُویسی می شود حال و هوایم
دفنم کنید امشب به پای مقتدایم
من نجفی و یمنی گیرم نباشم
اصلاً چه فرقی می کند اهل کجایم
راحت کنم تنها خیال عاشقان را
دیوانه و مجنون ایوان طلایم
هم عشق زهرا دارم و هم عشق حیدر
من که یقین دارم غلام هر دو تایم
قالوا بلایِ بی علی، قالوا بلی نیست
روز ازل ثابت شده این ادعایم
ما نسل اندر نسل نوکرزاده هستیم
این را وصیت کرده ام با بچه هایم
ما را غلامان علی باید صدا کرد
از سینه چاکان علی باید صدا کرد
هر چه شنیدیم از علی، محشر، درست است
کارش که خیلی جان پیغمبر درست است
در زور و بازویش که ما شکی نداریم
پس ماجرای قلعۀ خیبر درست است
شیر خدا بودن فقط مخصوص مولاست
بر شیر حق، نامیدن حیدر درست است
باید کسی باشد که حرفش را بگیرد
پس انتخاب مالک اشتر درست است
او با تمام مردم این شهر خاکی ست
خیلی مرام ساقی کوثر درست است
تنها وفاداری قنبر در خوشی نیست
تا پای جان هم کار این قنبر درست است
وقتی میسر نیست حیدرزاده باشیم
بهتر شبیه قنبرش دلداده باشیم
بی تو کلیم الله دریایی نمی شد
عیسی بن مریم هم مسیحایی نمی شد
داماد پیغمبر نبودی تا ابد هم
روزیِ ما این عشق زهرایی نمی شد
هرگز بدون گریه پای نخل عشقت
چشمان ما این گونه خرمایی نمی شد
گر تو دلیل خلقت عالم نبودی
دنیا به این خوبی و زیبایی نمی شد
تو قبله ی ما را ترک بردار کردی
کعبه بدون تو که شیدایی نمی شد
زیر سر ایوان زرد توست، ور نه
صحن نجف این قدر رویایی نمی شد
هر کس ندیده عالمی از دست داده
الطاف شاه کرمی از دست داده
سلمانُ منّا اهل بیت جای خود اما
انگار چیز دیگرند این یَمنی ها
از آن زمان که میثمش را دار کردند
از عشق حیدر باب شد بی کفنی ها
جبریل بالش را به عشق تو شکسته
عیبی ندارد دیگر این لطمه زنی ها
در مسجد کوفه نماز ما تمام است
جانم فدای همه ی هم وطنی ها
وقتی علی فرمانده باشد عجبی نیست
از پسرش عباس این خط شکنی ها...
آن جا که محراب علی باشد بهشت است
من تازه فهمیدم دنیا بی تو، زشت است
از اوصیا تا انبیا فاصله ای نیست
از مرتضی تا مصطفی فاصله ای نیست
خالق علی، مخلوق علی، هر دو علی، پس
بین علی، بین خدا، فاصله ای نیست
زهرا علی است و علی زهراست یعنی
اصلاً میان این دو تا فاصله ای نیست
هر چهارده معصوم نور واحدند و
در بین معصومین ما فاصله ای نیست
از سرمدی بودن مولا می شود گفت
از ابتدا تا انتها فاصله ای نیست
بین حرم ها فاصله معنا ندارد
پس از نجف تا کربلا فاصله ای نیست
ارباب، ثارالله وابن ثاره ی ماست
بعد از علی او در قیامت چاره ی ماست
مولا خلاصه می شود در ذوالفقارش
در آن همه مردانگی و پشتکارش
روی تمام پهلوانان هم سفید است
با تکیه بر نام علی و اعتبارش
رنگ گدا هرگز نمی بیند یقیناً
هر جا علی باشد امیر و شهریارش
پشت امیرالمؤمنین همواره قرص است
وقتی که باشد حضرت زهرا کنارش
بَدر و حُنین و خِیبر و احزاب بوده است
تنها کمی از انعکاس کارزارش
خیلی تاسف می خورم همواره دنیا
بد کرده با این چهره های ماندگارش
او را فقط با زورخانه می شناسیم
با این بدی های زمانه می شناسیم
مردانگی از افتخارات علی بود
گمنام بودن از علامات علی بود
پشت عدو بر خاک می زد چون همیشه
یا فاطمه جزو مهمات علی بود
از آن حدیث منزلت فهمیده می شد
پیغمبری هم از مقامات علی بود
با همت سید رضی فهمیده دنیا
نهج البلاغه از بیانات علی بود
با لقمه ای از نانِ جو شمشیر می زد
پرهیزگاری از کرامات علی بود
فهمیده پیغمبر که رب العالمین هم
معراج، دلتنگ ملاقات علی بود
روزی هر روز و شب این مردم شهر
مدیون خیرات و مبرّات علی بود
حال دعایش را کمیل صاحب سرّ
مدیون شب های زیارات علی بود
جنگ جمل را گر که طلحه راه انداخت
چون مشکلش تنها مساوات علی بود
اصلاً سقیفه تا ابد زیر سوال است
زیرا غدیر از احتجاجات علی بود
مظلوم شهر فتنه ها، جانم فدایت
ای تو غریب آشنا جانم فدایت
باید علی باشد رسالت پا بگیرد
دین محمد کل دنیا را بگیرد
باید علی بازوی همت را ببندد
تا پرچم اسلام را بالا بگیرد
باید علی بابای این امت بماند
تا دست ما را حضرت زهرا بگیرد
باید علی تا آخرش مظلوم باشد
تا در گلویش خار غم ها جا بگیرد
باید فقط بغض علی در کار باشد
تا فتنه های روز عاشورا بگیرد
باید فقط لعنِ علی در کار باشد
تا از معاویه کسی امضا بگیرد
پس دیگر از آن چشم خون بارش نپرسید
از ناله های این عمارش نپرسید
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ذوالفقاری که حق به لب دارد
روح از مشرکان طلب دارد
ذوالفقاری که برق تا میزد
لشکری صف نبسته جا میزد
شکل لا بود و از فنا میگفت
با علی بود و از خدا میگفت
تا که در دستهای حیدر بود
صحنهی رزم، روز محشر بود
تیغ در پنجههای حیدر گشت
یک نفر آمد و دو تا برگشت
تیغش از بس سبک رها شده بود
تن دوان بود و سر جدا شده بود
تن دوان بود و بی خبر که چه شد؟
در هوا گیج مانده سر که چه شد؟
تا علی عزم سر زدن کرده
ملک الموت هم کم آورده
ضربدر بین ضربهها میزد
اینچنین سر دو تا دو تا میزد
با هم افتد دو سر، نگو لاف است!
کمترش پیش حیدر اسراف است
شیر مست است و تیغ در دستش
جام در دست و عشق سر مستش
شور مولاست این ولی از توست
فاطمه! مستی علی از توست
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
کاش در پرتو این ماه بزرگم کنند
زیر نور ولی الله بزرگم بکنند
آمدم خاک قدوم شه لولاک شدم
تاکه با نوکری شاه بزرگم بکنند
این مسیری ست که مردان خدا طی کردند
کاش می شد که در این راه بزرگم بکنند
از بزرگان فقط از شأن علی پرسیدم
خواستم عاقل و آگاه بزرگم بکنند
نیتم شیعه شدن بوده نمی خواسته ام
بی علی باشم و گمراه بزرگم بکنند
از پدر مادر خود خواسته ام پای علی
نوکر و ذاکر و مداح بزرگم بکنند
خاک زیر قدم یار شدن خوشبختی ست
شیعۀ حیدر کرار شدن خوشبختی ست
ساقیا باده ده بوالحسن آمد دنیا
همسر فاطمه آقای من آمد دنیا
مادرش بنت اسد بوده اسد یعنی شیر
شیری از دامن یک شیر زن آمد دنیا
آمده طعم مناجات به لب ها بدهد
یوسفا یوسف شیرین دهن آمد دنیا
صاحب تیغ ولایت اسدالله، علی
کوه ایمان شه شمشیر زن آمد دنیا
مرهبا! تیغ بیانداز بِکَن قبرت را
قاتل تو یل خیبر بِکَن آمد دنیا
هر چه بت بود به یکباره به خود لرزیدند
شاه مردان تبر بت شکن آمد دنیا
عالم عشق پر از نور خداوند شده
فاطمه بنت اسد صاحب فرزند شده
پسری زاده که هر دم ز خدا دم بزند
به رخ دشمن حق سیلی محکم بزند
آنکه در روز ازل مهر رسالت را او...
با دو دستش به سر شانۀ آدم بزند
جای دارد که به یمن شب میلاد علی
فاطمه بنت اسد طعنه به مریم بزند
شیر حق آمده با دست یداللهی خویش
به سر بیت خدا بیرق و پرچم بزند
جز علی هیچ کسی نیست که در بیت الله
پای بر شانۀ پیغمبر اکرم بزند
آمده ساقی آن کوثر والایی که
قطره اش طعنه به صد چشمۀ زمزم بزند
او همانیست که همسفره خاتم بوده
سال ها قبل تر از خلقت آدم بوده
خواهی عاشق بشوی حرف ز دلدار بزن
باده از ساغر مستانگی یار بزن
دوست داری که خدا شاه جهانت بکند
بوسه بر خاک درِ حیدر کرار بزن
روز محشر اگر از هول جزا می ترسی
در قنوت اسم علی را همه دم جار بزن
دوست داری به بهشت ازلی خیره شوی؟
عکس ایوان نجف را سر دیوار بزن
دوست داری که شوی وصلۀ نعلین علی
باده از جام میِ میثم تمار بزن
یوسفان مشتری عشق علی اند تو هم
با کلاف دل خود سر، سر بازار بزن
سر بازار خریدار علی فاطمه است
شک نکن حیدر کرار علی فاطمه است
کوه اگر خم شود آقا به خدا حق دارد
پیش پاهای تو مولا به خدا حق دارد
زیر نعلین تو ای ماه قمر های جهان
آسمان پا شود از جا به خدا حق دارد
این دم و این نفسی را که تو داری آقا
خادمت گشته مسیحا به خدا حق دارد
یا علی گفت و بیانداخت عصارا موسی
گر مریدت شده موسی به خدا حق دارد
هر کسی دیده تو را عاشق رویت شده است
این میان حضرت زهرا به خدا حق دارد
نام تو قلب شجاعان عرب را لرزاند
پس در آن معرکه سقا به خدا حق دارد
از تب نام تو شیران عرب می لرزند
همه از واژۀ قتال العرب می ترسند
وای اگر از می کوثر لب خود تر بکنی
بادم فاطمه خون بر دل لشگر بکنی
نظری کن که همه لشگریان می لرزند
نکند آمده ای روی به خیبر بکنی
جامۀ زرد که پوشیده ای انگار علی
آمدی معرکه را عرصۀ محشر بکنی
ذوالفقار تو لبش باز شده می خندد
پس تو هم نذر لب و خندۀ او سر بکنی
تو اراده بکنی عرض و سما لشگر توست
تو بخواهی همه را مالک و بوذر بکنی...
می توانی ولی از لطف فقط خواسته ای
پای تیغت همه را بندۀ داور بکنی
موقع تیغ زدن عرش کف پای تو بود
به خداوند خدا محو تماشای تو بود
گر چه گویند همه در و گهر می ارزد
من ولی معتقدم دیده تر می ارزد
آن سوی عرش اگر خانۀ زهرا باشد
پا برهنه همۀ عمر سفر می ارزد
صاحب خانه اگر ساقی کوثر باشد
ثانیه ثانیه کوبیدن در می ارزد
سر عشاق حلال دم تیغت آقا
پیش تیغ تو که گفت است که سر می ارزد
کاش ما خاک کف پای تو باشیم علی
خاک پای تو به صد خرمن زر می ارزد
بوسه بر خال تو زد خضر که عمرش ابدیست
خال لب تو از سنگ حجر می ارزد
نسل در نسل تو همه نورند سند هم دارم
روی عباس تو آقا به قمر می ارزد
تو اجازه بده در پات فدایی بشوم
پای ایوان طلای تو خدایی بشوم
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ستاره خاک نشینِ درِ سرای علی ست
ستاره هیچ، که عالم به زیر پای علی ست
ملائکه همه انگشت بر دهان دارند
در آن زمان که صدای خدا صدای علی ست
قنوت نافله هایش ستون عرش خداست
که عرش محو تمنای ربنای علی ست
عدالتی که پس از او به زیر خاک افتاد
به دست صاحب الامر است، او به جای علی ست
تمام آن چه که آورده حضرت احمد
فقط به نام علی و فقط برای علی ست
خدا به وقت شهادت حرم برایش ساخت
تمام خاک نجف، خاک کربلای علی ست
علیِّ عالی اعلاست حضرت حیدر
بهشت گوشه ای از صحن با صفای علی ست
قسم به حق که خدا خون بهای کرب و بلاست
امام کرب و بلا، خون و خون بهای علی ست
اَلا محب علی پیرو ولایت باش
که پای رهبرمان روی جای پای علی ست
تمام قافیه هایم فدای نامش باد
که بیت آخر این شعر، ابتدای علی ست
(اسیر) هر چه که گفتی اگر چه تکراری ست
تمام، ذره ای از قوس حرف یای علی ست
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
بر بلندای فلک ذکر ملائک یا علی ست
هر که گوید یا علی، در روز محشر با علی ست
در طواف کعبه گر با دیده ی دل بنگری
هر طرف آئینه ای باشد کزان پیدا علی ست
گر خدا خوانم علی را، کفر باشد کفر محض
به که گویم المثنای حق یکتا علی ست
ای یهودی، ای مسیحی، ای مسلمان، ای فلان!
رکن کعبه، چلچراغ مسجد الاقصی علی ست
در شب معراج احمد نور از لب نور بود
دید در افلاک، ماه لیلة الاسرا علی ست
مردگان دم می گرفتند ز عیسای مسیح
غافل از آن که مسیحای دو صد عیسی علی ست
اوست سرّ اسم اعظم، واقف است او بر امور
راز پنهان در عصای پنجه ی موسی علی ست
با علی بودن علو و عزت و آزادگی ست
جبرئیل عرش را استاد بی همتا علی ست
خواستگاران فراوان داشت دخت مصطفی
از خدا دستور آمد همسر زهرا علی ست
بر فراز آسمان ها هم حکومت حق اوست
حاکم و فرمانروای عالم بالا علی ست
قدرت کل دُوَل، از ناخن او کمتر است
امپراطور بلند آوازه ی دنیا علی ست
از غدیر خم چه می دانی؟، نمی دانی بدان
بعد پیغمبر امام و رهبر و مولا علیست
ای که هی دم می زنی از اولی و دومی
بشنو ای ابله، ولی مسلمین تنها علی ست
اوست باب الّه، باب العشق، باب المعرفت
شیعیان باب گرام زینب کبری علی ست
تا ابد پروندۀ شیعه بدون خدشه است
قاضی دیوان کیفر، صاحب الامضاء علی ست
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
آفریده شدم برای علی
تا بیفتم به دست و پای علی
این که ما از چه آفریده شدیم
علتش هست خاک پای علی
جان سائل چه ارزشی دارد
جان پیغمبران فدای علی
صد هزار آفتاب می ریزد
با تکان خوردن عبای علی
هم علی می شود علی خدا
هم خدا می شود خدای علی
این صدای علی صدای خدا؟
یا صدای خدا صدای علی؟
هم نشسته علی به جای خدا
هم نشسته خدا به جای علی
لطف معراج مصطفی این بود
شد صدای خدا صدای علی
عرش را شرع را شریعت را
همه را آفریده با "یه" علی
ذکر بالا سرش حسین بُوَد
پس نجف هست کربلای علی
انا مشتاق به جوار نجف
انا محتاج به دعای علی
بچه های بزرگ و کوچکمان
همه قربان بچه های علی
دست مولا و چادر بی بی
دست ما و نخ عبای علی
چه مقامی ست که هزاران بار
می شود فاطمه فدای علی
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
در هیاهوی ملک صحن تو دیدن دارد
شربتی آب در این کعبه چشیدن دارد
با اذان حرمت اشک چکیدن دارد
هم علی هم ولی الله اش شنیدن دارد
ای خدا حب علی اهل تمنا را بس
از دو دنیای تو ایوان نجف ما را بس
خوش به حالم نجفم "مست امین اللهم"
سر به دیوار حرم ملتمس درگاهم
یا علی گوشه نگاهی به نگاهم، آهم
چقدر اشک بریزم که تو را می خواهم
چه خوش است بین رواق تو ز پا افتادن
صد و ده بار در ایوان نجف جان دادن
من مسکین چه یتیمانه اسیرت شده ام
مومن خانه ی گل، فرش حصیرت شده ام
یاد "انگشتر و آن مرد... فقیرت شده ام
وز اهالی خیابان غدیرت شده ام
شب و ایوان علی، رقص جنون، ناد علی
هر طرف حرف علی ذکر علی یاد علی
شیعه و صبح نخستین و تولای علی
شیعه و وقت مدد نام دلارای علی
شیعه و عاقبتِ عُمر و تماشای علی
شیعه و لحظه به لحظه "پدری های علی"
از عدالت چه بگوییم به جز عین تو شاه
با زیادیِ رفو بر روی نعلین تو شاه
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ای دل اگر عاشقی عشق خدا حیدر است
دلبر تو هر که هست دلبر ما حیدر است
رشتۀ حبل المتین بعد نبی جانشین
معنی اکمال دین گفته خدا حیدر است
احمد نیکو سرشت بر در دل ها نوشت
معنی باغ بهشت شاه ولا حیدر است
آنکه ز خلقش خدا گفته به خود مرحبا
حضرت مشکل گشا شیر خدا حیدر است
بر همه مولاست او شافع فرداست او
قبلۀ دل هاست او رمز دعا حیدر است
خاک درش تاج سر گشته به اهل نظر
رهبر و مولای هر شاه و گدا حیدر است
گل شده خوش رنگ و بو از نفس پاک او
کوری چشم عدو رهبر ما حیدر است
حب علی دین من مظهر آیین من
ای دل مسکین من! مهر و وفا حیدر است
دار و ندار نبی باغ و بهار نبی
یاور و یار نبی در همه جا حیدر است
سینۀ غم می درد ناز تو را می خرد
آنکه تو را می برد کرب و بلا حیدر است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
شه کار آفرینش دادار حیدر است
نفس و وصی احمد مختار حیدر است
وقت نبرد و حمله جلودار حیدر است
استاد بی نظیر علمدار حیدر است
از دشمنان فاطمه بیزار حیدر است
ای مهر و ای ولایت تو رکن دین علی
محتاج لطفت عیسی گردون نشین علی
شاگرد درس عشق تو روح الامین علی
بر بخشش و عطای تو صد آفرین علی
بر لشگر کرامت علمدار حیدر است
جنت اگر سرای علی شد عجیب نیست
حاتم اگر گدای علی شد عجیب نیست
موسی گر آشنای علی شد عجیب نیست
عیسی اگر فدای علی شد عجیب نیست
اینان همه چو غنچه و، گلزار حیدر است
ای سینه تو مخزن اسرارها شده
ممنون جود و لطف تو دل بارها شده
شرمنده ی کرامتت اغیارها شده
با یک نگاه فیض تو گل خارها شده
یعنی به نه فلک گل بی خار حیدر است
شیر خدا و فاتح خیبر، به جز تو کیست؟
حبل المتین و ساقی کوثر، به جز تو کیست؟
صاحب لوای عرصه محشر، به جز تو کیست؟
یعنی به شهر علم نبی در، به جز تو کیست؟
در کائنات نقطه پرگار حیدر است
می لرزد آسمان چو قدم می زند علی
روزی کائنات رقم می زند علی
وقتی که پلک دیده به هم می زند علی
بر سیّئاتِ شیعه قلم می زند علی
آری خدایِ عزوجل یارِ حیدر است
افتاده ای اگر که ز پا یا علی بگو
شاهی اگر تو یا که گدا یا علی بگو
موسی! همیشه وقت دعا یا علی بگو
حتی تو هم رسول خدا! یا علی بگو
زیرا که اسم اعظم دادار حیدر است
آن لحظه ای که لب به دعا وا کند علی
دردِ دلِ شکسته مداوا کند علی
با یک اشاره کار مسیحا کند علی
باشد نگاه رحمتی بر ما کند علی
در مشکلات چاره هر کار حیدر است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
هر کس به سر کوی تو جایی دارد
هر کس که تو را خواست خدایی دارد
از کعبه شنیدم که به عشاقش گفت
ایوان نجف عجب صفایی دارد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
عشق من و تو چه ماجرایی دارد
این قصه چه شاهی چه گدایی دارد
من بین صفا و مروه هم میگویم
ایوان نجف عجب صفایی دارد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
آنان که شیعه را ازلی آفریده اند
نور مرا ز نور علی آفریده اند
آب و گل مرا ابدی آزموده اند
سرمایه ی مرا ازلی آفریده اند
دل را برای سرّ خفی خلق کرده اند
لب را برای ذکر جلی آفریده اند
ذکر علی حلاوت افطار عاشق است
لب های شیعه را عسلی آفریده اند
ما تشنگان جام شب بدر حیدریم
کان را شراب بی مثلی آفریده اند
وقتی خود خدا به علی ذکر می گرفت
ما را به ذکر لم یزلی آفریده اند
تا حال شعر غیر علی را نخوانده ام
از ابتدا مرا غزلی آفریده اند
تا فاطمه به سینه ی ما یا علی نوشت
دل را بری ز هر خللی آفریده اند
زهرا اگر نبود علی نانوشته بود
ما را به اعتبار ولی آفریده اند
کی امتحان نداده قبول ولا شدیم
ما را ازل به قول بلی آفریده اند
در روز امتحان ولایت خدا گواه
ما را فدائیان ولی آفریده اند
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
هر کس که به سودای علی سر دارد
آخر به چه کس نیاز دیگر دارد
جای عجبی نیست به استقبالش
دیوار دل کعبه ترک بر دارد
در خلوت خود سه روز مهمانش کرد
از شدت عشقی که به حیدر دارد
بر روی لبش معجزه ی قرآن و
گل بوسه ز لب های پیمبر دارد
فرمود حلال زاده باشد بی شک
هر کس به ولایت تو باور دارد
با دشمن او بگو رهایم سازد
دست از سر و احوال دلم بر دارد
ای اهل سقیفه بارتان بر دارید
من حیدریم سر به سرم نگذارید
عرش و ملکوت وسعت خوان شماست
خورشید تلالوئی ز چشمان شماست
دل تنگ صدایتان شده جبرائیل
وابستگی اش به صوت قرآن شماست
من هم ز قبیله ی اصیلی هستم
کز صبح غدیر خم مسلمان شماست
اوجم بدهید این زمین خورده ی تان
محتاج به پینه های دستان شماست
بابا... دل من مثل یتیم کوفه
در حسرت یک تکه ای از نان شماست
نعلین و لباس وصله دارت آقا
از روی تواضع فراوان شماست
ای همدم نا شناس نخلستان ها
ای غربت محض!!! مرد مردستان ها
ای رزق زمین و آسمان از کرمت
عیسی شده احیا ز مسیحای دمت
با یک نگهت پر از اجابت کردی
هر کس که دعا کرد به زیر علمت
ای صاحب ذوالفقار با هر ضربه
صد کشته فتاد پای تیغ دو دمت
از لطف تو بود (مسلمت) شاعر شد
ای خلقت آفرینش از لطف کمت
بر روی لب تمام ایرانی ها
این بیت شده اذن دخول حرمت
مرغ دل من چه خوش هوایی دارد
ایوان نجف عجب صفایی دارد
ای راه سعادت ای امیر دل خواه
ای بر همه ی علوم عالم آگاه
تنها تو به اندازه ی زهرا بودی
زین رو تو شدی برای بانو همراه
در بدرقه ات همیشه زهرا می گفت
لا حول و لا قوه الا با الله
رو بند بزن که چشم زخمت نزنند
تا آمدنت نشسته ام چشم به راه
ای فاتح خیبر و حنین خندق
پشت تو شکسته از بلایی جان کاه
احساس غریبی مکن امشب با ما
ای خانه نشین بگو چه گفتی با چاه
وقتی که لحد به روی زهرا می چید
تشیع جنازه ی خودش را می دید
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
باید که تو را حضرت منان بنویسد
در حد قلم نیست که قرآن بنویسد
هر دست گدایی که به سوی تو دراز است
مفهوم قنوتی است که در بین نماز است
سمت حرم توست دلم باز روانه
«ای تیر غمت را دل عشاق نشانه»
ایوان دلم خاک، طلایی بده مولا
قدری به من خسته بهایی بده مولا
آن چیست که در حج و طواف است...؟نشانه است
«مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است»
تکفیر نما عقربه ی قبله نمارا
چون اوست که سمت تو نشان داده خدا را
احمد(ص) به خدا غیر علی(ع) یار نمی خواست
پیغمبر ما همسفر غار نمی خواست
رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست
«تا بوده علی(ع) بوده و تا هست علی(ع) هست»
بر اسب سوار است قیامت شده بر پا
دشمن به فرار است ازین حالت مولا
شمشیر کشیده است که لشگر بگشاید
باید برود یک تنه خیبر بگشاید
«یا قادر» و «یا قاهر» و «یا فاتح» و «یا هو»
این جرأت و این هیبت و این قدرت بازو...
مخصوص علی(ع) هست علی(ع) شیر خداوند
آن یکه جوانمرد به تعبیر خداوند...
...از ترس ز دستان عدویش سپر افتاد
«با خشم علی(ع) هرکه در افتاد ور افتاد»
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
علی معشوق رب العالمین است
نخی از جامه اش حبل المتین است
ز وقتی پا در این عرصه نهاده
غبار مقدمش روح آفرین است
تمام آسمان محتاج لطفش
به محشر ناجی اهل زمین است
به وقت رعد و برق ذوالفقارش
کلام حضرت حق «آفرین» است
به مشتاقان جنت فاش گویید
نجف مصداق فردوس برین است
نجف شهری بود هم کفو جنت
که دربانش فقط روح الامین است
تمام کائنات و چرخ محشر
نمی گردد مگر با اذن حیدر
***
زمین و آسمان ها گشته رامش
و بیت حق سند خورده به نامش
علی همتای زهرای بتول است
همانی که خدا داده سلامش
تمام لعن و نفرین خدا بر
کسی که کم شمارد احترامش
علی از بطن کعبه آمده که
شبیه حق بود خلق و مرامش
به هرجایی که ذکر بوتراب است
دل من می زند پر سوی بامش
و شیعه گشته ام زیرا نوشتند
به جنت شیعیانش هم کلامش
میان شعله ابراهیم گر خفت
صد و ده مرتبه هو یا علی گفت
***
علی معنای لطف و جود و احسان
علی آیینه ی معبود منان
بود بهر حیات پیکر دین
علی روح و علی جسم و علی جان
امیرالمومنین بعد از پیمبر
بود شیواترین تفسیر قرآن
جمال او کجا و روی یوسف
فدای روی ماهش ماه کنعان
غلامیّ علی کم رتبه ای نیست
بود برتر ز صدها شاه و سلطان
هر آن کس در دلش مهر علی هست
بر او واجب بود جنات رضوان
به دنیا گر هزاران دلبر آید
دگر مثل علی مادر نزاید
***
از آن روزی که ذکرش پا گرفته
بساط عاشقیّ ما گرفته
به هر جا که پیمبر یاوری خواست
علی دست خودش بالا گرفته
و حاتم با گدایی از در او
تمام رزق خود یک جا گرفته
بود منفور و بیچاره کسی که
علی از او نگاهش را گرفته
به منظور شفاعت از محبین
خدا از مرتضی امضا گرفته
امیری آسمانی کز بر او
چنین درس ادب سقا گرفته
"فقط حیدر امیرالمومنین است"
رجز های یل ام البنین است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
من شیعه ام و با تو شرف میگیرم
بر درگه تو کاسه به کف میگیرم
انقدر به لب علی علی میگویم
آخر به خدا از تو نجف میگیرم
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@