تابوده همین بوده و تا هست همین هست وقف تو بود این سر و این جان وتن و دست
می لب مزنم تا ابدالدهر چرا که با خوردن سوهان دیار تو شوم مست
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ألا تجلّی نامت در اوج زیبایی به عصمت و شرف و قدر و جاه والایی
رضا چو دید به قنداقه مصحف رویت تو را بِدید ولی با جمال زهرایی
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
خوش آن کسی که بگردد گدای سفره ی تو و بهره مند شود از عطای سفره ی تو
فقط نه مردم قم ریزه خوارتان هستند تمام خلق نشسته به پای سفره ی تو
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ای گنبد تو داده به شمس و قمر ضِیا معصومه ی کریمه،تجلّی هل اَتی
بر رشته های چادر تو می برم پناه ای خواهر امام رئوف،إشفعی لَنا
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
عالم ز تو دستورالعمل بگرفته از شهد لبت رضا عسل بگرفته
تا اینکه تو را گرفت در آغوشش انگار که زهراست بغل بگرفته
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
آن روز که بر دلم نمودی تو نگاه زائل ز وجود من شد آن لحظه گناه
زآنجا که برادرت خدای دلهاست یا فاطمه إشفعی لَنا عند الله
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@