مطلبی که مطالعه خواهید نمود شاید در نگاه اول بسیار شبهه ناک و عجیب به نظر برسه ولی حقیقت اینه که بسیاری از روضه هایی که امروز مداحان عزیز میخونند دارای هیچ سند و مدرکی نیستند یا لااقل دارای سند و مدرک معتبر و قابل استنادی نیستند و البته اگر این روضه ها واقعی بودند بسیار بسیار جانسوز بودند ولی حیف .....
بنده از اواسط دهه هفتاد که وارد عرصه روضه خوانی شدم به سفارش استاد عزیزم کتاب حماسه ی حسینی علامه شهید مطهری رو مطالعه کردم و از همون موقع تا کنون مشغول تحقیق و پژوهش و بررسی صحت روضه ها هستم و خدا گواه است که بجز صدق و اخلاص در روضه خوانی و خادمی سیدالشهدا هدفی نداشته و ندارم
مطلبی که در ذیل مطالعه خواهید کرد برگرفته شده از جلد هشتم مجموعه چهارده جلدی دانشنامه امام حسین هستش که بطور گزیده خدمتتون عرض میشه
مطلب رو خوب و با دقت و تامل مطالعه کنید و سعی کنید در روضه خوانی هاتون از اون بهره ببرید
به ادامه مطلب مراجعه نمایید
مطالعه تفصیلىِ گزارشهاى مربوط به واقعه عاشورا، که در این دانشنامه آمدهاند، این پرسش را براى پژوهشگر پدید مىآورد که: چرا شمارى از مطالب مشهورى که در منابع متأخّر آمدهاند و بسیارى از مرثیهسرایان در تبیین واقعه عاشورا مطرح مىکنند، در این دانشنامه نیست، در صورتى که انتخاب نام «دانشنامه» براى این مجموعه، ایجاب مىکرد که جامع همه گزارشهاى واقعه عاشورا باشد؟ آیا دستاندرکاران تهیّه و تدوین دانشنامه امام حسین علیه السلام، این گزارشها را ندیدهاند؟ یا مُتفرّدات 1 منابع متأخّر، معتبر نیستند و اصولًا گزارشهایى بىاساس اند؟ و یا دلیل دیگرى در این باره وجود دارد؟
پاورقی :
1 : مُتفرّد: روایتى که داراى منبع واحد است
در مقدّمه این دانشنامه، در بحث از منابع واقعه عاشورا، و نیز در تبیین آسیبشناسى مرثیهسرایى امام حسین علیه السلام، 1 نکاتى در این باره بیان شد؛ ولى با توجّه به اهمّیت موضوع و براى روشنتر شدن پاسخ پرسشهاى یاد شده، در این جا نیز به دلایل عدم استفاده از منابع متأخّر و نیامدن شمارى از گزارشهاى مشهور واقعه عاشورا در این دانشنامه، مىپردازیم:
پاورقی :
1 : ر. ک: ج ۱ ص
نخستین دلیلِ بهره نگرفتن از منابع متأخّر در دانشنامه امام حسین علیه السلام، ارائه تاریخ معتبر و مستند زندگى آن امام هُمام و بویژه واقعه عاشوراست. از این رو، روش ما در نگارش این دانشنامه، بهرهگیرى از کهنترین منابع (یعنى منابع قرن اوّل تا هفتم و بعضا تا قرن نهم هجرى) بوده است. بر این اساس، گزارشهایى که در منابع بعدى آمدهاند و ریشه در منابع اصلى و کهن ندارند، مورد استناد ما قرار نگرفتهاند.
البتّه این سخن، بِدان معنا نیست که هر چه در منابع کهن وجود دارد، معتبر است؛ بلکه مقصود، این است که مطالب منابع جدیدى که ریشه در مصادر اصلى ندارند، اساسا قابل استناد نیستند، و گر نه، اعتبار مطالب منابع کهن و قابل استناد نیز منوط به ارزیابىهاى لازم است، چنان که ما در این دانشنامه، موارد قابل توجّهى از مطالب این منابع را مورد نقد قرار دادهایم.
چنان که پیش از این اشاره کردیم و متن این دانشنامه نیز مؤیّد این مدّعاست، تاریخ عاشورا، بیش از هر موضوع دیگرى، داراى منابع معتبر و قابل استناد است و اصولًا نیازى به گزارشهاى منابع غیر قابل استناد، نیست. 1
پاورقی :
1 : ر. ک: ج ۱ ص ۵۱ (پیش گفتار/ کتاب شناسى تاریخ عاشورا وعزادارى امام حسین علیه السلام)
این نکته، تنبّهآفرین است که گزارش منابع کهن تا قرن نهم در باره واقعه عاشورا، تفاوت و تمایز روشنى با گزارش کتابهاى سدههاى پس از آن دارد، از جمله این که:
الف در منابع سدههاى اخیر، صدها بلکه هزارها گزارش نو دیده مىشوند که در منابع کهن، اثرى از آنها نیست.
ب شیوهاى که منابع ضعیفِ سدههاى اخیر 1 براى گزارش واقعه عاشورا انتخاب کردهاند، شیوه داستانسرایى به جاى نقل مستندِ تاریخى است. از این رو، گزارشهاى کوتاهِ منابع اصلى، در این گونه کتابها، به داستانهایى بلند با جزئیات فراوان، تبدیل شدهاند.
ج بسیارى از منابع یاد شده، براى تحریک عواطف مردم، حتّى تا مرز نادیده گرفتن عزّت و کرامت خاندان رسالت، پیش رفتهاند.
نکته قابل توجّه
ممکن است در دفاع از گزارشهاى منابع سدههاى اخیر، گفته شود: نبودن این گزارشها در منابع اصلىِ فعلى، دلیل مستند نبودن آنها نیست؛ زیرا ممکن است تهیّهکنندگان آنها به منابعى دسترس داشتهاند که نزد آنها معتبر بوده؛ امّا به دست ما نرسیده است.
پاسخ این سخن، این است که: اوّلًا، هیچ یک از نویسندگان کتابهاى ضعیف مشهور، ادّعا نکردهاند که به نسخهاى معتبر دسترس داشتهاند که دیگران از آن بىبهره بودهاند و معمولًا گزارشهاى آنان، مستند نیست، وگاه گزارشهاى خود را مستند به کتابهایى نظیرِ خود کردهاند (که بعضا همین استنادها هم نادرست است). 2
ثانیا، این گونه کتابها، در پارهاى از موارد، گزارشهاى خود را به منابع معتبر، مستند مىکنند؛ امّا با مراجعه به منابع یاد شده، مشخّص مىشود که استناد آنها اشتباه است. 3
پاورقی :
1 : ر. ک: ج ۱ ص ۹۱ (پیش گفتار/ منابع غیر قابل استناد)
2 : مانند ماجراى ترک صحنه کربلا توسّط برخى یاران امام علیه السلام در شب عاشورا که الدمعة الساکبة (ج ۴ ص ۲
3 : مانند ماجراى هلال بن نافِع در شب عاشورا، که کتاب الدمعة الساکبة (ج ۴ ص ۲
گزارشهاى منابع متأخّر را به سه دسته مىتوان تقسیم کرد:
دسته اوّل، گزارشهایى که خلاف واقع بودن آنها، روشن و قطعى است؛ مانند: شمارى از مطالب کتابهاى روضة الشهدا؛ أسرار الشهادة و المنتخب طُرَیحى و سایر منابع متأخّر ضعیفى که در مقدّمه این دانشنامه به آنها اشاره شد و در مبحث «آسیبشناسى مرثیهسرایى»، ریشهیابى گردید. 1
دسته دوم، گزارشهایى که متن آنها ایرادى ندارد؛ ولى نه تنها دلیلى بر صحّت آنها ارائه نشده، بلکه به دلیل آن که در منابع اصلى دیده نمىشوند و در کنار مطالبى قرار دارند که دروغ بودن آنها واضح است، واقعیت داشتن آنها، جدّا مورد تردید است.
دسته سوم، گزارشهایى که در منابع اصلى تاریخى و حدیثى نیز وجود دارند.
به نظر ما، تنها دسته سوم از گزارشهاى منابع متأخّر، قابل نقل و استنادند، و اگر کسانى این نظریه را نمىپذیرند و به دلیل هیجانانگیز بودن متفرّداتِ منابع ضعیف و مؤثّر بودن آنها در گرم کردن مجالس، نمىتوانند از نقل آنها صرف نظر کنند، بهرهگیرى از این دانشنامه، حدّ اقل، این فایده را براى آنها خواهد داشت که بتوانند مطالب دستِ اوّل را که در منابع کهن آمده، از گزارشهایى که در منابع اصلى وجود ندارند، تفکیک کنند تا بویژه در نسبت دادن سخنى به اهل بیت علیهم السلام براى امرى مستحب، مرتکب حرامِ مسلّم و نهىِ قطعىِ (وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ) 2 نگردند.
پاورقی :
1 : ر. ک: ج ۹ ص ۳۳۳ (بخش یازدهم/ درآمد)