یوم الهدم :
تا به حال نام یوم الهدم را شنیده اید ؟ یوم الهدم یعنی روز ویران کردن …
سالروز تخریب بقیع را پیشاپیش به تمام مسلمان جهان پیشاپیش تسلیت عرض می نمائیم.
در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری پس از اشغال مکه ، وهابیان به سرکردگی
عبدالعزیز بن سعود روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان
شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به
تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور هم چنین قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم
(صلی الله علیه و آله و سلم) قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنین مادر حضرت
اباالفضل العباس (علیه السلام) و قبر عبدالله پدر پیامبر و اسماعیل فرزند
امام صادق (علیه السلام) و بسیاری قبور دیگرپرداختند .
جهت مشاهده ادامه مطالب و تصاویر مربوطه به ادامه مطلب مراجعه نمایید
یوم الهدم :
تا به حال نام یوم الهدم را شنیده اید ؟ یوم الهدم یعنی روز ویران کردن …
سالروز تخریب بقیع را پیشاپیش به تمام مسلمان جهان پیشاپیش تسلیت عرض می نمائیم.
در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری پس از اشغال مکه ، وهابیان به سرکردگی
عبدالعزیز بن سعود روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان
شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به
تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور هم چنین قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم
(صلی الله علیه و آله و سلم) قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنین مادر حضرت
اباالفضل العباس (علیه السلام) و قبر عبدالله پدر پیامبر و اسماعیل فرزند
امام صادق (علیه السلام) و بسیاری قبور دیگرپرداختند .
ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) قرار داشت را از جا در آورده ، بردند .
اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود . آنان در سال ۱۲۲۱ هجری نیز یک بار دیگر به مدینه هجوم برده ، پس از یک سال و نیم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصزف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشیای گرانبهای حرم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و تخریب و غارت قبرستان بقیع نمودند .
طبق نقل تاریخی آن ها در این حمله چهار صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و یاقوت گرانبها و حدود یکصد قبضه شمشیر با غلاف های مطلا به طلای خالص و تزیین شده به الماس و یاقوت و … به یغما بردند . و این نیز نخستین حمله آنان به مقدسات اسلامی نبود .
صلاح الدین مختار نویسنده و مورخ وهابی در کتاب “تاریخ امملکه العربیه السعودیه کما عرفت” بخشی از افتخارات وهابیت در حمله به کربلای معلی را چینن شرح می دهد :
در سال ۱۲۱۶ امیرسعود در رأس نیروهای بسیاری از مردم نجد و حبوب و حجاز و تهامه و نواحی دیگر به قصد عراق حرکت نمود و در ماه ذی القعده به شهر کربلا رسید و آن را محاصره کرد . سپاه مذکور باروی شهر را خراب کردند و به زور وارد شهر شدند . بیشترمردم را در کوچه و بازار و خانه ها به قتل رسانیدند و نزدیک ظهر با اموال و غنائم فراوان از شهر خارج شدند ، سپس در محلی به نام ابیض گرد آمدند . خمس اموالرا خود سعود برداشت و بقیه را به هر پیاده یک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد .(چون به نظر آنها جنگ با کفار بود)
عثمان بن بشر از دیگر مورخان وهابی درباره حمله به کربلا چنین می نویسد: “… گنبد روی قبر (یعنی قبر امام حسین علیه السلام) را ویران ساختند و صندوق روی قبر را که زمرد و یاقوت و جواهرات دیگر در آن نشانده بودند، برگرفتند و آنچه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره و قرآن های نفیس و جز آنها یافتند، غارت کردند و نزدیک ظهر از شهر بیرون رفتند در حالی که قریب به ۲۰۰۰ تن از اهالی کربلا را کشته بودند.”
جالب این جاست که مورخ مزبور نام کتاب خود را “عنوان المجد فی تاریخ نجد” گذاشته و از این وقایع به عنوان نشانههای مجد و شکوه و عظکت وهابیت یاد کرده است!
اما این فقط شیعیان و اماکن مقدسه آنها نبودند که وهابیان آثار مجد و شکوه خود را در آن به نمایش گذاشتهاند، مکه مکرمه و طائف نیز از حملات آنان در امان نماند. “جمیل صدقی زهاوی” در خصوص فتح طائف می نویسد: “طفل شیرخواره را بر روی سینه مادرش سر بریدند، جمعی را که مشغول فراگیری قرآن بودند کشتند، چون در خانهها کسی باقی نماند، به دکانها و مساجد رفتند و هر کس بود، حتی گروهی را که در حال رکوع و سجود بودند، کشتند. کتابها را که در میان آنها تعدادی مصحف شریف و نسخههایی از صحیح بخاری و مسلم و دیگر کتب فقه و حدیث بود، در کوچه و بازار افکندند و آنها را پیمال کردند.”
سرزدن این قبیل امور از پیروان محمد بن عبدالوهاب شگفت نیست! تابعان کسی که همه مسلمانان را کافر و مشرک می دانست و مکه و مدینه را قبل از آنکه به دست وهابیان بیافتد، دارالحرب و دارالکفر ! می دانست. در کتاب “الدررالسنیه” می خوانیم:
“وی – محمد بن عبدالوهاب از صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و اله نهی میکرد و از شنیدن آن ناراحت میشد. صلوات فرستنده را اذیت میکرد و به سختترین وجه مجازات می نمود.
حتی او دستور داد مرد نابینای متدینی را که مؤذن بود و صوت خوشی داشت، چون به حرف او گوش نداده، بر پیامبر صلوات فرستاده بود، به قتل رسانند. بسیاری از کتب مربوط به صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله را به آتش کشید و به هریک از پیروانش اجازه می داد قرآن را مطابق فهم خود تفسیر کند.”
محمد بن عبدالوهاب به نوبهی خود در اعتقادات پیرو “ابن تیمیه حنبلی” است، که در قرن هشتم هجری میزیسته است، از ابن تیمیه عقاید جالبی نقل شده است. از جمله اینکه او خدا را جسم میدانست! برای ذات مقدس خداوند دست و پا و چشم و زبان و دهان قائل بود! ابن بطوطه جهانگرد معروف در سفرنامهی خود می گوید: “ابن تیمیه را بر منبر مسجد جامع دمشق دیدم که مردم را موعظه میکرد و میگفت: خداوند به آسمان دنیا میآید، همان گونه که من اکنون فرود میآیم! سپس یک پله از منبر پائین میآمد!”
عقاید او آنچنان سخیف و بیمقدار بود که خود اهل سنت وی را به زندان افکندند و در رد او کتب متعددی را به رشته تحریر درآوردند.
شما هم برای نابودی این ظالمان بی دین دعا کنید .