خورشید شب فاطمه بالا آمد شکل دگر علی و زهرا آمد
مشتاق زیارت حسن بود، حسین این بود که شش ماهه به دنیا آمد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
در ملک ری شکوه خدایی بزرگوار زرتشت این قبیله شمایی بزرگوار
بر بخت ما همیشه عرب غبطه می خورد داماد خانواده مایی بزرگوار
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
به کسی کار ندارم که بهشتم لیلی ست بت بتخانه و رهبان کنشتم لیلی ست
خاک من خاک جنون است و سرشتم لیلی ست هر چه در مکتب استاد نوشتم لیلی ست
جز به این حرف ندارد قلم من میلی
دفترم پر شده از لیلی لیلی لیلی
می نویسم لیلی تا که بخوانیم حسین تا جنون را به نهایت برسانیم حسین
آن که بی او نفسی هم نتوانیم حسین وقت یک ذکر همه هم ضربانیم: حسین
او همان است که هر وقت از او می خوانم
از دل عرش خدا فاطمه گوید جانم
از همان روز که حُسنش ز تجلّی دم زد از همان دم که دمش طعنه به جام جم زد
از همان لحظه که مهرش به دلم پرچم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
گفت من عشقم و مجنون حسین بن علی
در رگم نیست به جز خون حسین بن علی
آسمان با تپش ماه تماشا دارد قطره دریا که شود جلوه ی زیبا دارد
خاک یک دشت فقط تربت اعلا دارد عشق با نام حسین است که معنی دارد
تا خدا هست و جهان هست و زمان هست و زمین
نمک سفره ایجاد حسین است همین
غم عشق است که آتش زده بر بنیادم تا که در راه محبت بدهد بر بادم
من ملک بودم و فردوس... نه آمد یادم که من از روز ازل اهل حسین آبادم
منم آن رود که جز جانب دریا نروم
بر دری غیر در خانه ی مولا نروم
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ارباب ما رسیده و دنیا شلوغ شد دنیا فقط نه... عالم بالا شلوغ شد
بازار نوکری من و تو گرفته است شکر خدا دوباره سر ما شلوغ شد
با فوجی از فرشته، بزرگ ملائکه ... ... آمد زمین و خانه ی مولا شلوغ شد
در دست هر فرشته هدایای شاخصی ست اطراف گاهواره ی آقا شلوغ شد
از برکت رسیدن ارباب شیعه ها حتّی کِنِشت و دِیر و کلیسا شلوغ شد
با کشتی نجات سریع و وسیع او نقطه به نقطه دامن دریا شلوغ شد
خالی شده جهنّم و آتش فرو نشست در عین حال، جنّت اعلی شلوغ شد
فرزند دومین پیمبر پسر شده
زهرا دوباره مادر و حیدر پدر شده
وقتی که رو به وادی میقات می کنیم با ذکر «یا حسین» مناجات می کنیم
مصداق «یا مُفتّح الأبواب» نام اوست ما با حسین، سِیر سماوات می کنیم
مهرش که روزی دل هر کس نمی شود با مهر او همیشه مباهات می کنیم
ما که عذاب قبر نداریم با حسین با حرز یار، دفع بلیّات می کنیم
این که سرشت ما همه از خاک کربلاست با منطق فلاسفه اثبات می کنیم
با کربلای او چه نیازی به جنّت است اعراض از تمامی جنّات می کنیم
وقتی که نام حضرت ارباب می بریم خوشنود قلب عمّه ی سادات می کنیم
هر دلبری که دلبر آقا نمی شود
هر خواهری که زینب کبری نمی شود
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
جهت مشاهده دیگر اشعار
ولادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع)
به ادامه مطلب مراجعه نمایید