با کلیک نمودن بر روی تصویر فوق به بخش
ویژه نامه سالروز آزادسازی خرمشهر
وارد شوید
این ویژه نامه از سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی
گرفته شده است
با کلیک نمودن بر روی تصویر فوق به بخش
ویژه نامه سالروز آزادسازی خرمشهر
وارد شوید
این ویژه نامه از سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی
گرفته شده است
با کلیک نمودن بر روی تصویر فوق به بخش
وارد شوید
این ویژه نامه از سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی
گرفته شده است
عاقبت دست اجل مشکلم وا می کند هر که بیند روی من یاد زهرا می کند
کی نداند ای خدا از چه در تاب و تبم یاد زندان رفتن عمّه خود زینبم
امروز دسته جمعی برویم گوشه زندان تاریک بغداد زمزمه آقا موسی بن جعفر را بشنوم
مدام ذکر مناجات امام این بود
خدا ممنونم یک جای خلوتی هستم با تو مناجات می کنم ، اما مردم روزهای آخر مناجات مولا عوض شد
( آماده اید بگویم ) صدا می زد :
یا مُخَلِّصَ الشََّجَرِ مِن بَینِ رَملٍ وَ ماءٍ وَ طینٍ ، یا مُخَلِّصَ النّارِ مِن بَینِ الحَدیدِ وَ الحَجَرِ ،
یا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِن بَینِ فُرِثٍ وَ دَمٍ ، مُخَلِّصَ الوَلَدِ مِن بَینِ مَشِیمَةٍ وَ رَحِمٍ ،
یا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنَ الاَحشاءِ وَ الاَمعاءِ، خَلِّصنی مِن یَدِ هارونِ الَّرشیدِ .
ای خداوندی که گیاه را از بین آب و گل و ریگ نجات می دهی ،
ای خدایی که آتش را از بین آهن و سنگ رهائی می بخشی ،
ای خدایی که شیر را از بین فضولات و خون خلاص می کنی ،
ای خدایی که بچه ها را از میان رحم نجات می بخشی ،
ای خدایی که روح را ا زمیان حجابها خلاص می کنی ،
مرا از دست هارون خلاص کن 1
قربان مناجاتش بروم . آی دلهای کربلایی ، انشاءالله کاظمین ،
کربلا هم جد غریبش حسین ، میان گودی قتلگاه با لب عطشان چنین مناجات می کرد :
الهی صَبراً عَلی قَضائِکَ یا رَبِّ لااِلهَ سِواکَ یا غیاثَالمُستَغیثین ...
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ندارد یوسف صدّیق زندانی که من دارم ندارد هیچ زندانی نگهبانی که من دارم
به جنت مادرم زهرا پریشان کرده گیسو را پریشان گشته از حال پریشانی که من دارم
بگیرم روزها را روزه و شبها خورم سیلی ندارد کس به عالم خصم خونخواری که من دارم
همه شنیده اید که نگهبان زندان امام ،سندی بن شاهک یهودی بود ، هارون سفارش کرده بود
هر چه می توانی این آقا را آزار و اذیت کن ، مولا روزها روزه می گرفتند ،
شبها هنگام افطار با تازیانه آقا را پذیرایی می کرد
امام رضا آمد بغداد گوشه زندانسر بابا ر به دامن گرفت ،
آخر هر پدری آرزو دارد آن لحظه ی آخر میوۀ دلش را ببیند .
اما قربان آن حسینی که در گودی قتلگاه افتاده بود کسی نبود سر عزیز فاطمه را به دامن بگیرد .
یک وقت عزیز فاطمه احساس سنگینی کرد روی سینه مبارک،
تا چشم باز کند ببیند شمر با خنجر برهنه . همه صدا بزنید حسین .
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
دلها را ببریم کاظمین ، کنار حرم با صفای مولا مون موسی بن جعفر ،
خوشا به حال آنهایی که الان پروانه وار کنار حرم آقا موسی بن جعفرند
از آن روزی که امام هفتم را دستگیر و زندانی کردند
هر شب بستر امام رضا را در دهلیز خانه پهن می کردند ، این زن بچه ای که سالها بابا ندیدند
جمال امام رضا را بجای بابا تماشا می کردند .
اما مثل امشب (25 ماه رجب ) بستر امام رضا در دهلیز خانه پهن کردند هر چه منتظربودند دیدند امام رضا نیامد ،
شب نیمه شد حضرت رضا نیامد ، یک وقت خواهرش معصومه دید امام رضا وارد شد
اما شال عزا بر گردن انداخته فوراً آمد مقابل برادر ، برادر کجا بودی ؟ دیر آمدی ؟ دیدند آقا مثل ابر بهار گریه می کند
آقا مگر چه شده ؟ فرمود: خواهرم برو لباس عزا بتن کن دارم از گوشه زندان بغداد می آیم ،
بابای غریب مان غریبانه گوشه زندان جان داد .
درب زندان را برویش غیرغم کس وا نکرد جز اجل در گوشه زندان کسی شادش نکرد
اما کربلا ، امام سجاد نتوانست بیاید گودی قتلگاه ، یک وقت نگاه کند ببیند سر بریده بابا بالای نیزه است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
عاشقان اهل بیت ، سه تا بدن سه روز روی زمین بود ، قربان این سه بدن مطهر ،
یکی بدن مطهر امام جواد الائمه بود اما کبوترها آمدند بال به بال یکدیگر دادند نازنین بدن امام جواد را سایه انداختند ،
یکی بدن مطهر موسی بن جعفر بود ، سه روز روی زمین بود اما سایبان دارد بعد سه روز کفن قیمتی بر بدن آقا کردند ،
اما با چه عزّت و جلالی بدن تشییع کردند ( رحمت خدا بر این ناله ها و زمزمه ها ) .
اما قربان آن بدنی که سه روز برهنه روی زمین داغ کربلا ، وقتی امام سجاد آمد فرمود :
بنی اسد بروید بوریا بیاورید بدن پاره پاره بابا را میان بوریا پیچید سرازیر قبر کرد
بعد لبها را گذاشت بر آن رگهای بریده ، همه صدا بزنیم حسین .
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
جهت مشاهده دیگر روضه ها و گریزهای
شهادت امام موسی کاظم (ع)
به ادامه مطلب مراجعه نمایید
آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است
جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است
افتاده است بی کس و تنها، غریب وار مردی که با تمامی خلقت برابر است
مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است
زندان نگو، که گرم مناجات با خداست غار حرای حضرت موسی بن جعفر است
از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است
باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است
ای من فدای شال عزای شما شوم
آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
عمرش میان غربت بی یاورش گذشت رنج هزار ساله بر آن پیکرش گذشت
حسرت کشیده چون پدری گیسوان او درحسرت نوازشی از دخترش گذشت
او مرگ خویش را ز خدا عاشقانه خواست از بس بلا کشید که آب از سرش گذشت
وقتی به زیر مشت و لگد ها شکسته شد دانست آنچه بر بدن مادرش گذشت
اما اسارتش که به زینب نمی رسد او شعله از اصابت با معجرش گذشت
زینب اسیر کوچه و بازار شام شد
زن بود و وارد صف اغیار شام شد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
زیر سنگینی زنجیر سرش افتاده خواست پرواز کند دید پرش افتاده
می شود گفت کجا تکیه به دیوار زده ست بس که شلاق به جان کمرش افتاده
آدم تشنه عجب سرفه ی خشکی دارد چقدر لخته ی خون دور و برش افتاده
گریه پیوسته که باشد اثراتی دارد چند تاری مژه از پلک ترش افتاده
هر کس ایام کهنسالی عصا می خواهد پسرش نیست ببیند پدرش افتاده
آن که از کودکی اش مورد حرمت بوده ست سر پیری به چه جایی گذرش افتاده!
به جراحات تنش ربط ندارد اشکش
حتم دارم که به یاد پسرش افتاده
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
در میان هلهله سوز و نوا گم می شود زیر ضرب تازیانه ناله ها گم می شود
بس که بازی می کند زنجیر ها با گردنم در گلویم گریه های بی صدا گم می شود
در دل شب بارها آمد نمازم را شکست در میان قهقه صوت دعا گم می شود
چهار چوب پیکرم بشکسته و لاغر شدم وقت سجده پیکرم زیر عبا گم می شود
تازه فهمیدم چرا در وقت سیلی خوردنش راه مادر در میان کوچه ها گم می شود
بین تارکی شب چون ضربه خوردم آگهم آه، در سینه به ضرب بی هوا گم می شود
از یهودی ضربه خوردم خوب می دانم چرا
گوشوار بچه ها در کربلا گم می شود
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ناله ای سوخته از سینۀ سوزان آید وین نوائیست که از گوشۀ زندان آید
آن چه زندان که سیه چال بود از دهشت شب و روزش به نظر تیره و یکسان آید
های هارون که گرفتار تو شد موسی عصر شب و روز تو و او هر دو به پایان اید
سال ها این پسر فاطمه مهمان تو هست هیچ گفتی که چه ها بر سر مهمان آید
هم دم آن پدر پیر ز چندین اولاد طفل اشکی است که از دیده به دامان آید
امشب از غربت او سلسله هم می نالد کآن جگر سوخته را عمر به پایان آید
کند و زنجیر از آن جان به زندان مأنوس نکشد دست اگر بر لب او جان آید
گر چه این زمزمه خاموش شود تا به ابد
بانگ مظلومیش از سینه باران آید
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ناله و فریاد من سودی به حال من ندارد از که آزادی بخواهم این قفس روزن ندارد
زخم گردن، جسم نیلی، پای خون آلوده گوید آسمان زندانیی مظلوم تر از من ندارد
آن چنان افتاده ام از پا در این زندان که دیگر دست من تابی که غل بردارد از گردن ندارد
کس نگوید آخر ای بیداد گر صیاد بس کن مرغ بال و پر شسکته در قفس کشتن ندارد
طور زندان، آه آتش، اشک مونس، ناله همدم موسی این حال و هوا در وادی اَیمن ندارد
دوستان یاد آورید از گریه ویران نشینی کو تسلائی به غیر از خنده دشمن ندارد
نیست یکسان حبس تاریک من و زندان یوسف او چو من آثار زنجیر ستم بر تن ندارد
او دگر نشکسته در هم استخوان ساق پایش
او دگر در گوشه مطموره ها مسکن ندارد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
جهت مشاهده دیگر اشعار
شهادت امام کاظم (ع)
به ادامه مطلب مراجعه نمایید
با کلیک نمودن بر روی تصویر فوق به بخش
ویژه نامه وفات حضرت زینب کبری
(س)
وارد شوید
این ویژه نامه از سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی
گرفته شده است
بنا به بعضی از اقوال بی بی این چند وقته شام بوده،حالا تبعید کردن،یا عبدالله آورده،
چی میدونیم چه به سرش آوردن،هنوز نمی دونیم چه به سرش آوردن،باور کن اینقدر روضه خوند
تو مدینه من بعید نمیدونم مسمومش کرده باشن،چون حکومت تبعید که میخواست بکنه.
آری مثل فردا معروفه میگن گفت: عبدالله،نفسا آخرمه،حلالم کن،بگو کنیزا بسترم رو ببرند،
زیر آفتاب پهن کنند،کنیزا اشاره کردن اقا نه! عبدالله گفت:من نوکر زینبم،
از اولم همین بوده،شوهر چیه،هرچی خانم بگه،فقط گفت:چرا بی بی جان؟
فرمود عبدالله تو میدونی،من حسینیم یادم نمیره، دیدم داداشم آروم پنچه هاش رو خاک میکشه.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ایوب این قدر صبر کرد، همه سختی ها را تحمل کرد تا اونجا که حرف ناموس وسط اومد،
گفت خدایا، دیگه نمی تونم صبر کنم.
حرف زینب که می شه حرف ناموسیه، نمی شه واردش شد، فقط تصور کن یه خانم،
نه عباسی نه قاسمی نه علی اکبری
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی، فرمودند: وقتی حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
قنداقه ی زینب (سلام الله علیها) را به محضر رسول اکرم برد، این نوزاد عزیز فاطمه،
چشم مبارک را برای هیچ یک دام از اهل بیت باز نکرد، و تنها وقتی قنداقه
در بغل امام حسین قرار گرفت، چشم مبارک را گشود.
در مجلس یزید نیز سر مبارک آقا از فراز نیزه به تمام اسرا نگاه کرد، ولی وقتی که
مقابل حضرت زینب (سلام الله علیها) رسید، چشمها را روی هم گذاشت و
از گوشه های چشم مبارکش اشک جاری شد، گویی می خواست فرموده باشد که:
خواهر عزیز ! از این که این همه محبت به یتیمانم کرده اید، ممنون شما هستم
و بیش از این مرا خجل می کن.
گیسو به دست باد رها کردنت بس است اینگونه ای ستاره ی من دیدنت بس است
راست به روی نیزه ولی بی تعادل است یک سنگ هم به نیت افتادنت بس است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
مرحوم حاج ملا آقاجان زنجانی می فرمود:
این که عصر عاشورا دشمن، معجر از سر زینب (سلام الله علیها) کشیده،
من مطمئنم که هیچ کس قدرت نداشت به حضرت نگاه بیندازد، زیرا وقتی به خورشید آخرت
(پس از اینکه در چهار دریا فرو رفته و نور آن ضعیف شده و
خورشید آسمان دنیا گشته، نمی توان نگاه کرد) کسی هم نمی تواند خورشیدی را خدایی است
و در هیچ دریایی فرو نشده است نگاه بیاندازد.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
از آیت الله سیبویه سئوال شد: کدام یک از روضه هاست،
که دل شمارو بیشتر می سوزونه؟فرمودند:(اسیری بی بی ،"صلّی الله علیک یا اباعبدالله"،
از مرحوم آقا شیخ جعفر شوشتری،رفع الله درجاته نقل شده،ایشان فرموده بودند
دو مصیبت،دو غصه بود،که امام حسین و کشت،آقا رو از پا انداخت،یکی غصه تشنگی بچه ها
و یکی غصه اسیری عیال بود،این دو مصیبت،واین که آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف،
خون گریه می کنه،مال همین اسیری عمه شون حضرت زینب سلام الله علیهاست،اینم
،بعضی ها می گن ،امام زمان ارواحنا فداه می گن:یا جدا،اگه اشک چشمم تمام بشود
،خون گریه می کنم،من می گم،نه،امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
از اول خون گریه می کنه،از اولش خونه
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
بمیرم برای آن لحظه ای که زینب آمد بالای بلندی ، دید یک عده دارند
با شمشیر حسینش را می زنند
یک عده دارند با نیزه می زنند ، کماندار با تیر می زند ، آنهایی که حربه ای ندارند
دامن هایشان را پر از سنگ کردند بر عزیز فاطمه می زنند .
زینب دستهایش را روی سر گذاشت صدا زد :
وامحمدا ، واعلیا، وااُماه ، واحسینا ،
از تلِّ زینبیه ، زینب صدا می زد حسین با قامتی خمیده زینب صدا می زد حسین
هر جا به هر بهانه ، زینب صدا می زد حسین در زیر تازیانه ، زینب صدا می زد حسین
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
جهت مشاهده دیگر روضه ها و گریزهای
وفات حضرت زینب کبری (س)
به ادامه مطلب مراجعه نمایید
باید که تو را حضرت منان بنویسد در حد قلم نیست که قرآن بنویسد
هر دست گدایی که به سوی تو دراز است مفهوم قنوتی است که در بین نماز است
سمت حرم توست دلم باز روانه
«ای تیر غمت را دل عشاق نشانه»
ایوان دلم خاک، طلایی بده مولا قدری به من خسته بهایی بده مولا
آن چیست که در حج و طواف است...؟نشانه است
«مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است»
تکفیر نما عقربه ی قبله نمارا چون اوست که سمت تو نشان داده خدا را
احمد(ص) به خدا غیر علی(ع) یار نمی خواست پیغمبر ما همسفر غار نمی خواست
رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست
«تا بوده علی(ع) بوده و تا هست علی(ع) هست»
بر اسب سوار است قیامت شده بر پا دشمن به فرار است ازین حالت مولا
شمشیر کشیده است که لشگر بگشاید باید برود یک تنه خیبر بگشاید
«یا قادر» و «یا قاهر» و «یا فاتح» و «یا هو» این جرأت و این هیبت و این قدرت بازو...
...از ترس ز دستان عدویش سپر افتاد
«با خشم علی(ع) هرکه در افتاد ور افتاد»
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
علی معنای لطف و جود و احسان علی آیینه ی معبود منان
بود بهر حیات پیکر دین علی روح و علی جسم و علی جان
امیرالمومنین بعد از پیمبر بود شیواترین تفسیر قرآن
جمال او کجا و روی یوسف فدای روی ماهش ماه کنعان
غلامیّ علی کم رتبه ای نیست بود برتر ز صدها شاه و سلطان
هر آن کس در دلش مهر علی هست بر او واجب بود جنات رضوان
به دنیا گر هزاران دلبر آید
دگر مثل علی مادر نزاید
از آن روزی که ذکرش پا گرفته بساط عاشقیّ ما گرفته
به هر جا که پیمبر یاوری خواست علی دست خودش بالا گرفته
و حاتم با گدایی از در او تمام رزق خود یک جا گرفته
بود منفور و بیچاره کسی که علی از او نگاهش را گرفته
به منظور شفاعت از محبین خدا از مرتضی امضا گرفته
امیری آسمانی کز بر او چنین درس ادب سقا گرفته
"فقط حیدر امیرالمومنین است"
رجز های یل ام البنین است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
هر کس به سر کوی تو جایی دارد هر کس که تو را خواست خدایی دارد
از کعبه شنیدم که به عشاقش گفت ایوان نجف عجب صفایی دارد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
عشق من و تو چه ماجرایی دارد این قصه چه شاهی چه گدایی دارد
من بین صفا و مروه هم میگویم ایوان نجف عجب صفایی دارد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
وحـــی آمد که شوم پیک ، بسازم غزلی تا شوم شاعر درباری احســــاس ، ولی
دیدم امکان تخیــل به سرم ساخته نیست نه فعـــــولن نه فعــــــلتُ فعلاتن فعلی
صحبت از مردعرب گونه ی تاریخ نبود صحبت از شیرترین شیر خـدا بود و یلی
نام زیبای علـــــــــی بردم و استــاد شدم چون که شعر و ادب و فضل و هنر هست علی
یا علــــــی دست به دامان توام خرده مگیر
کمترین عضـــــو ز یاران توام خرده مگیر
طرح چشمان تو اعجاز هنر نیست که هست در نگاهت ز خــداوند اثر نیسـت که هست
هیبت شیر ز تشبیه تو و جلـــوه ی توست برق چشمان تو مانند قمر نیست که هست
یک تنه لشکری و دور و برت نقطه ی امن فتح خیبر اثر تیغ دو سر نیست که هست
اهــل این خانه به انفاق و کرم معروفند باز هم پشت در خانه خبر نیست که هست
خوردن شربت دیدار ز دلدار خوش است
گه گداری سرکی از سر دیوار خوش است
بی جهت نیست علی عالی دنیا شده است بی جهت نیست علی لایق زهرا شده است
اینکه خلقی به تو وابسته شده نیست شگفت چند قرنیست خــدا عاشق مولا شده است
یا علی لب بگشا هر چه تو گویی سند است هر که از علم تو داناست توانا شده است
به نجف رفته بداند که نجف یعنی چه ؟ گنبدی در نظرش غرق تماشا شده است
خواهشــــــا سهمیه ی بیشتری امضا کن باز صندوق پر از فرم تقاضا شده است
یاعلی درحرمت نغمه ی چاووش خوش است
پشت بندش سفر مرقد شش گوش خوش است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
تسبیح شیعه نام گوهربار حیدر است بی شک دلم همیشه گرفتار حیدر است
صدیق اکبری که شنیدی فقط علی است پس این لقب همیشه سزاوار حیدر است
فاروق اعظم است به نص صریح وحی فرقان بین باطل و حق کار حیدر است
ما بی علی بهشت خدا را نخواستیم اصلا بهشت دیدن رخسار حیدر است
دنیای بی ولای علی عین دوزخ است معیار خلق ما همه معیار حیدر است
ءی شک قیام کرب و بلا حرف حق اوست نام حسین گرمی بازار حیدر است
هر کس که در عزای حسینش گریسته نامش میان دفتر آمار حیدر است
((مارا خدا به عشق علی آفریده است))
شیعه تمام عمر بدهکار حیدر است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ما را اسیـــرِ فاتــحِ خیبر نوشته اند ما را فقیـــر حضرتِ حیدر نوشته اند
شکر خـدا در عالم ذر شیعــه گشته ایم ما را مُحِبِّ آلِِ پیمبـر نوشته اند
ماییم همه مریـد و مرادِ همه علیست ما را دخیـلِ گیسوی دلبر نوشته اند
خورده به روی سینه ی ما مُهرِنوکری ما راغلامِ خواجه ی قنبر نوشته اند
ذکـرِ جنون و باعثِ مستیِّ ما علیست ما را خرابِ ساقــــی کوثر نوشته اند
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
جهت مشاهده دیگر اشعار
ولادت حضرت امیرالمومنین (ع)
به ادامه مطلب مراجعه نمایید
جان ما جانانه ما را آبرو بخشیده است این دل دیوانه ما را آبرو بخشیده است
باب شه باز است، مهمان می پذیرد،خوب و زشت لطف صاحب خانه ما را آبرو بخشیده است
دست رد کی می زند بر سینۀ سینه زنان رأفت شاهانه ما را آبرو بخشیده است
دور شمع حُسن مولا، سوختن آداب ماست شیوۀ پروانه ما را آبرو بخشیده است
با امیدی در ردیف تشنگان کوثریم ساقی و پیمانه ما را آبرو بخشیده است
جرعه نانوشیده بانگ عاشقی سر داده ایم نعرۀ مستانه ما را آبرو بخشیده است
یا علی ما را سفارش کن به دلبندت حسین عشق این دردانه ما را آبرو بخشیده
است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
شکر خدا مست می کوثرم شکر خدا فاطمه شد مادرم
شکر خدا اهل تولا شدم عاشق ذریه ی زهرا شدم
شکر خدا بر در این خانه ام شکر خدا نوکر این خانه ام
شکر خدا پیش علی رو زدم دم ز عطا و کرم او زدم
شکر خدا قلب و دلم با علی ست شکر خدا ذکر لبم یا علی ست
نام و نشان گر چه ندارم ولی نوکر و مسکین علی ام علی
گر که بپرسند گدای که ای ریزه خور خوان عطای که ای
نازم و گویم که کنم سروری شکر خدا حیدریم حیدری
خاک سر راه توام یا علی دشمن بدخواه توام یا علی
از قفس غصه رها شد دلم شکر خدا کرب و بلا شد دلم
مهر حسین است چراغ شبم شکر خدا سینه زن زینبم
شکر خدا گر چه که بی مایه ام با پسر فاطمه همسایه ام
شکر خدا مست می او شدم ریزه خور ضامن آهو شدم
شکر خدا نرفته ام راه کج ذکر لبم گشته دعای فرج
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
آن قول و قرار ازلی را عشق است دلدادگی لم یزلی را عشق است
از هر چه خوشی ست در دو عالم تنها مستی ولایت علی را عشق است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
شیعهام، نام و نشانم حیدر دل و جان، روح و روانم حیدر
دائم الخمرتر از انگورم ساقی هر دو جهانم حیدر
رزق از دست علی مرزوق است نمک و گرمی نانم حیدر
چشمه باشم، غلیانم حیدر رود باشم، جَرَیانم حیدر
قلب باشم، ضربانم حیدر جسم باشم، شریانم حیدر
شور باشم، هیجانم حیدر همهی کون و مکانم حیدر
حرف حرفم شده حیدر حیدر که الفبای زبانم حیدر
کفر
با یاد علی ایمان است اشهد
انّ اذانم حیدر
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
وقتی به ماه، روی تو تعبیر می شود واژه برای وصف تو تحقیر می شود
قرآن برای مدح تو گفته ست إنما جز تو، نبأ بگو به که تفسیر می شود؟
آقا بدون تو چه کسی مؤمنون شود؟ والشمس را بگو، به چه تعبیر می شود؟
خوشبخت آنکه شیر محبت چشیده است بیچاره آنکه بی تو زمین گیر می شود
خوش بخت تر کسی، که با ذکر یا علی- دارد میان مجلستان پیر می شود
این نام توست در وسط قلب من علی با هر تپش به عشق تو تکثیر می شود
این ذکر یا علی ست که با خط فاطمه بر بازوی ملائکه تحریر می شود
چون خانوادگی اسد الله غالبید عباس هم شبیه خودتت شیر می شود
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
جهت مشاهده دیگر اشعار
ولادت حضرت امیرالمومنین (ع)
به ادامه مطلب مراجعه نمایید
با کلیک نمودن بر روی تصویر فوق به بخش
ویژه نامه ولادت حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع)
وارد شوید
این ویژه نامه از سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی
گرفته شده است
با کلیک نمودن بر روی تصویر فوق به بخش
ویژه نامه ولادت امام محمد جواد(ع)
وارد شوید
این ویژه نامه از سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی
گرفته شده است
شعری برای ماه رجب دست و پا کنید دل را پر از ترنُّم ِ یا ربَّنا کنید
آئینه وار خوبیُّ و بد را جدا کنید توشه برای روز مبادا سَوا کنید
با کیمیا مس دل خود را طلا کنید باب ُ الجواد واشده رو بر رضا کنید
حرف من و تو نیست نوا از نقاره هاست این جودنامه تحفه ای از جانب رضاست
حالا که خنده بر لب سلطان ماسواست غم از دل شکسته ی این نوکرش جداست
امشب مدینه شاهد تابیدن سَخاست آری جواد آمده غوغا به پا کنید
جود ِ وجود آمد و هستی بها گرفت آمد جواد و فرصت هر طعنه را گرفت
روی لب رئوف حرم خنده پا گرفت تابید ماه و در بر خورشید جا گرفت
شهر مدینه با قدم او صفا گرفت با این صفای ناب مدینه صفا کنید
آمد قرار سینه ی زار ِ پدر شود سدّی برای طعنه و طوفان شر شود
خاک از نگاه معتبرش بارور شود صحرای داغ با قدمش پر ثمر شود
سنگر برای حفظ بشر در خطر شود در این حریم سینه ی افسرده جا کنید
افسرده ایم و غصّه شده بین سینه جا خنده بر این لب و دل ما با تب آشنا
تب کرده ایم از غم هجران دلربا تنها دوای ماست نگاه تو یا رضا
آقا بده حواله ی شش گوشه را به ما امضاء برات دیدن کرب و بلا کنید
دردانه ی رئوف حرم یکّه تاز جود هر کس که نوکریِّ تو را کرده برده سود
عشق تو ریشه کرده در این قلب و تار و پود اصلاً اگر نگاه تو بر نوکرت نبود
هرگز نمی نشست به لبهایم این سرود بود و نبود من به فدای وِلا کنید
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
روزی که روی نفس خودم پا گذاشتم دل را به پشت خانه ی تو جا گذاشتم
بیمار چشم تو دل من گشت و بعد از آن یک سو دگر طریق مداوا گذاشتم
هر دلخوشی که عشق تو جایی در آن نداشت آن را برای مردم دنیا گذاشتم
وقت عروج تا به مقام گدایی ات
پا روی شانه های مسیحا گذاشتم
زلفم گره به زلف تو خورده ست یا جواد
دل از دلم نگاه تو برده ست یا جواد
ای دلخوشی زندگی و حاصل رضا دردانه ی رضا و عزیز دل رضا
چشم انتظار مرد غریبی نشسته بود لطف خدا به یمن تو شد شامل رضا
میلاد تو سرور دل اهل بیت بود ای از تو پر شده ز صفا منزل رضا
دیگر نیاز نیست به انگور زهر دار حالا که خنده های تو شد قاتل رضا
سوگند می خورم که تو را دوست دارمت
یا حضرت جواد رضا دوست دارمت
خوشبو شدند با نفس تو گلاب ها تاثیر یافتند ز چشمت شراب ها
اصلا بعید نیست ز دوزخ به امر تو برداشته شوند تمام عذاب ها
ملک خصوصی تو و اجداد پاک توست روی زمین وجب به وجب خاک و آب ها
هفتاد حرف علم فقط در کف شماست گفتند از شما همه ی این کتاب ها
علم شما نبود ، دو عالم بنا نبود
خورشید و ماه و ارض و سما روی پا نبود
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
بیا به شهر مدینه نگاه را حس کن به دل سفر کن و نزدیک راه را حس کن
بیا به روی مسیح آفرین حق بنگر شمیم یوسف بیرون ز چاه را حس کن
بیا به صفحه اعمال عاشقان امشب شروع بخشش و ردّ گناه را حس کن
بیا به برکه چشم رضا زشوق امشب جمال منعکس و روی ماه را حس کن
شکوفه ای علوی بردرخت طوبی بین بیا حضور ولی عهد شاه را حس کن
مدینه مکّه شد وجلو ه گاه زهرا شد
بخوان ترانه که سلطان عشق بابا شد
رسید آنکه به قرآن عشق کاتب شد
شبیه جدّ خودش مظهر العجائب شد
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد همانکه ماه رخش قبله کواکب شد
چقدر آمدنش بر رضا مبارک بود که شکر و سجده برای امام واجب شد
به کوری همه بخل طینتان جهان تمام جود خدا را رسید و صاحب شد
رسید آنکه جواد الائمه شد نامش
همانکه جود و کرم هست تشنه جامش
جمال بی مثلش جلوه گاه خورشیدی زبان پر گهرش آیه های تو حیدی
دلیل بندگی حق ولایت تامش خدا ستیز بود هرکه کرده تردیدی
به جای پای خدا پا نهد هرآنکس که کند همیشه از این شاهزاده تقلیدی
بگو بگو به خدا عشق او فزونتر ده برای ما بپسند آنچه خود پسندیدی
تمام جلوه الله در رخش پیداست رواست جای خدا گر ورا پرستیدی
چه کفر باشد وایمان دلم بود آزاد
منم گدای ازل زاده امام جواد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
جهت مشاهده دیگر اشعار
ولادت حضرت جوادالائمه (ع)
به ادامه مطلب مراجعه نمایید
دعبلم کن تا برای تو غزلخوانی کنم با غزل های تو اظهار مسلمانی کنم
من که نیت کرده ام آقای من رخصت بده سر در باب الجوادت را چراغانی کنم
@@@
من و حصن حصین همسایه من و حبل متین همسایه
سالیانی
دل مرا برده پسر
نازنین همسایه
@@@
من مریدم شما همیشه مراد کرمت را نمی برم از یاد
میسرایم در این شب میلاد قُل أَعوذُ بِرَبِّ جود و جواد
بچه هایم تصدق سرتان
مددی کن به حق مادرتان
حرف دل را اگر غزل کردم واژه ها را دوباره حل کردم
و به یک مثنوی بدل کردم یاد احلی من العسل کردم
جام لبریز از شراب افتاد
نامت آمد دهانم آب افتاد
رعد و برقی شبیه طوفانی نکند تو علی دورانی ؟
نور چشم مه خراسانی تو ولیعهد شاه ایرانی
صاحب مسند امام رضا
پسر ارشد امام رضا
تو امامی و ما همه ماموم ز کرامت نکن مرا محروم
از نگاه تو میشود معلوم آینه دار چهارده معصوم
شاه جود و عنایت و بذلی
وارث غیرت ابوالفضلی
@@@
جهت مشاهده دیگر اشعار
ولادت حضرت جوادالائمه (ع)
به ادامه مطلب مراجعه نمایید
بر شادی پیغمبر و زهرا صلوات بر آینه ی علی اعلی صلوات
هم مولد اصغر است و هم روز جواد بر کرب و بلا و طوس یکجا صلوات
@@@
معشوق، به باد داده گیسو صلوات بر نوگل کربلا ز هر سو صلوات
نقّاره زدند، ماه پیدا شده است بر جلوه ی آن هلال ابرو صلوات
@@@
بر دلخوشی ضامن آهو صلوات جانم! بفرست باز بر او صلوات
آمد دو علی دو جلوه از پیغمبر بر هر دل مشتاق علی گو صلوات
@@@
بر روی جواد، باز بهتر صلوات بر ناز نگاه علی اصغر صلوات
این نیست صدای این همه جمعیت! بفرست بلندتر به حیدر صلوات
@@@
آقاجانم،حضرت در بستر بیماری از زهر افتاده بود،یه وقت صدای نازنینش بلند شد،حسنم بیا،
امام عسکری کنار بدن باباش رفت،نگاهی به صورت باباش کرد،تو تبعیدگاه ومنطقه نظامی
تبعیدشون کردند،
حضرت کنار بدن بابای غریبش نشست،ناله ها زد..
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
پول می داد امام هادی علیه السلام می گفت برید زیارت حسین علیه السلام،
حالا من روضه رو می برم کربلا و عاشورا ،اونجایی که امام هادی دوست داره،
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
کجا ببرمت،همین یه مسیر مسیر روضه ی من،می گن امام عسگری،خیلی فردا بی تابی کرد،
وقتی بدن بابا رو دید،وقتی داغ بابا دید،یا امام عسگری،شنیدم گریبان چاک زدی،شنیدم به سر و صورت
زدی،شنیدم برا داغ بابات،بلند گریه کردی، مگه چه کردن با بابات،مگه چه جوری کشتنش،
اگه شما گریبان چاک زدی،پس زین العابدین چی بگه کربلا،یا الله،گریبان چاک زد امام عسگری
،اما کربلا،زین العابدین دید همه دارن بدنهارو دفن می کنن،هیچکی به بدن حسین نگاه نمی کنه
،حسین...........عمه چرا بدن بابامو دفن نمی کنن،مگه بابای من،مسلمون نیست،
چرا بدنهای خودشونو دفن می کنن،یکی نبود بگه زین العابدین،صبر کن،الان یه کاری می کنن،
دیگه بدن بابات پیدا نباشه، الان ده نفر میان،اسباشونو میارن،فرج امام زمان بگو حسین.....
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
شد امام هادی دین کشته زهر جفا پاره پاره جگر را آن عزیز مصطفی
شیعیان را روز ماتم شد ز مرگ شاه دین شد مدینه بر بنی هاشم ز غم ماتم سرا
زهر کین چون کارگر شد بر شه دنیا و دین با امام عسگری گفتا که ای جانم بیا
بعد من باشی تو یار و رهنمای مؤمنین میسپارم بر تو امت را ترا هم بر خدا
دلها را روانه کنیم سامرا ، حرم با صفای امام هادی و امام عسکری ، خیلی غریب اند
آن دو امام بزرگواری که در سامرا مدفونند . خوشا بحال آنهایی که رفتند حرمش را دیدند
اما آنهایی که مشرف شدند دیدند حرمش غریب است ، آخر دوستانش کمتر کنار حرمش ساکنند
زائران هم خیلی کم آنجا می مانند . اما وقتی امام هادی شهید شد امام عسکری بدن پدر بزرگوار خود را
غسل دادند ، کفن کردند ، و بر جنازه نماز خواندند ، بخاک سپردند آی دلهای کربلائی ،
اینجا فرزند ، بدن پدر را با دست خود بخاک سپرد .
اما کربلا ، بقدری حال امام سجاد (ع) منقلب می شود
که زینب کبری صدا زد : ما لی أراکَ تَجُودُ بِنَفسَکَ یا بَقیَّةَ الماضین .
(گویا می بینم که در حال جان دادنی ، ما به غیر از تو کسی را نداریم ، تو حجت خدایی )
صدا زد : عمه جان این بدن حجّت خدا نیست ؟ این مردم گویا ما را مسلمان نمی دانند
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
در روایت است که خداوند کسی را که دوست پدرش را احترام کند
، حفظ می کند «انّ الله لیحفظ من حفظ صدیق أبیه» در حدیث دیگر داریم که دوست پدرت را ضایع مکن ،
اگر این کار را کردی نور باطنت خاموش می شود« لا تضیّع صدیق ابیک فیدفع نورک »
مولای من یا بن الحسن! ما کوچکتر از آنیم که بگوییم دوست پدر شما هستیم
اما ما پدرت را دوست داریم. یابن الحسن! حاشا به کرمت که ما را دست خالی برگدرانی
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
جهت مشاهده دیگر روضه ها و گریزهای
شهادت حضرت امام هادی (ع)
به ادامه مطلب مراجعه نمایید