امسال در زمینه روضه ها صرف نظر از اینکه مداحان و منبریان و وعاظ معروف و کشوری
در روضه هاشون چقدر توجه به روضه های معتبر با سند صحیح از مقاتل و روایات
دارند یا خیر صرفا روضه های معتبر که دارای سند معتبر هستند رو قرار دادیم
برخی روضه ها خیلی جانسوز و عالی هستند ولی حیف که سند ندارند
پس از قرار دادنشون خودداری کردیم
توجه کنید ملاک ما فلان مداح و فلان منبری نیست حالا اسم مبارکشون و جایگاهشون بین مردم هر چی باشه ملاکمون سیدالشهداست که اگر برخی روضه ها رو با زبان روزه در ماه رمضان بخونیم روزمون باطل و باید کفاره بدیم
پس تحریفات و متفردات و دروغ ها رو جدی بگیرید
جهت مطالعه متن روضه های امشب به ادامه مطلب مراجعه نمایید
روضه شب پنجم محرم97 .......... مورخ 23 شهریور
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّد ، یا اِمام َالغَریب ، اَیُّهَا الغَریب وَ ابنُ الغریب ،
اَیُّهَا الکَریم و َابنُ الکَریم ، یا مولانا اَیُّهَا المُجتَبی یابنَ رَسولِ الله"
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
امشب اومدیم در خونه ی کریم اهل بیت ... عجب دنیایی ... هر کجا بری از هر کی بپرسی میگه دعا کنید اربعین زائر بشم کربلا ... هر کی هر جوری بتونه خودش رو میخواد اربعین برسونه کربلا ... هر سال اربعین هم همینطوریه خیلی ها میگن گنبد رو دیدیم یه سلام دادیم برگشتیم ، نشد بریم زیارت .... اما آی حسینیا چه خبره بقیع ؟! زائری هست ؟ ... کسی هست !! ... ای آقاجان ...*
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
یه سلام مخصوص هم باید، عرضه بداریم محضر کریم اهلبیت امام حسن مجتبی علیه السلام
" السَّلامُ عَلَیْکَ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ"
آقا جانم! چه کردن با وجود نازنین میوه ی دل فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، غریب مدینه لقبش دادن،گاهی سجاده ی نمازش رو از زیر پاش کشیدن، گاهی عصای زهرآلوده به پاش گذاشتن،گاهی خنجر به ران پای مبارکش زدند، گاهی به خودش جسارت کردن،گاهی به باباش علی ِ مرتضی بد می گفتند، غریب آقام، با همه ی این غربت و مظلومیت و مصیبت ها، دشمن خانگی هم داشت، بمیرم، روزه بود زهرش داد.*بارها مسمومش کردن، اما هر بار اثر زهر مرتفع شده بود، مرتبه ی آخر هم منتظر بودن آقا زهر رو برگردونه،بمیرم، یه وقت ببینن لخته های خون،پاره های جگر میان تشت،این یه تشت بود روزگار نشون زینب کبری سلام الله علیها داد،یه تشت هم تو همین ماه مجلس یزید،اما میان تشت نازنین سر بریده ی عزیز فاطمه، حسین.....حسین جانم
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اجازه بدید ایام شهادت امام حسین یه روضه از امام حسنی بخونم
همچین که سر و از تشت برداشت ، دیدن لب و دهان امام حسن خون آلوده ... خدای نکرده تا حالا دیدید دندانت یا دهانت یه ضربه ای ببینه ؟لب و دهانت خون آلود میشه ... تا زینب چشمش افتاد به لب و دهان امام حسن ، چنان به صورتش لطمه زد ... صدا زینب خواهرم گریه هات رو نگه دار ... یه روزی میاد ، تو وارد یه مجلسی میشی ... آه .... ... آخه دید حسین داره خیلی شدید گریه می کنه ، گفت حسین جان گریه چرا میکنی ؟ ... گفت داداش مثل تو رو دارم از دست میدم ...گفت حسین جان هیچ روزی مثل روز تو نیست ...
سرت رو میان تشت قرار میدن ... وارد مجلس می کنن ... راوی میگه دیدم تا سر رو وارد کردن زن و بچه رو پا بلند شدن .... ای حسین .....
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
آی مردم اگه خود امام حسن هم میبود آقا میفرمود روضه ی من روضه ی تشت و پاره های جگرم نیست هر چند اونها هم دل شیعه رو آتش میزنه پس چیه روضه امام حسن
روضه ی امام حسن اون روزیه که تو کوچه ها دستش تو دست مادر، از کوچه ها رد میشد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
یه دفعه دید صدای سیلی اومد ، محکم مادر به دیوار خورد ...
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
صدا زد زینبم! تشتی برام بیار،سریع دوید تشتی آماده کرد گذاشت جلو امام حسن، اما تا داخل تشت رو نگاه کرد،دید پاره های جگر امام حسن ِ، داره خون بالا میاره، شاید همچین که حسین و عباس اومدن، اومدن زیر بغل های زینب رو گرفتن. چه خبره؟ آخه زینب تشت خونی دیده.چه خبره؟ زینب پاره های جگر امام حسن رو دیده، خود امام حسن هم صدا زد
: "لا یوم کیومک یا أباعبدالله" اینجا یه تشت بود زینب نمیتونه ببینه، یه تشت دیگه رو هم من سراغ دارم، اون لحظه ای که دید کاروان رو وارد بزم عوام کردن صدا زد سر حسین رو بیارید،یه مرتبه دیدن یه تشت خونی رو آوردن، سر مقدس ارباب من و تو، میون تشت، ،آخ حسین...
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
روضه شب پنجم محرم97 .......... مورخ 23 شهریور
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ببین داداشت چقدر دورش شلوغِ ، یه طرف کف العباسِ ، یه طرف تل زینبیه است ، یه طرف خیمه گاهِ* هیچ کسی که نباشه مادرت هست ، تازه یه مادر دیگه هم هست ، دو تا مادر برات گریه می کنند
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
گوشۀ حرم ابی عبدالله دیدن یه پیرمرد ایرانی شمع روشن کرده گریه میکنه،زیر لب میگه:قربونت برم حرم نداری ... آقا جان زائر نداری ... قبرت چراغ نداره ...
اومدن جلو گفتند : این آقا که این همه زائر داره، لوسترای زیبا، حرم به این قشنگی داره ... گفت:دست از دلم بردار، بقیع بودم اومدم کربلا ، نذر امام حسن داشتم یه شمع روشن می کردم ، تا شمع روشن کردم تو بقیع نگهبانای بقیع منو زدند، حالا اومدم نذرم رو حرم داداشش ادا کنم،
می خوام بگم:حسین جان!داداشت خیلی غریبه ...
اما من اینجوری بگم دادت بلندشه: غریب اون کسی نیست که زائر نداره، غریب اون کسی نیست که حرم نداره ، غریب به کسی میگن جلو چشمشش مادرش رو بزنن ، اما چون سن و سالی نداره نمیتونه کاری بکنه ، آخ مادر ...
یه وقت بی بی زینب سلام الله علیها وارد شد دید پاره های جگر حسنش بالا اومده ،
روضۀ من همین یه جمله ست ، اینقدر به سر و صورت زد ، یه وقت دید حسن سرش رو بالا آورد ،
لبها خونیِ ، یه نگاه کرد صدا زد : زینب دیگه راحت شدم ...
دیگه چشمم به اون کسی که جلو راهِ مادرمُ گرفت نمی افته ...
بعد کوچه ، امام حسن این ذکر رو می گفت:
الهی بشکنه دستِ مغیره میونِ کوچه ها بی مادرم کرد
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
این روضه رو مرحوم علامه ی امینی نقل میکنه::
هرجوری بود از کوچه اومدن ،زیر بغل های مادر رو گرفت بلند کرد،مادر بیا بریم میکشن تو رو، این خیلی بی حیاست،این خیلی نامرد ِ،
هر جوری بود علامه ی امینی میگه:اومدن خونه،تو حجره، بی بی تو همین حس و حال یه وقت نگاهش افتاد به حسنش، دید این بچه یه گوشه نشسته،این زانوهاش رو بغل کرده،سرش رو روی دستاش گذاشته،گاهی همین جوری زیر چشمی صورت مادر رو نگاه میکنه،
دوباره باز سرش رو میذاره روی زانوهاش
،فضه رو بی بی صدا زد:فضه،جانم بی بی،فضه برو برام یه روسری بزرگ بیار،
دیگه رو گرفتن آغاز شد.*
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
دو ماه برا امام حسین گریه می کنی،دو ماه برا حسین به سر و سینه می زنی
امشب برا این آقا گریه کن امشب برا این آقا ناله بزن،
طول سال هم میگی :حسین! اما امشب بگو:حسن!.
همچین که حسن و حسین شروع کردن با هم کشتی بگیرن، پیغمبر نسشته،امیرالمؤمنین هم نشسته،
بی بی دو عالم هم نشسته، همه دارن یه حرفی میزنن،اما دیدن پیغبر هی دارن میگن:جانم حسن! بی بی دوعالم سئوال کرد:بابا جان! حسین کوچیکتر از حسنِِ ،اگرم بخوای تشویق کنی، باید حسین رو تشویق کنی، چرا هی دارید میگی: جانم حسن! پیغمبر صدا زد:دخترم مگه نمی شنوی؟ همه ی عالم دارن میگن:حسین.. من دیدم کسی نمیگه:حسن! خیلی پسرم غریب ِ...
فرمود: هر کسی برا حسنم گریه کنه، فردای قیامت که همه چشما گریانِ،
چشمی که برا حسنم اشک ریخته باشه،گریان نمیشه*
بمیرم دردش رو به هیچ کسی نمیگه آقا،
تا حالا دیده بودی کسی تو خونه ی خودش هم غریب باشه؟
تا حالا دیده بودی کسی بین زن و بچه اش هم غریب باشه؟*
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@