ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

آموزش و فعالیت های فرهنگی شخصی ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری

به نام خدای علی و فاطمه

به قول شاعر که میگه:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست...

حقیر میون دریای خادمان حضرت اباعبدالله مثل قطره هم نیستم که به چشم بیام ولی دلم می خواد هر جور که می تونم ارادت خودم رو به عاشقان ارباب بی کفن و رهروان ولایت نشون بدم آرزو دارم حتی به اندازه یک سطر هم که شده مطلبی جهت استفاده ستایشگران امام حسین قرار بدم شاید بتونم از این راه کمی کسب ثواب کنم

آرزو دارم اینجا پاتوق حزب اللهی ها و عاشقان سیدعلی خامنه ای بشه

جهت سلامتی و فرج حضرت صاحب الزمان و طول عمر امام خامنه ای صلوات


طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی


امسال در زمینه روضه ها صرف نظر از اینکه مداحان و منبریان و وعاظ معروف و کشوری

در روضه هاشون چقدر توجه به روضه های معتبر با سند صحیح از مقاتل و روایات

دارند یا خیر صرفا روضه های معتبر که دارای سند معتبر هستند رو قرار دادیم

 

برخی روضه ها خیلی جانسوز و عالی هستند ولی حیف که سند ندارند

پس از قرار دادنشون خودداری کردیم

 

توجه کنید ملاک ما فلان مداح و فلان منبری نیست حالا اسم مبارکشون و جایگاهشون بین مردم هر چی باشه ملاکمون سیدالشهداست که اگر برخی روضه ها رو با زبان روزه در ماه رمضان بخونیم روزمون باطل و باید کفاره بدیم

 

پس تحریفات و متفردات و دروغ ها رو جدی بگیرید

 

جهت مطالعه متن روضه های امشب به ادامه مطلب مراجعه نمایید



روضه شب دوم محرم97 ..........    مورخ  20    شهریور

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

چهار تا کلمه ست ، سه تاش رو معنی میکنم ، میدونیدا یکیش رو دیگه خودتون میفهمید . من دیگه لازم نیست ترجمه کنم . حضرت فرمودند:

هاهُنا وَاللّهِ قَتْلُ رِجالِنا ... اینجا مقتلِ رجالُنا .."هاهُنا وَاللّهِ ذِبْحُ اَطْفالِنا ...  هاهُنا وَاللّهِ مَسْفَکُ دِمایِنا ...

اینجا جایی که بچه های ما رو سر میبرن . اینجا جاییِ که خون ما رو زمین میریزن ... "هاهُنا وَاللّهِ تُزارُ قُبُورُنا" ... اینجا جاییِ که به والله قبر ما رو زیارت میکنن ... خاک به دهن من، خاکِ کربلا تو چشمای شما. امام زمان ببخش ... با این یه جمله این کلام امام حسین علیه السلامِ :

"هاهُنا وَاللّهِ ... هاهُنا وَاللّهِ ... هاهُنا وَاللّهِ مهتَکُ نِساءَنا وَ حَریمِنا ..."

همه دورِ زینب رو گرفتند . یکی مهار ناقه روگرفته ... یکی زیرِ بغلِ عمه جان رو گرفته ... قاسم زانو بالا زده ، عبدالله ... همه دور و برِ زینبند ... این زینب با عزت و احترام پیاده بشه .... آی دنیا اُف بر تو .... من یواش میگم شما داد بزنید ... عصرِ یازدهم هم این زینب بود ، میخواست سوارِ مرکب بشه ، هیچ محرمی نبود بیاد کمک کنه زینبُ ... یه وقت دیدن یه مشت از این عربایِ حروم زاده اومدند ....

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ای به قربان تو و زیبائی ات                                                ای فدای رزق عاشورائیت

ای فدای کودکان خسته ات                                                   ای فدای سینه بشکسته ات

ای فدای سینه زن هایت حسین                               آشنایم کن به غمهایت حسین

روز دوّم محرّم که بیبی زینب میخواست از محمل پیاده بشه، جوانان بنی هاشم اومدند، محارم بیبی

اومدند، علی اکبر اومد، قاسم اومد، قمر بنی هاشم اومد. بیبی رو با احترام پیاده کردند. یکی رکاب گرفت یکی چادر بیبی رو گرفت، یکی دست بیبی رو گرفت، امّا عصر عاشورا ...... بیبی زینب همهی بچّهها رو سوار کرد، ولی کسی نبود، زینب رو کمک کنه. روشو کرد سمت گودال قتلگاه. صدا زد واحسینا. یه  نگاهی سمت نهر علقمه... صدا زد وا عبّاساه... ١٤ (حسین)

من که زآغاز عمر,بی تو نکردم سفر                                                    خیز و نگه کن ببین ,با که سفر میروم

بی کفن و چاک چاک ,پیکرتو نقش خاک                                        آه به دل می زنم,خاک به سر می کنم

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ای مرا دلبرُ دلدار،بیا برگردیم ...                                                                            خیمه برپا مکن اینجا بیا برگردیم ...

دم به دم دشمنِ خون خوارتری می آید                               تا که فرصت بود ای یار بیا برگردیم ...

این جا هی گفت بیا برگردیم و نشد ... اما روز یازدهم ... !

حسینِ من به خودت قسم ، دلم نمیخواد برم ... تو که هشت روز پیش میگفتی بیا بریم ... به خودت قسم ، دلم نمی خواد برم ... می خوام اینقدر پیشت بمونم،تو گودال گریه کنم تا بمیرم ... بدنم بیفته کنار تو ...

نمی خوام برم ؛ اما دارن مارو می برن ... این مضمون مال یه شاعر آذریِ :دارن مارو میبرن ، یه لحظه حسینِ من بلند شو با این دو تا دستِ بریده ات برایِ من دعا کن که من با این زن و بچه سالم به شام برسم ... یه کسی به این شاعر گفت : اشتباه شعر نگفتی؟! دو تا دست بریده مال قمر بنی هاشمِ، گفت :نه اشتباه نکردم. به برادرم گفتم : با دو تا دست بریده ات منو دعا کن؛ مگه نشنیدی زینب کنار بدن رو به پیغمبر کرد «صَلی الله علیک مَلیکُ السما ء،هذا حُسینک مُرمل بِالدِماء، مُقَطعُ الاعضاء ... » حسین

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

بی بی زینب کبری یه عمری مصیبت دید... اما صبر کرد... داغ جدش رسول الله رو دید. صبر کرد.

پهلوی مادرش زهرا رو شکسته دید، صبرکرد ....... فرق شکافتة باباش امیرالمومنین رو دید صبرکرد... یه روز هم تشت پرلختة خون جلو امام حسن دید..اما بازم صبر کرد...بلاکشه دورانه زینب... روز عاشورا تمام عزیزانش روشهید کردند، اما... تمام دلخوشی زینب حسینه....

امان از اون لحظه ای که ذوالجناح اومد اما برادر نیومد...دوان دوان اومد بالا تل زینبیه... دید...والشمر جالس علی صدره ٨٨ (حسین)

حسین آرام جانم حسین روح و روانم                                                     حسین باغ و بهارم حسین دارو ندارم

تویی سالار زینب تویی غمخوارزینب                                                                وجودم خاک پایت سروجانم فدایت

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

روضه شب دوم محرم97 ..........    مورخ  20    شهریور

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

وقتی غمت همیشه به عالم مقدس است                                                         هرماه مثل ماه محرم مقدس است

دربارگاه قدس که جای ملال نیست                                       تنها به عشق کر ب و بلا غم مقدس است

ابن عباس میگه,دررکاب امیرالمومنین ,برا جنگ صفین می رفتیم,نزدیکیهای کربلا خیمه زدیم.

یه وقت شنیدیم ,صدای ناله ی امیر المومنین میاد,سراسیمه اومدیم ,دیدیم مولاتوخیمه,زانوهارو بغل

گرفته بلند بلند گریه می کنه.می فرماید: (مالِی و لآل ابی سفیان,منو با آل ابی سفیان چکار),(مالی ولآل

حرب,منوچکاربا آل حرب).عرضه داشتم آقاجان جریان چیه؟فرمود:ابن عباس اینجا سرزمین کربلاستیه روزی میاد....حسین منو .....همینجا شهید می کنند.....الآن در عالم رویادیدم .....اینجا دریای خون شده......حسین داره تو این دریای خون......دست و پا می زنه....کسی نیست یاریش کنه..... ١٠٥ (حسین)

عبد خدا شدم من اگر هیاتی شدم                                                          بامهرکربلاست نمازم مقدس است

پایین پای بیرق تو هیات خداست                                      پس مرگ زیرسایه ی پرچم مقدس است

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

لطف حسین ما را، تنها نمیگذارد                                               گر خلق واگذارند،او وا نمیگذارد

هَل مِن مُعین او را باید جواب گفتن                                                    شیعه امام خود را تنها نمیگذارد

تا کاروان ابی عبدالله وارد سرزمین کربلا شد، مرکب آقا ایستاد. قدم از قدم برنداشت. چندین

مرکب عوض کردند اما هیچکدوم راه نرفتند.پرسیدند نام این سرزمین چیه؟ گفتند غاضریّه.نام

دیگری هم دارد؟ شاطِئُ الفُرات. آیا اسم دیگری هم دارد؟ گفتند: بله آقا,کربلا. تا این اسم رو آقا

شنیدند،فرمودند: ((اَللهمَّ اِنّی أعوذُ بِکَ مِن الکَرب والبلا: خدا......

بار بگشائید یاران، اینجا کربلاست                               آب وخاکش با دلوجان آشناست

در میانِ خیمهِ زیبای تو                                                      ناله دارد خواهر شیدایتو

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

نسیمی جان فزا می آید ...                                           بویِ کرب و بلا می آید

سوال کرد : نام این سرزمین چیه قاضریات ، نینوا ، وقتی گفتند نام این سرزمین کربلاست فرمود :" اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَرْبِ وَ الْبَلَاءِ..." این همون سرزمینی ست که جدم از او خبر داده ، همون سرزمینی ست ، پدرم امیرالمومنین خبرداده ، اینجا محل ریختنِ خونِ ماست ...

تا آخرِ مصیبت رو گفت ، به همه فهماند ... هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَکُ دِمَائِنَا وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا ... حتی بعضی نقل کردند : این جمله هم فرمود : تو همین سرزمین زن و بچۀ ما اسیر میشن ، نه فقط خون ما ریخته می شود ، زینب به اسارت می رود ...

بی قرار شدند اهلبیت ... جمعشون کرد ، یه نگاه بهشون کرد ... شروع کرد گریه کردن ، شکایت از بنی امیه کردن ... آمادشون کرد ... فرمود : پیاده بشید ! همینجا ما باید به شهادت برسیم ، آماده باشید ، با اینکه هر لحظه ، هر روز ، هر شب آمادشون می کرد ، ولی وقتی کار روز عاشورا دشوار شد ، دید خواهرش بی قراری میکند ، همه رو فرستاد تو خیمه ولی دیدن خودش از در دیگرخیمه بیرون آمد ، دنبال امام حسین میدود

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ای به زینب دل و دلدار بیا برگردیم                                           پسر حیدر کرار بیا برگردیم

ترسم اینست در این دشت مبدل سازند                         روز ما را به شب تار بیا برگردیم

عصر عاشورا عمه سادات اومد کنارگودال قتلگاه نیزه شکسته هارو کنار زد ...شمشیر شکسته ها

روکنار زد ...یه بدن پاره پاره ای رو گرفت رو دست .....صدا زد:یا جداه یا رسول الله هذا حسین مرمل بالدماء ........این بدن خونین حسینه، مقطع الاعضاء...... قطعه قطعه است .مسلوب العمامه والردآء ....لباسشو به غارت بردن.... ٧٥ (حسین)

گلی گم کرده ام می جویم اورا                                          به هرگل می رسم می بویم اورا

گل من یک نشانی در بدن داشت                                  یکی پیراهن کهنه به تن داشت

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@



عاشق جوادالائمه عاشق ولایت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.